بعد از اعلام برنامه شهرداری تهران برای ساخت و عرضه ۱۸۰‌هزار واحد مسکونی در تهران که بخش زیادی از آن، روی اراضی ذخیره پایتخت احداث خواهد شد، دو دیدگاه مهم در خصوص ورود شهرداری تهران به موضوع ساخت و عرضه مسکن، مطرح است که هریک از آنها به نوبه خود قابل تامل و بررسی است. این دو دیدگاه از این جهت مهم هستند که می‌‌‌توانند نقشه راه درست را برای عملکرد صحیح شهرداری در این مسیر، در اختیار مدیریت شهری پایتخت و به دنبال آن، سایر شهرداری‌‌‌ها قرار دهند.

از سال‌های گذشته تاکنون، همواره گروهی از کارشناسان شهری به ضرورت ورود شهرداری به موضوع ساخت و عرضه مسکن در نقش حکومت محلی معتقد بودند. در بسیاری از کشورهای موفق دنیا در امر تامین مسکن نیز شهرداری‌‌‌ها در نقش حکومت محلی، از اراضی ذخیره شهری برای تامین مسکن گروه‌‌‌های فاقد مسکن استفاده کرده‌اند که از این طریق، نیاز بخش قابل‌توجهی از گروه‌‌‌های کم‌‌‌درآمد به مسکن برطرف می‌شود. از این رو در دیدگاه اول، برخی ورود شهرداری تهران به موضوع مسکن‌‌‌سازی را اقدامی مهم و ضروری و گامی مثبت تلقی کرده و معتقدند، اگر شهرداری‌‌‌ها از سال‌ها و دهه‌‌‌های قبل، به این موضوع ورود کرده بودند، چه‌بسا هم‌‌‌اکنون بحران مسکن شهر تهران تا این اندازه حاد نشده بود.

اما گروه دوم معتقدند، اگرچه ورود شهرداری به موضوع ساخت و عرضه مسکن، اقدامی ضروری و رو به جلو محسوب می‌شود؛ اما چگونگی این ورود و ماهیت این طرح، اهمیتی دوچندان دارد. این گروه با استناد به واقعیت‌‌‌های روز بازار مسکن، تجارب گذشته مسکن‌‌‌سازی‌‌‌های دولتی و همچنین تجربه‌‌‌های موفق کشورها در حوزه تامین مسکن کم‌‌‌درآمدها معتقدند، در صورتی که شهرداری تهران نیز بخواهد الگوهای قبلی و شکل فعلی مسکن‌‌‌سازی دولتی را در اراضی ذخیره تهران دنبال کند، این اقدام، جریانی موفق را به همراه نخواهد داشت. آنها می‌‌‌گویند، اگر شهرداری درصدد حل دست‌‌‌کم بخشی از بحران تامین مسکن در پایتخت است، باید همه این واحدها را در قالب مسکن استیجاری بسازد و با فرمولی حمایتی به گروه‌‌‌های کم‌‌‌درآمد عرضه کند. از دیدگاه آنها ورود شهرداری به موضوع ساخت و عرضه مسکن ملکی، نتیجه‌‌‌ای جز تکرار تجارب شکست‌خورده قبلی در طرح‌‌‌های انبوه‌‌‌سازی دولتی نخواهد داشت.