ترس سهامداران از اقدامات سیاستگذار
با وجود جلب توجه بازار ارز، تمایل سرمایهگذاران به دلیل فاصله رشد بازار با تورم و دلار به بورس شدت یافت و با وجود رشد نرخ بهره به دلیل فاصله این نرخ با نرخ تورم، واکنش منفی در بازار مشاهده نکردیم. ضمن اینکه پذیرفتن عدمتوافقات و فشار تحریمها بر کشور، خیال سرمایهگذار را از بابت رشد ارز و تاثیر آن بر بازار راحت کرده است. در این میان، ابهام بزرگی در راستای مفروضات بودجه ۱۴۰۲ در بین فعالان بازارسرمایه برقرار بود که بعد از ارائه آن، تاثیر منفیاش بر بازار محسوس شد، ناترازی عملیاتی، کسری بودجه، بودجه برآوردی انبساطی و خوشبینانه و غیرواقعبینانه بودن بودجه نسبت به پارسال، نگرانی را تشدید کرد و تمرکز این نگرانی از طرف فعالان بازار بیشتر بر صنعت پتروشیمی بهعنوان بزرگترین صنعت ارزآور کشور با توجه به فشار هزینهها، تامین مخارج سرمایهای، نرخ تسعیر ۲۸هزار و ۵۰۰تومان نیما، تحریم و گپ قیمتی نیما و آزاد، شکل گرفت.
با توجه به اینکه در سامانه نیما، فروش میتواند توافقی-رقابتی انجام شود، تنها نکته محسوس امیدوارکننده بودجه این است که به دلیل اینکه این صنعت به اقتصاد کشور کمک میکند، دولت باید در هر شرایطی مراقب این صنعت به نفع خودش باشد و اگر قرار باشد این صنعت حاشیه سود خود را حفظ کند یا حداقل افت بیشتر سود پیدا نکند، باید با دلار حدود ۳۵ تا ۳۶هزار تومانی تسعیر انجام دهد. پس احتمال اینکه نیما به سمت این محدوده قیمتی حرکت کند، دور از ذهن نیست و شاید دولت رشد دلار را پذیرفته و اگر ۲۸هزار و ۵۰۰تومان نیما را اسمی معین کرده، به دلیل کالاهای معیشتی در این شرایط تورمی است. در این راستا اخبار طرح مالیات بر عایدی سرمایه نکته مثبتی برای بازارسرمایه تلقی میشود؛ اما موضوع شورای رقابت کمی تعادل را به هم ریخته و نگرانی را تشدید کرده است. با این تفاسیر، به دلیل انباشت ابهامات کلی بازار که به آنها اشاره شد و بیاعتمادی که از قبل در سهامداران نسبت به بازار و متولیان آن وجود داشت، رفتارهای هیجانی همچنان غالب بر بازار است و بهبود آن به اعتمادسازی اساسی نیاز دارد.
همگامشدن این موضوع با قرار گرفتن شاخص کل در محدوده مقاومتی خود در کنار وقوع حمله پهپادی شوک شدیدی به بازار وارد کرد و اصلاح تندی را همراه با فروش سهام ارزنده سهامداران در صف فروشها و خروج پول شاهد بودیم. ضمن اینکه توییت اشتباه مدیر صندوق حمایت هم از طرفی آرامش نسبی این افراد را به هم زده بود. در این میان باید به رفتار غیرحرفهای حقوقیهای بازار نیز در جهت تشدید این هیجان در سهامداران و روند شاخص اشاره کرد. ضمن اینکه روند شاخص کلی، فعالان را به ترس و هیجان وامیدارد؛ شاخصی که محاسباتی است و با عرضه و تقاضا حرکت نمیکند.
تا پایان سال ۱۴۰۱ بیش از یکماه باقی مانده است، روند شاخص کل در این بازه توسط تکنیکالهای متخصص باید بررسی شود. اما موضوعی که در این بازار از منظر تحلیلی باید جا بیفتد، این است که مسیر حرکت بازار را شاخص کل و روند آن تعیین نمیکند؛ بلکه تحلیل اقتصاد خرد و کلان، تحلیل صنایع، تحلیل شرکتها و بررسی گزارشهای مالی تعیینکننده بنیادی هستند. با توجه به گزارشهای خوب ۹ماهه و عملکرد مطلوب دیماه برخی شرکتها و با توجه به اهرم دلار و تورم باید منطقیتر به بازاری که سرشار از سهام ارزنده و ارزان است نگاه و فضا را عمیقتر بررسی کرد. بیاعتمادی سهامداران به این آسانی بهبود نمییابد؛ اما تعیین استراتژی و مطالعه روانشناسی مالی بهشدت توصیه میشود. حتی اگر سهامداران همگام با شاخص کل تصمیم میگیرند یا دادوستد (trade) کوتاهمدت دارند، باید حد ضرر را رعایت کنند و به استراتژی خود پایبند باشند.
بهشخصه با دید کوتاهمدت و میانمدت در بازاری که ریسکهای آن بهخصوص ریسکهای سیستماتیک آن بالاست برای سهامداران هیجانی بیشتر موافق هستم؛ چراکه دید میانمدت تا بلندمدت برای افراد حرفهای صبور و تحلیلگران متخصص محاسبهگر، امنتر است. نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که با توجه به نزدیکشدن فصل مجامع، اصلاح رویههای قانونی این بخش ضروری است؛ چرا که هنوز هم سرمایهگذاران راغبی وجود دارند که سودآوری و DPS نمادها برای آنها جذاب است، اما با توجه به تورم و ارزش زمانی پول به خواب سود نقدی نمادها تا هشتماه پس از مجامع، قانون شود.
تا به امروز تغییر خاصی در متغیرهای بنیادی مشاهده نشده است، اما برای احتیاط اشارهای به ریسک سیستماتیک جنگ صرفا بهمنظور دید محتاطانه تحلیلگری هرچند دور از ذهن لازم است. همچنین انتظار برای تصمیمات نهایی درباره جزئیات بودجه نیز میتواند در این میان ما را گوش به زنگ نگه دارد؛ گرچه معتقدم در صنایع معیشتی همچنان متقاضی وجود خواهد داشت و در دلاریها، فلزات اساسی قادر است عملکرد خوبی نشان دهد. ضمن اینکه توجه به تکسهمهایی که به ریوارد پایین ریسک و از سقف قیمتی خود فاصله دارند خالی از لطف نیست.