عدم‌دستکاری و دخالت در بازار

با تحلیل این شرایط درمی‌یابیم، زمانی که اعتماد مردم به دولت و سازمان بورس از دست رفت، با وجود شرایط بسیار مساعد، بازار روند نزولی را در پیش گرفت و این در حالی بود که چند ماه پیش از آن، تشویق دولت به اقبال عمومی و احساس خوب فعالان به بازار منجر شده بود. در وضعیت کنونی که دوسال است اعتماد مردم به بازار بازنگشته است و ارزش معاملات خرد سهام و حق‌تقدم و صندوق‌های قابل معامله سهامی به‌زحمت به ۳همت می‌رسد و همچنین تصمیم تزریق چندین و چندباره پول به صندوق تثبیت بازار کارساز نبوده است، باید به دنبال تعویض سیاست‌های کلان بود. همچنین شرایط مبهم سیاسی و اقتصادی سبب شده است تا بیشتر افراد به دنبال خروج پول باشند.

سازمان بورس از ابتدای سال تلاش زیادی کرده است تا بتواند عملکرد بازار را بهبود ببخشد. همچنین جلسات متعددی با راهکارهای ابتکاری ۷‌بندی و ۱۰بندی داشته؛ اما بازار به هیچ‌یک روی خوش نشان نداده است. شاید بهترین راهکار، عدم‌دخالت در بازار است؛ چراکه اتفاقاتی که در بازار رقم می‌خورد، با تفکر تصمیم‌گیران متفاوت است. شکاف این دو وضعیت فعلی بازار را رقم زده است. اما سوال اساسی اینجاست، زمانی که عملکرد سازمان بورس به‌عنوان بالاترین رکن اجرایی، از سوی بازار مثبت ارزیابی نمی‌شود، اصرار به ادامه میسر برای چیست؟ با ارزیابی‌های فعلی می‌توان چنین پیش‌بینی کرد که دست‌اندرکاران بازارسرمایه قصد دارند بازار از کف‌های پایین‌تر صعود خود را شروع کند! اما به چه قیمتی؟