فاصله معنادار شعار تا عمل
دخالت موثر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و معاونت علمی و فناوری کشور و زیرمجموعههای تخصصی آن در طول یکدهه گذشته، در بسیاری از موارد قابل اشاره، فضای قانونگذاری را به نفع استارتآپها تغییر داد. بهتر است بگوییم، دخالتها مانع کندتر شدن رشد استارتآپها شد. دلیل استفاده از عبارت «کندتر شدن» این است که متاسفانه، عمده چالشها و مسائل استارتآپها در مورد دولتها، نه خواستههایی برای سرعتبخشیدن به چرخ نوآوری، بلکه عمدتا برای قانعکردن و جلوگیری از حرکت مورد انتظار آن بوده است. مسائل اصلی مرتبط با دولت را در پنجدسته اصلی زیرساختها، قانونگذاری و سرمایههای انسانی، فرهنگ و تعاملات بینالمللی تقسیمبندی میکنیم. به اعتقاد نگارنده، ریلگذاری درست در جهت رشد و توسعه استارتآپها باید با نگاه به این پنجمحور و در وهله اول، در جهت رفع موانع و سپس حرکت شتابدهنده اکوسیستم نوآوری باشد.
در حوزه زیرساختها به طور قطع میتوان گفت، نهتنها رشد و مانعزدایی صورت نگرفته است، بلکه تحرکات یکسال اخیر برای تصویب قانونی موسوم به طرح صیانت، عدمگسترش زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله اینترنت و اختلالهای اخیر که بسیاری از کسبوکارها را با مشکل مواجه کرده است، موجب ناامیدی از رویکرد دولت جدید در توسعه و مهمتر از آن اولویتدهی به رشد نوآوری و کسبوکارهای استارتآپی شده است. در حوزه قانونگذاری، همواره نبود نگاه مثبت همراه با شناخت درست از روندها در توسعه نوآوری وجود داشته است. همانطور که اشاره شد، در این زمینه نوع نگاه افراد صاحبمنصب در دستگاههای مرتبط راهگشا بوده یا کورسوی امیدی ایجاد کرده است.
انتظار این بوده است که حداقل با تلاشهای دودهه اخیر، نگاه انحصارگرایانه و محافظهکارانه در قانونگذاری و برخورد باز با نوآوری از بین برود یا کمرنگ شود؛ اما گویا این مسالهای نیست که با تغییر دولتها از بین برود و تغییر جایگاهها گویا میتواند، بهراحتی مسیر را به عقب برگرداند. اینکه همچنان باید با نمایش نمونههای موفق نفوذ نوآوری و تاثیرات مثبت آن در زندگی اجتماعی و اقتصادی برای حوزههای جدید جنگید، نشانه مثبتی نیست.
اتفاقات و چالشهایی که این روزها در حوزههای فناوری جدید (البته جدید در کشور) کسبوکارها با آن دست و پنجه نرم میکنند، مانند حوزههای بیمه، فینتک، سلامت و... گواهی بر این ادعاست. اکوسیستم استارتآپی و دانشبنیان، وابستگی شدیدی به منابع انسانی توانمند، جوان و بادانش دارد. اوضاع اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه، سیر حرکت نخبگان به خارج از مرزها را تسریع کرده است و دولت نقش مهمی در جلوگیری یا کند کردن این حرکت دارد. مجموع اقدامات دولت در سه بخش گذشته، موجب نهادینه شدن فرهنگ نوآوری میشود؛ فرهنگی که پایه حرکت اقتصاد نوآوری در جامعه است و با ذکر وضعیت سهبخش ابتدایی، این روند نیز مثبت به نظر نمیرسد. بهعلاوه، تعاملات بینالمللی قوی و موثر، موجب جذب سرمایه و شرکای خارجی و تبادل دانش با فضای بینالملل میشود که این مساله نیز تحتتاثیر فضای سیاسی ضعیف در تعاملات خارجی بوده است.
به نظر نمیرسد که برخلاف شعار سال، رویکردی که مشاهده میشود، در راستای تقویت اکوسیستم نوآوری و دانشبنیان باشد و بیش از پیش در این حوزه شعارزدگی دیده میشود. گرچه فعالان این عرصه، آبدیده ناملایمات و ناهمواریها هستند و انرژی زیادی در مواجهه با آن صرف میکنند؛ اما بهتر است نه برای حل صرفا این مساله، بلکه برای اهدافی بزرگتر همچون ایجاد روزنههایی از توسعه در صنعت، خدمات و مهمتر از آن برای ایجاد امید و هموار کردن مسیر شکوفایی و رشد در جامعه جوان و صاحبایده، بیش از پیش در این رویکردها و سیاستها بازنگری کنند.