پرسش امروز
بزنگاه مهاجرت از پهنههای خشکیده
در مناطق دیگری از ایران چنین جابهجاییهای جمعیتی نیز دیده شده است؛ اگرچه با آنچه امروز به عنوان بحران شدید اقلیمی از آن یاد میشود، شاید متفاوت بوده است. اکنون به نظر میرسد جنوب ایران، بهخصوص مناطقی در خوزستان، چنین وضعیتی دارد. مهاجرت نیروهای متخصص از جمله معلمان، پرستاران و... یا درخواست مهاجرت گروههای خاص تحصیلکرده نشان میدهد، وضعیت زیست در خوزستان و برخی از مناطق جنوب ایران به خاطر مسائل اقلیمی و آبوهوایی به حالت بحرانی درآمده است. افزایش دما، افزایش سیل و انباشت آلودگیهای نفتی و شیمیایی حاصل از فعالیت اقتصادی کارخانهها و پتروشیمیها و... در فصلهای مختلف، زندگی در خوزستان را مختل کرده است. افزایش بیماریهای تنفسی در فصول بارش، افزایش آلایندههای هوا در فصول سرد، افزایش سیلابهای مخرب در فصول بارندگی و افزایش دمای کشنده در فصول گرم، همه نشاندهنده شرایط وخیم محیطزیست مناطق جنوب ایران است.
فروپاشی اکوسیستمی و از دست رفتن تنوع زیستی و بحران طبیعی از جمله پنج مورد خطری است که مجمع جهانی اقتصاد در گزارش سال ۲۰۲۲ خود برای ایران برشمرده است. آن دسته از سیاستگذارانی که با واقعیت بومشناختی ایران آشنایی داشتهاند، بهکرات بر خطر بحران آب و افزایش ردپای اکولوژیک در ایران و خطر فروپاشی سرزمینی هشدار دادهاند. همین اواخر عیسی کلانتری، رئیس پیشین سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگویی که البته پیشتر هم آن را مطرح کرده بود، نقل به مضمون گفته است، مهمترین بحران امروز ایران، نه برجام و بحران هستهای، نه حجاب و معیشت و مباحثی از این دست، بلکه بحران کمبود آب است؛ ادعای درستی که اگر در همین زمان درک نشود میتواند طبیعتا به فروپاشی سرزمین و در نتیجه مهاجرت هولناک جمعیتی در مناطق مختلف ایران منجر شود.
بارش میانگین حدود ۲۰۰میلیمتری باران در ایران خشک و نیمهخشک، همیشه تاریخ منشأ تصمیمات و سیاستگذاریهای مهمی بوده است. در دوران باستان این فهم عمیق بومشناختی موجب شکلگیری چند تمدن باشکوه در فلات ایران شده است؛ اما در دوره متاخر شاهد کاهش کیفیت درک سرزمینی و در نتیجه کاهش کارآیی سرزمین در سراسر ایران بودهایم. فرسودگی شدید خاک در ایران و از دست رفتن منابع آبهای زیرزمینی در کنار تاثیرپذیری شگرف از تغییر اقلیم و علائم و مولفههای آن از جمله افزایش دما و کاهش و تغییر الگوی بارش، ایران را سرزمینی شکننده و مستعد تنشهای طبیعی و در نهایت اثرات سوء بر تمدن انسانی آن میکند. مهاجرت اقلیمی از جمله این اثرات تلخ و گزنده است که نشانههای آن بهوضوح دیده و گهگاه از برخی خردمندان شنیده میشود. آنطور که پیش از این احد وظیفه، رئیس مرکز اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی به «تجارتنیوز» گفت، ایران سال گذشته را با خشکسالی شدید پشت سر گذاشت. ضمن اینکه سالجاری نیز کشور با خشکسالی دست و پنجه نرم میکند. به عبارتی نمیتوان به بارشها و تغذیه منابع زیرزمینی امیدوار بود.
رصدخانه مهاجرت ایران در گزارش سالانه خود نوشته است: «کمبود آب که تعدادی از کشورها از جمله ایران، عراق و یمن را در سال ۲۰۲۱ تحتتاثیر قرار داده، دسترسی به منابع موردنیاز برای تولید را محدود میکند. بنابراین با تشدید بحران تنش آبی و افزایش قیمت موادغذایی، ایران ممکن است ۷۰درصد از زمینهای کشاورزی خود را از دست بدهد. در نتیجه این تنش آبی، میلیونها نفر مجبور به مهاجرت خواهند شد؛ زیرا فلات ایران به دلیل خشک شدن رودخانهها و کاهش آبهای زیرزمینی عملا غیرقابل سکونت خواهد شد.»
رصدخانه مهاجرت پیشبینی کرده که با توجه به شکنندگی محیطزیست ایران و آسیبپذیری آن در برابر بحرانهای محیطزیستی و اقلیمی، مهاجرت نهتنها به شهرهای پرازدحام ایران، بلکه در سالهای آینده به سایر کشورها نیز افزایش یابد. بنابر دادههای سالنامه مهاجرت ۱۴۰۱، عمدهترین خشکسالیهای شدید و بسیار شدید یکساله در قسمتهایی از استانهای غرب، جنوب غرب تا جنوب شرق و استانهای کویری واقع در فلات مرکزی ایران بوده است. عمدهترین پهنههای خشکسالی یکساله بهترتیب در استانهای ایلام، خوزستان، قم، کرمانشاه و همدان رخ داد. افزایش روند مهاجرت از جنوب به شمال کشور دیگر از مرحله احتمال خارج شده است و مشاهدات و منابع آماری نشان میدهد که ترکیب جمعیتی از مناطق جنوبی و مرکزی به مناطق شمالیتر در حال افزایش است و حتی این روند خود را در ساختارهای سیاسی محلی مانند شوراهای شهر و نمایندگی مجلس نشان میدهد که به باور جامعهشناسان و کنشگران سیاسی میتواند موجب تنشهای اجتماعی و افزایش آسیبهای مرتبط با آن شود.
رصدخانه مهاجرت ایران در مقالهای با عنوان «پنجواقعیت اساسی درباره مهاجرتهای اقلیمی» نوشته است: «مهاجرت اقلیمی، واقعیتی است که مردم در سراسر جهان با آن مواجه هستند. مردم در حال حاضر به دلیل عوامل استرسزای اقلیمی و تغییر الگوهای آبوهوایی در حال حرکت هستند. چه نفوذ شوری در بنگلادش ادامه کشت برنج را برای کشاورزان دشوار کند یا سیل در کنیا باعث مرگ دامها و نابودی محصولات شود، معیشت مردم توسط عوامل استرسزای اقلیمی تهدید میشود. در بسیاری از موارد، افراد از طریق مهاجرت با این عوامل استرسزا سازگار میشوند.»
حالا باید در مورد ایران نیز این واقعیت را به روشنی نشان داد که خشکشدن دریاچه ارومیه، خشکشدن زایندهرود، خشکشدن تالابهایی در گلستان و فارس و خوزستان و بقیه شهرها و افزایش آلودگی ناشی از کانونهای تولید گردوغبار و آلودگیهای صنعتی و شهری در خوزستان و دیگر مناطق ایران، همه نشانگر علائم جغرافیایی و زنگخطری است که طبیعت برای انسان و ساختارهای سیاستگذاری به صدا درآورده است.