لطمه به اقتصاد کشور

تحریم‌ها دلیل اصلی عدم‌به‌روز رسانی سامانه معاملاتی است. با توجه به اینکه بخش عمده سرمایه‌گذاران در بازار‌‌‌سهام را سرمایه‌‌‌های خرد تشکیل می‌دهد این تصمیم احتمالا اثرات سوء بر بازار  خواهد گذاشت. نزدیک به ۱۰ میلیون سهامدار هستند که ارزش سهام آنها کمتر از ۱۰ میلیون تومان است. اما به نظر می‌رسد رویکرد سیاستگذار بورسی در خصوص ضعف سامانه‌ها شاید بهانه‌ای بیش نباشد. واضح است به دلیل ابهاماتی که در بازار پایه وجود دارد، سفته‌بازی در این بازار به اوج خود می‌‌‌رسد. عموما سرمایه‌گذاران خرد نیز ممکن است وارد این نوع بازی‌ها شوند. بنابراین سیاستگذار تصمیم گرفته است که به طور غیرمستقیم سرمایه‌گذاران خرد را در این بازار محدود کند.

این تصمیم سیاستگذار ممکن است با نیات خیرخواهانه انجام گرفته باشد؛ اما باید دقت کرد که این نوع سیاست‌‌‌های محدود‌کننده می‌تواند به نقدشوندگی و پویایی بازار لطمه بزند. سفته‌بازان یکی از مهم‌ترین ارکان بازار هستند و با محدود کردن آنها، بازار از اهداف خود دور می‌شود. کسی که در بورس فعالیت می‌کند ریسک آن را پذیرفته است و محدود کردن وی موجب نارضایتی خواهد شد. از طرفی دستکاری مکرر قوانین می‌تواند بیش از اینکه مفید باشد مضر تشخیص داده شود. در واقع ثبات قوانین امنیت پایدار سرمایه‌گذاری را تامین می‌کند. اینکه دائم در ریزساختارهای بازار سرمایه دست ببریم موجب گیج شدن سرمایه‌گذار خواهیم شد.

اینک سرمایه‌گذاران در بازار سهام با ریسک‌‌‌های مختلفی از جمله ریسک‌‌‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک بزرگی مواجه هستند که اغلب آنها از جانب دولت به عناوین مختلف، از جمله بودجه یا داستان‌های ادامه‌دار شورای رقابت، در حال تحمیل به بازار است. این نوع تغییرات مکرر در ریز ساختارهای بازار سرمایه قطعا ریسک سرمایه‌گذاری را بالاتر خواهد برد. حتی اگر موضوع کندی سامانه معاملاتی هم دلیل اصلی این نوع محدودیت‌ها باشد، باز به نوع خود ریسک بزرگی به بازار تحمیل خواهد شد. به نظر می‌رسد مشکلات سامانه معاملاتی به همراه کندی OMS‌ها روز به‌روز اثرات نامطلوب بیشتری بر بازار سرمایه وارد کند و باید سریع‌تر موضوع ارتقای سامانه‌ها در دستور مدیریت فناوری بورس قرار گیرد. اگر تحریم‌ها مانع به‌روزرسانی سامانه‌هاست، باید سامانه بومی جدیدی طراحی شود.

اکنون مشاهده می‌شود که با اندک افزایش حجم و ارزش معاملات یا روزهایی که بازار با هجوم عرضه یا تقاضا مواجه است اغلب پلتفرم‌‌‌های کارگزاری‌ها از کار افتاده‌اند و عملا تنها سامانه‌‌‌های نامک موسوم به استیشن‌های معاملاتی می‌توانند سفارش وارد کنند؛ حتی در برخی موارد آنها نیز دچار اختلال می‌شوند. در واقع این موارد ریسک‌های بزرگی هستند که به راحتی قابل چشم‌پوشی نیستند. سرمایه‌گذار باید به راحتی در هر لحظه که اراده کند خرید و فروش انجام دهد. اگر این مهم مختل شود قطعا به‌تدریج از تعداد سرمایه‌گذاران کاسته و حجم و ارزش معاملات کم می‌شود که به ضرر تمام ارکان بازار سرمایه و حتی دولت خواهد بود؛ چرا که کاهش حجم و ارزش معاملات موجب کاهش کارمزدها و مالیات‌‌‌ها خواهد بود که این رویه موجب کاهش درآمدهای دولت و لطمه به بودجه می‌شود. بنابراین علاوه بر ارکان بازار سرمایه دولت‌‌‌ها نیز بازنده کاهش ارزش معاملات می‌شوند.