اما و اگر در پرونده هستهای
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) مدعی است، ایران فعالیتهایی نظامی انجام داده که به این کشور قابلیتهای فنی هستهای داده است. علاوه بر این، ذخایر غنیسازی این کشور از زمان خروج ایالاتمتحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در ماه مه ۲۰۱۸، بهویژه در طول سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، بهسرعت افزایش یافته است. این نکات در کنار هم ادعا میکنند که ایران در آستانه هستهایشدن قرار دارد؛ در صورتی که پیش از این در چنین موقعیتی نبوده است. با گذشت زمان، ایران میتواند تحقیقاتی را در مورد غنیسازی بیشتر اورانیوم انجام دهد تا به این ترتیب هرگونه ابهام باقیمانده در مورد آنچه موضع هستهای ایران خوانده میشود، برطرف شود. این وضعیت، واقعیت ژئوپلیتیکی جدیدی در منطقه خلق میکند و به رژیم جهانی عدماشاعه هستهای آسیب میرساند.
غنیسازی سریع
آژانس بینالمللی انرژی اتمی، میزان مواد هستهای لازم برای سلاح هستهای را بهعنوان «مقدار قابلتوجه» موسوم به «SQ» یا «مقدار تقریبی مواد هستهای که امکان ساخت وسیله انفجاری هستهای برای آن قابل رد نیست» تعریف میکند. SQ عبارت است از ۲۵کیلوگرم اورانیوم غنیشده که حاوی ۲۰درصد یا بیشتر ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین گزارش سهماهه خود تخمین زد که تا ۲۱اوت ۲۰۲۲، ایران دارای ۱۳میدان اورانیوم غنیشده با سطح بیش از ۲۰درصد U-۲۳۵ است که خود شامل بیش از دو پایگاه اورانیوم ۶۰درصد (سطح موردنیاز برای ساخت اورانیوم) است.
این در حالی است که براساس برجام ۲۰۱۵، میزان غنیسازی ایران کمتر از ۴درصد اورانیوم ۲۳۵ بود که به ایران اجازه میداد به استفاده از رآکتور تحقیقاتی آبسبک که از سوخت غنیشده از ۵/ ۱ تا ۴درصد اورانیوم ۲۳۵ استفاده میکند، ادامه دهد. در واکنش به خروج ایالاتمتحده از برجام، ایران گامهایی را به سمت سطوح بالاتر غنیسازی اورانیوم برداشت. اکنون این کشور از مواد، فناوری (به شکل سانتریفیوژهای پیشرفته که برای غنیسازی استفاده میشود) و دانش تسلیحاتی بیشتری نسبت به قبل از برجام برخوردار است.
در عین حال، روابط ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دلیل نقض توافقهایی که براساس توافق جامع پادمانها و پروتکل الحاقی منعقد شده، بحثبرانگیزتر از پیش شده است. پروتکل الحاقی که ایران آن را اجرا کرده اما تصویب نکرده است، کشورها را از داشتن مواد هستهای اعلامنشده منع میکند. در سال ۲۰۱۵، آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحقیقات خود را درباره فعالیتهای نظامی اعلامنشده در ایران از سال ۲۰۰۳ به پایان رساند. در پی آن، آژانس بینالمللی انرژی اتمی وجود اورانیوم را در سهسایت اعلامنشده قبلی شناسایی کرد. آژانس نتوانسته است «صحت یا کامل بودن» پایبندی ایران به پادمانها را تایید کند؛ زیرا هنوز توضیح معتبری از تهران در مورد مکان فعلی مواد رادیواکتیو از این سایتها دریافت نکرده است.
ایران پیش از این با طرحی برای حل این موضوع موافقت کرده بود، اما اکنون دیگر با آژانس از جمله در مورد اقدامات نظارتی موقت همکاری نمیکند. در عین حال، آژانس بینالمللی انرژی اتمی تشخیص داده است که ایران اورانیوم را تا سطح ۶۰درصد غنیسازی کرده و به نصب سانتریفیوژها برای افزایش ظرفیت غنیسازی خود ادامه داده است؛ فعالیتهایی که با اهداف اعلامشده غنیسازیاش سازگاری ندارد. همچنین ایران اعلام کرد که در نوامبر ۲۰۲۱ به اورانیوم غنیشده ۶۰درصد U-۲۳۵ دست یافته است. با توجه به تعداد سانتریفیوژهای جدیدی که از آن زمان شروع به کار کردهاند، ایران میتواند دو پایگاه اورانیوم ۶۰درصدی را که در اختیار دارد، غنیسازی کند. ایران همچنین در در اوت ۲۰۲۲ به سطح ۹۰درصد در عرض چند هفته رسید. این واقعیتهای فنی تاثیر فلجکنندهای بر مذاکرات وین برای بازگرداندن ایران به محدودیتهای قبلی برجام گذاشته است.
خطوط قرمز
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش سپتامبر خود مدعی شد، «آژانس در موقعیتی نیست که تضمین کند برنامه هستهای ایران منحصرا صلحآمیز است.» در حالی که این اعلامیه مربوط به فعالیتهای هستهای اعلامنشده ایران است، یافتههای آژانس، همراه با ادامه فعالیت غنیسازی ایران بیش از SQ، به این معنی است که ایران اکنون مواد و دانش لازم برای ساخت سلاح هستهای را دارد. این نتیجهگیری، این سوال را مطرح میکند که جامعه بینالمللی چه زمانی ایران را کشور در آستانه هستهای شدن در نظر خواهد گرفت و پیامدهای چنین تصمیمی چیست؟ اسرائیل ادعا کرده که خط قرمزش «توانایی» ایران برای ساخت سلاح هستهای است، اما مشخص نیست که آیا اسرائیل فکر میکند تهران از این خط عبور کرده است یا خیر. اسرائیل هنوز به این موضوع واکنش نشان نداده است که این امر نشان میدهد، خط قرمز این رژیم میتواند دستیابی ایران به مواد هستهای غنیشده تا ۹۰درصد باشد.
با توجه به روابط چند ماه گذشته ایران و آژانس، مذاکرات آتی در مورد برنامه هستهای ایران باید نسبت به واقعیتهای جدید سیاسی حساس باشد. در حال حاضر، ایران ممکن است برنامهای برای توقف در غنیسازی مقادیر معینی از اورانیوم داشته باشد. مذاکرات ممکن است ایران را متقاعد کند که ذخایر موجود ۶۰درصد U-۲۳۵ را برای مصارف دیگر (مثلا برای ایزوتوپهای پزشکی) تبدیل کند. بدترین سناریو این است که ایران به غنیسازی ادامه دهد تا زمانی که یک SQ یا بیشتر از ۹۰درصد اورانیوم ۲۳۵ را به دست آورد و زمان خود را کاهش دهد. اگر مذاکرات آتی اهداف خود را برای انطباق با وضعیت جدید ایران تنظیم کند، چه آستانه خاصی همچون غنیسازی، مباحث متالورژی، آزمایش هستهای و... تعیین خواهد شد؟
صرفنظر از این موارد، اقدامات شفافکنندهای لازم است تا اطمینان حاصل شود که ایران در وضعیت آستانه جدید باقی میماند. واکنش منطقهای به ایران در برابر آنچه نزدیکتر شدن به توانایی سلاح هستهای خوانده میشود، خطرات سیاسی جدی به همراه خواهد داشت. با توجه به منافع منطقهای دسترسی به فناوریهای تولید انرژی هستهای، ایالاتمتحده چارهای جز ارائه تضمینهای امنیتی جدید برای منصرفکردن دولتها از ابتکارعملهای اینچنینی، بهویژه در مورد وضعیت هستهای نخواهد داشت. کشورهای خارج از منطقه که دارای معماهای امنیتی مشابهی هستند نیز ممکن است نزدیکشدن به وضعیت آستانه را مفید بدانند؛ بهویژه کشورهایی مانند تایوان و کرهجنوبی که دارای برنامههای تسلیحات هستهای اعلامنشده قبلی هستند.
آیا گفتوگو میتواند کمک کند؟
بازگشت به وضعیت پیش از برجام، هم از نظر سیاسی و هم از نظر فنی، با توجه به پیشرفتهای ایران در ظرفیت غنیسازی و تجربه، غیرممکن به نظر میرسد. مسائل اجتماعی در ایران و شائبه حمایت از روسیه در جنگ اوکراین به این معنی است که لغو تحریمها در آینده قابل پیشبینی از روی میز برداشته خواهد شد. اما با توجه به اینکه ایران از خطقرمز تعیینشده ایالاتمتحده در دوره اوباما عبور نکرده، از لحاظ نظری، فضایی برای ادامه مذاکرات باقی مانده است.
آژانسهای اطلاعاتی ایالاتمتحده بیشک تمرکز خود را از غنیسازی عبور داده و درصددند تا نشانههای ملموسی درباره اقدامات نامتعارف هستهای ایران بیابند. بهطور کلی نیز، ادامه مذاکرات بهطور مستقیم به این موضوع بستگی دارد که آیا با ایران مانند آفریقایجنوبی رفتار شود یا مانند کرهشمالی. با این حال، با توجه به مثال کرهشمالی، اسرائیل به احتمال زیاد بر این باور است که در صورت عبور تهران از آستانه هستهای، نمیتواند برای حمله به تاسیسات هستهای ایران به آمریکا تکیه کند.
اگر ایران گامهای روشنی برای ادعای ساخت سلاح هستهای یا انجام آزمایش هستهای بردارد، گزینههای پاسخ ایالاتمتحده متنوع خواهد بود. حملات متعارف ممکن است اثر فنی محدودی داشته باشد، اما به طور قطع برنامه هستهای را بیشتر زیرزمینی و دور از دسترس حملات متعارف خواهد برد. تهاجم، بسیار پرهزینه خواهد بود، و ایالاتمتحده انگیزهای برای راهاندازی جنگ در خاورمیانه ندارد. از آنجا که مذاکرات برجام در وین بهطور فزایندهای برای موفقیت ناکافی است، جهان در حال تماشاست؛ بدون اینکه مشخص باشد این وضعیت تا کجا پیش خواهد رفت.