مشکلات دانشجویان مهاجر در ایران
در سالهای اخیر، مسوولان وزارت علوم و وزارت بهداشت برای حل این مشکل، به راهحلهای موقتی روی آورده بودند که شامل اعطای بورسیه به دانشجویانی که در کنکور سراسری رتبه زیر ۱۰۰ کسب میکنند یا تخفیفدادن در پرداخت شهریه به دانشجویان بود. اما از آنجا که اجرای این راهکارها منوط به نظر دانشگاهها و بودجه دولتی است، هر سال با نوساناتی مواجه میشود و نارضایتی دانشجویان را دوچندان میکند. این مساله را که تاثیر ناخوشایندی بر ذهنیت نخبگان افغانستانی نسبت به ایران دارد، میتوان همچنان با راهکارهای موقت رفع کرد، اما نمیتوان از تبعات منفی آن مانند تصویر ایران در کشور همسایه و مهاجران حاضر در ایران چشم پوشید. بنابراین به نظر میرسد، باید برای حل آن به دنبال رویکردی دائمی و بلندمدت بود.
در این راستا برنامه آفاق در راستای «ارتقای جذب و تقویت همکاری با دانشجویان بینالمللی در ایران» که با مشارکت انجمن دیاران و پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف تشکیل شده است و بر موانع سیاستی، فرهنگی و اجتماعی جذب دانشجویان بینالملل در دانشگاههای ایران و تداوم همکاری علمی، تکنولوژیک و اقتصادی دانشآموختگان بینالمللی با ایران تمرکز دارد، با انجام پژوهشی در قالب کتاب سیاستی «دریافت شهریه از دانشجویان غیرایرانی دوره روزانه: بیتوجهی به سیاستهای گزینشی مهاجرت» به ریشهیابی این مساله در نظام آموزش عالی پرداخته و تلاش کرده است تا راهکاری برای آن بیابد.
در این کتاب، تاریخچه شکلگیری این مساله سیاستی از طریق مرور بندهای مرتبط با شرایط ویژه اتباع خارجی در دفترچههای آزمون سراسری سالهای گذشته بررسی شده است. سپس برای نخستین بار دادههای مرتبط با شرکتکنندگان و پذیرفتهشدگان غیرایرانی کنکور سراسری منتشر شده است تا نگاهی کمّی پیرامون ابعاد این موضوع شکل بگیرد. در مرحله بعد، از طریق مصاحبه با نهادهای سیاستگذار در حوزه دانشجویان بینالملل، چرایی دریافت شهریه از پذیرفتهشدگان غیرایرانی دوره روزانه دانشگاهها کاویده شده است.
پس از عبور از قسمت مسالهشناسی، نگارندگان کتاب کوشش کردهاند با نگاهی کلگرا، نحوه ارتباط این سیاست با سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران در قبال مهاجران افغانستانی را روشن کنند، سپس با توجه به سیاستهای گزینشی مهاجرت که در اکثر کشورهای پیشرو بهعنوان ابزاری برای جذب نخبگان سایر کشورها بهکار میرود، افق تازهای پیشروی سیاستگذاران ایرانی بگشایند.
در قسمت جمعبندی از نظر نویسندگان، رویکرد دائم و بلندمدت در این مورد، به تغییر بعضی از پیشفرضهای نظام سیاستگذاری ایران در حوزه مهاجرت نیاز دارد. این تغییرات عبارتند از:
- باید بپذیریم که نسل دوم و سوم افغانستانیهای مهاجر در ایران، همانگونه که قانون مدنی میگوید، تبعه ایران هستند و انتظارات آنان برای برخورد برابر با آنان مانند سایر شهروندان ایران گزاف و بیجا نیست.
- باید بپذیریم، در صورتی که نمیخواهیم از رقابت با سایر کشورهای منطقه در جذب دانشجویان بینالملل عقب بیفتیم، باید مانند سایر کشورهای پیشرو در این حوزه به دانشجویان ویزای حضور در ایران برای مدت مشخص پس از تحصیل را بدهیم و در صورتی که فرد توانست در ایران شغلی بیابد، با کمترین مشکل به او پروانه کار اعطا کنیم. شروع این سیاست جدید میتواند از دانشجویان مهاجر افغانستانی دوره روزانه باشد.
- باید بپذیریم که سیاست بازگشت مهاجران و دانشجویان افغانستانی به کشورشان به نتایج روشنی نرسیده است و باید در جهت جذب نخبگان مهاجر، سیاست ادغام فرهنگی-اجتماعی آنان را در پیش بگیریم. این سیاست باعث میشود تا نخبگان باقیمانده افغانستانی در ایران، بهتدریج خود را متعهد به ایران بدانند و مشغول به خدمت به کشور شوند.