تهران و ریاض؛ غلبه تقابل بر همکاری

اولین عاملی که در طول این چهاردهه روابط دو کشور را تحت ‌تاثیر منفی و مخرب قرار داده، تضاد ایدئولوژیک است. روشن است که به‌سبب سیاست خارجی دو کشور که ایدئولوژی نیز در آن غالب است، انتظار تبدیل شدن هویت تقابلی به رویکردی همکاری‌‌‌جویانه توقعی غیرواقعی است. فرانسه و آلمان پس از نزدیک به سه‌جنگ رودرو در تاریخ روابطشان، امروز همکاری نزدیکی با یکدیگر دارند. اگر با لنز عقیدتی، ایدئولوژیک و تبارشناسانه، هویت برساخته و اتحادمحور این دو کشور اروپایی را بررسی کنیم، خواهیم دید که نقطه اشتراکات فیمابین، ریشه هندواروپایی، منطقه مشترک و مسیحیت است. اما در مورد ایران با گفتمان سیاست خارجی امت‌محور و عربستان محافظه‌‌‌کار، موضوع کمی صعب‌‌‌العلاج‌تر به نظر می‌رسد و باید گفت که این رشته سر دراز دارد.

دومین عامل مربوط به روند و ترتیبات منطقه‌‌‌ای است که از طیف پیچیده‌‌‌ای از متغیرها تاثیر می‌‌‌پذیرد. در روابط بین‌الملل و براساس نظریه موازنه قدرت به‌عنوان اصل ثبات‌‌‌بخش، در صورتی که یک کشور پیوسته در حال قدرت گرفتن باشد، سایر کشورها چه در قامت واکنش انفرادی و قدرت‌‌‌گیری متقابل یا به شکل تجمیع قوا و از طریق شکل‌‌‌دهی به اتحادها در برابر آن اقدام خواهند کرد. این موضوع به نظر می‌رسد اصل اساسی در ترتیبات فعلی منطقه‌‌‌ای است که در آن ایران بسیاری از مولفه‌‌‌های قدرت را داراست و عربستان ناچار به موازنه بخشیدن است. در این میان اگر ایالات‌متحده که وزنه سنگین موازنه در برابر جمهوری اسلامی است به ترک تدریجی منطقه ادامه دهد، ریاض دو راه پیش‌روی خود خواهد دید. نخست اینکه کمرنگ شدن تدریجی چتر امنیتی و توازن‌‌‌بخش ایالات‌متحده همزمان با توافق با تهران، آن هم نه صرفا مسائل هسته‌‌‌ای بلکه نفوذ منطقه‌‌‌ای و برنامه‌‌‌ موشکی این کشور نیز باشد؛ در غیر‌این صورت، عربستان ناچار خواهد بود رقابت و توازن در برابر ایران را از طریق اتحاد پیگیری کند.

در اینجاست که احتمال پیشرفت در مذاکرات ریاض و تل‌‌‌آویو، آن هم با اهداف امنیتی بیشتر خواهد شد. از طرفی نتانیاهو که راست‌‌‌ترین و رادیکال‌‌‌ترین کابینه تاریخ اسرائیل را تشکیل داده است، سعی خواهد کرد در جهت مهار ایران، عربستان را با چشم امید ببیند. وی مطمئنا زمانی که عربستان را در تنگنای امنیتی منطقه‌‌‌ای ببیند، حاضر است آوانس‌‌‌های اقناع‌‌‌گر افکار عمومی نظیر دادن امتیاز در مورد شهرک‌‌‌های فلسطینی را برای بن‌‌‌سلمان در نظر بگیرد تا عربستان نیز بخشی از پیمان ۲۰۲۰ باشد. هرچند افزایش شدید تنش‌‌‌ها در صورت تحقق محور امنیتی علیه ایران نکته‌‌‌ای است که عربستان، ایالات‌متحده و سایر قدرت‌‌‌های ذی‌نفع نظیر چین نیز در محاسبات خود، آن را لحاظ خواهند کرد.

درنهایت به‌نظر می‌رسد که در سال ۲۰۲۳ میلادی، بی‌‌‌اعتمادی تاریخی میان دو کشور و اتهام و اقدامات طرفین علیه یکدیگر بار دیگر سبب شوند تا تقابل بر همکاری غلبه کند. میانجی‌گری در بغداد مثبت است اما به‌وضوح نمی‌‌‌تواند به‌تنهایی از دیوار بلند بی‌‌‌اعتمادی و تقابل دو کشور عبور کند. با این معضلات بنیادین و بزرگ، دوکشور برای کاهش تنش‌‌‌ها و تحقق ثبات مداوم در منطقه، نیازمند ترتیبات امنیتی مناسب و همچنین جبر ثبات‌‌‌بخش خواهند بود؛ نه چشم‌‌‌انداز آرمان‌گرایانه و چرخه‌‌‌ای از سیاست‌‌‌های مقطعی تقابلی-تعاملی.