توافق در پرتو منافع کنشگران

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی: این نهاد بین‌المللی یکی از کنش‌‌‌گران ذی‌نفع در توافق هسته‌‌‌ای است. براساس ماموریتی که آژانس دارد، توافق هسته‌‌‌ای و به طور کلی برنامه هسته‌‌‌ای ایران در درجه نخست، دارای بعد و لایه فنی است. آژانس با بررسی‌‌‌های فنی خود مشخص می‌کند که آیا برنامه هسته‌‌‌ای ایران به سمت تولید سلاح اتمی انحراف داشته است یا خیر. پس لایه نخست برای آژانس، فنی و لایه دوم، اعلام هشدار انحراف برنامه هسته‌‌‌ای در راستای ماموریت کلان آن، یعنی جلوگیری از «تکثیر» است. این امر به آن معناست که زبان تعامل با آژانس زبان فنی است، نه زبان سیاسی یا اقتصادی.

کشورهای اروپایی: زیربنای نگاه کشورهای اروپایی به توافق هسته‌‌‌ای، امنیتی است که در صورت پیشبرد صحیح امور، لایه‌‌‌های سیاسی و اقتصادی به مثابه روبنا، می‌‌‌تواند بر آن سوار شود. اروپا از انحراف احتمالی برنامه هسته‌‌‌ای ایران به سمت تولید بمب اتم، نگران است و آن را نوعی تهدید امنیتی جدی علیه خود ارزیابی می‌کند. پس برای اروپا، اولویت نخست امنیت است؛ یعنی اطمینان از اینکه برنامه هسته‌‌‌ای ایران صلح‌آمیز است. در صورت محقق‌شدن این اولویت، اولویت‌‌‌های بعدی کشورهای اروپایی، انتفاع سیاسی و اقتصادی از روابط با ایران است. این امر به آن معنی است که اگر اولویت نخست که همان امنیت است محقق نشود، کشورهای اروپایی اهمیتی به همکاری‌‌‌های سیاسی- اقتصادی با ایران نمی‌‌‌دهند؛ زیرا برای هر کشوری، امنیت بر سایر امور ارجحیت دارد.

پس زبان تعامل با کشورهای اروپایی، حول موضوع برجام، ابتدا باید مبتنی بر رفع نگرانی‌های امنیتی آنها باشد و در صورت موفقیت، از تعاملات اقتصادی-سیاسی، سخن گفته شود. اینکه در ماه‌‌‌های اخیر برخی از اعضای تیم هسته‌‌‌ای در موضع‌‌‌گیری‌‌‌های خود تلاش می‌‌‌کردند به کشورهای اروپایی درباره «زمستان سخت» هشدار دهند و به این طریق اروپا را قانع کنند که دغدغه‌‌‌های امنیتی خود را نادیده بگیرد و به منافع اقتصادی خرید نفت و گاز از ایران توجه کند، خود گویای کژفهمی و عدم‌درک ماهیت تعامل با اروپا، حول برجام است. به فرض محال، کشورهای اروپایی حتی اگر مجبور شوند زمستان را با استفاده از چوب سپری کنند، این کار را خواهند کرد؛ اما نگرانی‌های امنیتی خود درباره برنامه هسته‌‌‌ای ایران را رها نمی‌‌‌کنند.

ایالات‌متحده: این کشور نیز مانند اروپا، امنیت یعنی اطمینان از نظامی‌نشدن برنامه هسته‌‌‌ای ایران را در اولویت قرار داده است؛ با این تفاوت که برخلاف اروپا چندان به منافع اقتصادی برجام فکر نمی‌‌‌کند؛ چون با توجه به نوع رابطه ایران و آمریکا، این هدف را دور از دسترس می‌‌‌داند.

جمهوری اسلامی ایران: بسته به اینکه چه کسی مسوول پرونده هسته‌‌‌ای است، در ایران تعریف از برجام متفاوت است. مسوولان فعلی به خاطر رویکرد انقلابی- ایدئولوژیکی که دارند، برجام را در درجه نخست مساله‌ای امنیتی می‌دانند که غرب تلاش دارد از طریق خالی کردن ظرفیت‌‌‌های برنامه هسته‌‌‌ای و وابسته کردن آن به خارج، به جمهوری اسلامی ضربه بزند. نگاهی به عملکرد یکساله آنها گویای این واقعیت است که فرصت‌‌‌هایی مانند افزایش قیمت نفت یا نیاز اروپا به گاز سبب تعجیل آنها در احیای برجام نشده است. اولویت دوم برای تیم فعلی «اعتبار» است؛ یعنی برای آنها مهم است توافق به گونه‌‌‌ای باشد که «منزلت» و «اعتبار» مدنظرشان در تعامل با غرب تامین شود. به ترتیب، همکاری‌‌‌های سیاسی و اقتصادی در اولویت‌‌‌های بعدی قرار دارند.

روسیه و چین: اولویت نخست چین، منافع اقتصادی ناشی از تعامل با ایران است، در حالی که برای روسیه منفعت سیاسی در اولویت قرار دارد؛ بنابراین برجام زمانی مفید است که روابط روسیه با غرب در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد و سبب گرایش بیش از حد ایران به سمت غرب نشود؛ در غیر‌این صورت، مطلوب روسیه نیست.