مداخله؛ علت حال بد بورس

بورس اما بالا رونده نماند و جهت آن تغییر کرد. دو سال است که حال بورس مثل سال ۹۸ و پنج‌ماه اول سال ۹۹ نیست. دخالت دولت در وضع مقررات جدید و موثر بر بنگاه‌های حاضر در بورس، شاید از عوامل مهم بر بازارسرمایه باشد. دخالت سیاسی در بازار، دخالت قیمت‌گذاری دستوری و تغییر مداوم مدیران اجرایی بنگاه‌های بورسی از عواملی هستند که نمی‌گذارند، بورس مسیر درست و منطقی خود را طی کند. در این میان، قیمت‌گذاری دستوری بر انواع کالاها از جمله خودرو و تحمیل زیان به بنگاه‌ها برای کنترل بازار و تروم باعث شد، هزینه این مدیریت از جیب و منافع سهامداران تامین شود؛ موضوعی که در قهر و بی‌اعتمادی سهامداران به بورس نقش مهمی دارد. نااطمینانی فعالان اقتصادی از شرایط آینده و نبود پیش‌بینی درست از اوضاع اقتصادی کشور، باعث شده است تا اعتماد بسیاری از سرمایه‌گذاران، به بازارسرمایه خدشه دار شود.

روند ورود نقدینگی به بورس که از نیمه دوم سال ۹۹ کمتر می‌شد، در سال ۱۴۰۰ به خروج پول تبدیل شد؛ موضوعی که باید در سطح کلان دولت برای آن چاره اندیشی شود. همچنین دولت مستقر که با شعار بهبود شرایط بورس و قول‌هایی برای اصلاح رویه‌ها پا به عرصه خدمت گذاشت، در انجام تعهدات و قول‌های بورسی‌اش چندان توفیقی نداشته است. نوسان نرخ ارز و تثبیت آن به واسطه مشخص‌نشدن آینده توافق برجام، از دیگر عواملی است که التهاب بازار سرمایه را کم نمی‌کند و هر ازگاهی به آن دامن می‌زند. یکی دیگر از عوامل بااهمیت بازار سرمایه، افزایش نرخ تورم و به تبع آن بالا رفتن نرخ سود بین بانکی و افزایش هزینه مالی شرکت‌هاست. در چنین شرایطی، به هزینه بنگاه‌ها برای تامین مالی اضافه می‌شود و همین‌طور روند سرمایه‌گذاری در سپرده‌های بانکی و صندوق‌های درآمد ثابت افزایش می‌یابد؛ مواردی که باید برای حل آن تصمیمات سخت گرفت تا بورس به مدار منطقی و عادی بازگردد.