داستان یک اقتصاددان از هند
فعالیت او با کار در بانک جهانی (1965-1968) آغاز شد و از سال 1985 تا 1987 به آنجا بازگشت. اما جدای از آن دوران، آکسفورد خانه او باقی ماند. او ابتدا بهعنوان کارشناس ارشد و سپس کارشناس ارشد تحقیقاتی در موسسه اقتصاد و آمار برای بیش از 30سال خدمت کرد. او مدرس دانشگاه در اقتصاد توسعه در ملکه الیزابتهاوس بود و یکی از اعضای کالج گرین از سال1982. علاوه بر این، او مدیر دوره مطالعات توسعه در آکسفورد و سردبیر مجله Oxford Development Review بود. او که نویسندهای برجسته بود، بیش از 250 اثر از جمله کتاب و مقاله در مجموعهها و مجلات دانشگاهی نوشت و مشاور بسیاری از آژانسهای توسعه بینالمللی بود.
لال در زمره اقتصاددانانی بود که به مطالعه قیمتگذاری انتقالی توسط شرکتهای چندملیتی، بهویژه بر اساس تحقیقات تجربی شرکتهای دارویی پرداخت. این نشان داد که چگونه شرکتهای چندملیتی میتوانند از مکانیزمهای قیمتگذاری و حسابداری درونشرکتی برای خارجکردن یا بازگرداندن نامرئی سود از شرکتهای خارج از کشور خود استفاده کنند. این کار روی نقش سرمایهگذاری خارجی و شرکتهای چندملیتی در اقتصادهای در حال توسعه، با همکاری استاد پروفسور پل استریتن، پیشگام این حوزه که در آکسفورد نیز مستقر است، پیگیری شد. این امر منجر به راهیافتن لال به زمینه کاری مرتبط و بسیار مهم در حوزه شرکتهای چندملیتی جهان در حال توسعه و کشورهای در حال توسعه بهعنوان صادرکنندگان فناوری شد. موضوع دوم که موضوع درهمتنیده است، مربوط به توسعه قابلیتهای تکنولوژیک، چه در یک شرکت، یک صنعت یا یک اقتصاد است. او استدلال کرد که اقتصادهای ببرهای آسیای شرقی به دور از انتخاب برندگان صنعتی، با دقت و فعالانه برندگان را از طریق تولید قابلیتهای فناورانه برای بهدست آوردن رقابت صنعتی ایجاد کردهاند.
در این صورت صنعتگر یا سیاستگذار در یک کشور در حال توسعه چگونه باید به تولید قابلیتهای تکنولوژیک و رقابت صنعتی بپردازد؟ کار لال، اعتبار ادعاهای کلی را که جریان نامحدود سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) از طریق شرکتهای چندملیتی منجر به انتقال موثر فناوری به بخشهای تولیدی اقتصادهای در حال توسعه میشود، زیر سوال برد. تحقیقات او باعث شد که او درباره خودکار بودن هرگونه انتقال سود شک کند. او از سوی دیگر ارتباط یک سیاست دولتی فعال را برای بخشهای تولید داخلی و فناوری نشان داد. در حمایت از نظریه خود، او میتواند نمونههایی از هند، برزیل، مکزیک و چین را ذکر کند که تلاشهای اولیهشان در ایجاد بسترهای ضروری برای ساخت قابلیتهای فناوری موثر امروز بهثمر نشسته است. لال در تمام طول مدت یک شخصیت پرشور، اما از نظر علمی دقیق و قهرمان پیشرفت صنعتی در جهان در حال توسعه باقی ماند.
برای یک اقتصاددان دانشگاهی غیرمعمول، او بر برخوردهای فرهنگی مشخص، بین دانشمندان علوم اجتماعی، اقتصاددانان و مهندسان و مدیران تجاری، دانشگاهیان و متخصصان تسلط داشت. او کار خود را بر این گذاشت که بداند واقعا چیزها روی زمین چگونه کار میکنند، نه اینکه چگونه از روی یک صندلی راحت کارکردن متصور است. پرکردن شکافهای تحقیقاتی او به تلاش سیستماتیک برای انتقال درسهایی از تجربیات یادگیرندگان موفق به اقتصادهای آفریقایی متاخر گسترش یافت. سانجایا لال، اقتصاددان توسعه، متولد 13دسامبر1940، در 18ژوئن2005 درگذشت.
فروتنی، ملایمت و اشتیاق سانجایا لال برای رهبری فداکارانه جوانان، حتی در میان علمای استثنایی همتایان کمی دارد. سانجایا لال که بسیار به تواناییهای خود اطمینان داشت و به شاگردان کنجکاو خود بسیار متعهد بود، زمان زیادی را صرف تعامل با دانشمندان آیندهدار کرد. ذهن باز و کنجکاو او اغلب به گفتوگوهای رو در رو بین او و شاگردانش میانجامید. درخشش او به او هوش میبخشید، هنرش به او دسترسی میبخشید، صداقتش او را به سوی حقیقت سوق میداد، شخصیت فداکارش به او اطمینان میبخشید، اعتماد به نفسش به او سخاوت میبخشید، تعهدش به او صنعت میبخشید و کوشش او را دقیق میکرد. مهربانی او باعث محبوبیت او شد. این توصیفاتی است که از این اقتصاددان ناشناخته صورت گرفته است. به نظر او در جهان توسعهیافته بیشتر شناخته شده است تا در زادگاه خود یا در جهان در حال توسعه.
تعهد او به کمک به اقتصادهای کمتر توسعهیافته، او را به مشارکت مستقیم در تدوین سیاستها سوق داد که باعث شد او تیمهای سیاستگذاری با نفوذ جهانی (مانند UNIDO، UNCTAD و بانک جهانی) و همچنین طرحهای سیاست ملی متعدد را رهبری کند. سانجایا لال ضمن شناخت قدرت و نفوذ آنها همواره بر حفظ استقلال خود از این نهادهای جهانی اصرار داشت، از اینرو برای همیشه به هیچیک از آنها نپیوست. او چندین شاخص اختراع کرد تا قدرت تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری تیمهایی را که در انتشار گزارش سرمایهگذاری جهانی رهبری میکرد، بیفزاید. مایه تاسف بود که برخی از همتایان خود بهدلیل همکاری با این سازمانها علیه او مخالفت کردند. اگرچه سانجایا لال از انتقاد برخی از دوستان دانشمندش از او ناراحت بود؛ اما همچنان متعهد به تغییر جهت سیاست این سازمانها بود. او اغلب میگفت که آنچه اهمیت دارد سیاست اقتصادی است که من پیش میبرم و تاثیری است که من بر سیاستهای اقتصادی میگذارم، نه سازمانی که به آن خدمت میکنم. او اغلب میگوید که این وظیفه همه است که حداقل تلاشی برای تغییر روش این سازمانهای جهانی که حمایت از توسعه را انجام میدهند، انجام دهند. ما در شماره هفتم اندیشه قصد داریم به چکیدهای از مقالات او در حیطه صنعتیسازی و توسعه قابلیتهای فناوری بپردازیم. سانجایا لال در حیطه توسعه بیشتر از نظریات نلسون و پک پیروی میکند. از نظر او آنچه در اقتصادهای توسعهنیافته مغفول مانده است، فرآیند یادگیری است.