تغییر حوزه تمرکز

در سال‌جاری میلادی تمرکز بر تقاضا خواهد بود؛ زیرا از سال گذشته بانک‌های مرکزی برای مهار تورم، بالابردن نرخ‌های بهره را آغاز کرده‌‌‌اند و این برنامه ادامه پیدا خواهد کرد. یکی از تحولات مهم که در سال گذشته رخ داد، افزایش نرخ‌های بهره یعنی معکوس‌شدن سیاست‌هایی است که سال‌ها از سوی بانک‌های مرکزی اجرا می‌شد تا از آن اقتصاد حمایت شود. بانک‌های مرکزی در بسیاری از اقتصادها سال‌های متمادی نرخ‌های بهره را بسیار پایین و حتی در محدوده منفی نگه داشتند تا از اقتصاد حمایت کنند؛ اما سال پیش این سیاست معکوس شد. به علل مختلف نرخ‌های تورم در اقتصادهای توسعه‌یافته به سطوح بی‌سابقه در چهاردهه اخیر رسید و لازم بود اقدامات جدی و بزرگی برای مهار تورم انجام شود.

درباره اثرات اقدامات بانک‌های مرکزی بزرگ در سال گذشته نگرانی‌های عمیقی وجود دارد. سیاست بالا بردن نرخ‌های بهره بر تمام اقتصادها، بازارها و سرمایه‌گذاران اثر می‌گذارد؛ بنابراین برای درک افق بازار مواد خام ضروری است به عوامل موثر بر بازارها توجه کنیم. در حال حاضر، قیمت اکثر مواد خام نسبت به اوج چند ماه قبل پایین‌تر است؛ اما نسبت به سال‌ها پیش در سطوح بالاتر قرار دارد. قبل از بررسی شرایط بازار بیان این موضوع بسیار مهم ضروری است که بازار مواد خام، بازار بسیار بزرگی است که از طلا و فلزات پایه تا انرژی، گندم، قهوه و... را شامل می‌شود و همه می‌دانیم که بازار هر یک از این مواد تحت‌تاثیر عوامل عام و اختصاصی قرار دارد. بنابراین نمی‌توان قاعده‌ای کلی و قابل تعمیم برای تمامی این بازارها مطرح کرد. گاه یک‌عامل به رشد قیمت چند ماده خام منجر می‌شود؛ اما بر بازار دیگر مواد خام تاثیر ندارد. البته برخی عوامل بر تمامی این مواد اثر دارند. در ادامه به سه‌عامل موثر بر تمامی مواد خام اشاره می‌کنیم.

آیا ممکن است بانک‌های مرکزی در مسیر مهار تورم زمینه رخ‌دادن رکود را فراهم کنند؟ سال گذشته نرخ‌های تورم به سطوح بسیار بالا افزایش یافت و نگرانی‌های عمیقی به وجود آمد؛ زیرا بانک‌های مرکزی چاره‌‌‌ای جز اقدام برای پایین آوردن نرخ‌ها نداشتند. آنها به این منظور نرخ‌های بهره را بارها و به میزان قابل‌ملاحظه‌ای بالا برده‌اند و این برنامه ادامه خواهد یافت؛ زیرا به‌رغم کاهش نرخ‌های تورم، نرخ‌ها هنوز بسیار بالاست. سال گذشته بانک‌مرکزی آمریکا نرخ‌های بهره را ۵/ ۴‌درصد بالا برد. دیگر بانک‌های مرکزی نیز به میزان کمتری نرخ‌ها را بالا برده‌اند؛ در نتیجه دوران پول ارزان و سیاست‌‌‌های انبساطی فراگیر پایان یافته است. این اقدام تا اندازه‌‌‌ای موثر بوده و شاهد کاهش مختصر نرخ‌های تورم هستیم؛ اما نرخ تورم همچنان بسیار بالاتر از نرخ‌های هدف بانک‌های مرکزی است، در نتیجه تلاش برای کاستن از فشارهای تورمی ادامه پیدا خواهد کرد.

در حال حاضر مشخص نیست که بانک‌های مرکزی می‌‌‌توانند بدون به رکود کشاندن اقتصاد، تورم را مهار کنند یا نه. پاسخ این پرسش بر تمام بازارها از جمله بازار مواد خام تاثیر دارد. ضعف تقاضا لزوما بد نیست. برخی بازارها از جمله بازار فلزات پایه از عرضه ناکافی تاثیر پذیرفته‌اند و کاهش تقاضا سبب توازن در بازار می‌شود. اما افزایش نرخ‌های بهره قطعا به ضعف تقاضا و افت فعالیت‌‌‌های اقتصادی در بلندمدت منجر می‌شود و رکود رخ خواهد داد. اقتصاددان‌ها معتقدند، اکثر اقتصادهای توسعه‌یافته دچار رکود خواهند شد و اکنون تنها شدت و مدت رکود مشخص نیست. به این ترتیب نتیجه تقریبا قطعی اقدام بانک‌های مرکزی برای مهار تورم، ضعف و احتمالا رکود در اقتصادهاست که شاید برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند و نتیجه طبیعی این وضعیت، افت تقاضا برای مواد خام است.

سوال دوم این است که جنگ اوکراین تا چه وقت ادامه پیدا خواهد کرد؟ حمله روسیه به اوکراین در ۲۴فوریه سال گذشته به معضلی نظامی برای روسیه و مشکلی بزرگ در بازار مواد خام جهان به‌ویژه اروپا تبدیل شده است. پس از شروع حمله، قیمت اکثر مواد خام به‌ویژه نفت، گاز طبیعی و غلات به‌سرعت رشد کرد و اگرچه در ماه‌‌‌های اخیر قیمت‌ها کاهش یافته؛ اما هنوز در سطوح بالا قرار دارد. روسیه به‌شدت تحریم شده اما اروپا نیز از این تحریم‌ها و واکنش مسکو لطمه دیده است، زیرا کشورهای اروپایی به‌شدت به انرژی صادراتی روسیه وابسته بودند. تنش در روابط روسیه و اروپا به بسیاری از بازارها لطمه وارد کرده است و عده‌ای از تحلیلگران معتقدند، ساختار بازار انرژی جهان برای همیشه تغییر کرده؛ زیرا اروپا در حال جست‌وجو برای تامین نیاز خود به انرژی از منابع دیگر است و روسیه مجبور است منابع انرژی خود را به آسیا صادر کند.

جنگ اوکراین در صادرات محصولات کشاورزی از اوکراین نیز اختلال به وجود آورده است. اوکراین صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی است و اختلال در عرضه از سوی این کشور بسیاری از کشورها را دچار مشکل می‌کند. افزایش تولید در دیگر کشورها به کاهش قیمت‌ها کمک می‌کند؛ اما شبکه جهانی تولید و صادرات محصولات کشاورزی شبکه‌ای پیچیده است و جایگزین کردن منبع از دست رفته عرضه کار آسانی نیست. روسیه صادرکننده بزرگ مواد خام موردنیاز تولید کود است. تحریم‌ها سبب می‌شود صادرات این مواد خام دشوار شود و نتیجه این وضعیت، لطمه وارد شدن به تولید جهانی محصولات کشاورزی است. شرکت‌های فعال در حوزه حمل‌ونقل محصولات کشاورزی مجبور هستند مسیرهای جدیدی برای حمل‌ونقل محصولات پیدا کنند و این تغییر مسیر، سبب افزایش هزینه‌‌‌ها می‌شود. به‌طور خلاصه، جنگ اوکراین عامل مهم اختلال‌زا برای بازارهای مواد خام بوده و اثرات آن در سراسر جهان احساس شده است. به نظر می‌رسد در سال جدید میلادی نیز این عامل اثرات بزرگی بر بازارها خواهد داشت.

سومین پرسش به تغییر سیاست دولت چین در حوزه مهار کرونا مربوط است. در حالی که اکثر کشورهای جهان از همه‌گیری عبور کرده‌ و زندگی با ویروس را فراگرفته‌‌‌اند، چین سال گذشته برای مدتی طولانی شهرهای بزرگ را قرنطینه کرد تا از شیوع کرونا جلوگیری کند. به دلیل قرنطینه‌ها سال گذشته نرخ رشد اقتصاد این کشور به‌شدت پایین بود؛ در نتیجه تقاضای آن برای مواد خام خیلی بالا نرفت. در چند هفته اخیر دولت چین سیاست خود در قبال مهار کرونا را تغییر داده و فعالیت‌‌‌های اقتصادی در حال افزایش است. در واقع محدودیت‌های کرونایی کاهش یافته و یک نتیجه این امر، افزایش موارد ابتلا به کرونا و مرگ‌ومیر است.

حالا این سوال مطرح است که آیا چین بار دیگر محدودیت‌های قبلی را اعمال خواهد کرد؟ واکنش دولت چین به شیوع کرونا و تحولاتی که بر اثر این شیوع رخ می‌دهد بر بازار انواع مواد خام اثر خواهد گذاشت؛ زیرا چین بزرگ‌ترین مصرف‌کننده و تولیدکننده بسیاری از مواد خام است. ضعف اقتصاد چین بر اقتصادهای دیگر جهان اثر می‌گذارد؛ زیرا چین شریک تجاری بزرگ اکثر اقتصادهاست و نقش بزرگی در زنجیره‌های بین‌المللی تامین دارد. اگر روند بازگشایی اقتصاد چین با موفقیت ادامه یابد، تقاضا برای مواد خام به‌سرعت افزایش خواهد یافت. ابهام‌های عمیقی درباره سه موضوعی که بیان شد وجود دارد؛ در نتیجه مسیر بازار مواد خام تا اندازه زیادی مبهم است.