اولویتهای اصلی چیست؟
در دوره تبلیغات انتخابات، او دیدگاههای خود را درباره تغییر سن بازنشستگی و قوانین کار اعلام کرد. البته مکرون برای اتحادیه اروپا نیز برنامههایی دارد. در مطلب حاضر، به چند موضوع که طی ماههای آینده مورد توجه قرار خواهد داشت، اشاره شده است. نخستین موضوع، هزینه زندگی است. عملکرد مکرون در حوزه اقتصاد، قابلقبول است.
او توانسته است نرخ بیکاری را که برای مدتی بسیار طولانی بالا بود، به پایینترین میزان در ۱۳سال اخیر برساند. همچنین توانسته است کشورش را از دوره بحران همهگیری کرونا خارج کند و با اجرای یکی از بزرگترین بستههای حمایتی، اثرات همهگیری بر اقتصاد را به حداقل برساند؛ اما متهم شده است که قصد دارد فرانسه را بر مبنای تصویر ذهنی خود، از نو بسازد و با توجه به سابقه او در حوزه مدیریت امور مالی، بسیاری از فرانسویها این ادعا را جدی میگیرند. طی دوره مبارزات انتخاباتی، مکرون با چالش بزرگی از سوی جناح چپ مواجه بود. آنها آشکارا میگفتند که به گرایشهای اقتصادی نئولیبرال مکرون اعتماد ندارند.
این احتمال وجود دارد که در انتخابات پارلمانی ماه ژوئن، چپها برخی از کرسیهای پارلمان را تصاحب کنند؛ در این صورت، به تصویبرساندن برخی اصلاحات برای مکرون دشوار خواهد شد و او مجبور میشود، برخی از برنامههای بزرگ خود، نظیر اصلاح قوانین کار را کنار بگذارد.
هزینه زندگی در فرانسه، به شکل بیسابقهای افزایش یافته است؛ در حالی که حمایت از طبقات کمدرآمد، جزو وعدههای انتخاباتی مکرون بود. او میداند که اگر به وعدههایش عمل نکند، زمینه برای شروع مجدد ناآرامیهای اجتماعی فراهم خواهد شد. جنبش جلیقهزردها که تحتتاثیر افزایش قیمت سوخت آغاز شد، یکی از بزرگترین چالشهای مکرون در دور نخست ریاستجمهوریاش بود.
در سال منتهی به شروع همهگیری کرونا در جهان، تظاهرات گستردهای در فرانسه، برگزار و در اغلب موارد، به خشونت کشیده شد. این احتمال وجود دارد که فرانسه، بار دیگر دچار ناآرامی شود؛ بنابراین مکرون باید ترتیبی دهد که زمینه این ناآرامیها فراهم نشود. اکنون مکرون در انتخابات پیروز شده و نگران نیست؛ در نتیجه ممکن است، رفتار او با تظاهرکنندگان ملایم نباشد. این موضوع مهمی است؛ زیرا در دوره نخست ریاستجمهوری او، نقش ارتش در سیاست پررنگتر شد. ارتش پیشنهاد داده بود، در صورتی که خشونتها ادامه یابد، وارد میدان شود. اگر بار دیگر ناآرامیها در فرانسه آغاز شود، ممکن است نیروهای ارتش به خیابانها بیایند. طی ماههای گذشته، نرخ تورم در فرانسه و جهان، بهسرعت افزایش یافته و با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد جهان، بعید است که شاهد کاهش سریع نرخ تورم باشیم. این امر به آن معناست که مکرون، بدون شک با مشکل نارضایتی مردم از هزینههای بالای زندگی مواجه خواهد بود.
دومین موضوع مهم، نقش فرانسه در جهان است. مکرون، اکنون در آغاز دوره دوم ریاستجمهوری خود، صرفا با چالشهایی در داخل فرانسه مواجه نیست.
جنگ اوکراین و همهگیری کرونا سبب شد تا دور نخست ریاستجمهوری او به یکی از غیرقابل پیشبینیترین دورههای ریاستجمهوری در فرانسه طی چند دهه اخیر تبدیل شود. در ابتدا که روسیه به اوکراین حمله کرد، به نظر میرسید موضعگیریهای مکرون با دیگر رهبران اروپا سازگار نیست.
او به مسکو سفر کرد و بیشتر از دیگران تاکید کرد که گفتوگوها با کرملین باید ادامه پیدا کند؛ اما اخیرا بر عرضه سلاحهای سنگین به اوکراین سرعت بخشیده است. البته تاخیر مکرون در کمک به اوکراین، ممکن است هزینههایی برای وی داشته باشد. اگر جنگ شدت پیدا کند و اوکراین شکست بخورد، مکرون و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، باید به پرسشهایی درباره علت کُند عمل کردن در حمایت جدی از اوکراین پاسخ دهند.
مکرون در دوره نخست ریاستجمهوری خود، بارها تلاش کرد تا فرانسه را در مرکز مسائل امنیتی بینالمللی قرار دهد؛ اما موفق نبود. عملیاتهای ضدجهادی فرانسه در مالی سبب شد تا دولت این کشور از فرانسه بخواهد، نیروهای خود را از مالی خارج کند. اظهارنظر منفی مکرون درباره ناتو سبب خشم اعضای این سازمان شد و برنامههای او برای شکلگیری ارتش اتحادیه اروپا تاکنون پیشرفت چندانی نداشته است. با توجه به اینکه سوئد و فنلاند قصد دارند، به عضویت ناتو درآیند، عملا ایده ارتش اتحادیه اروپا به فراموشی سپرده میشود. مکرون به اندازه کافی هوشمند است تا با ناتو همکاری تنگاتنگ داشته باشد و بداند که ناتو عامل بسیار مهم امنیت اروپاست؛ در نتیجه انتظار میرود که روابط فرانسه با ناتو عمیقتر شود. سومین موضوع مهم، جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا و مهاجرت است.
موضوع برگزیت، همواره برای مکرون چالش بزرگی بوده است. او از رویکرد انگلستان انتقاد کرده و حالا که چند سال از همهپرسی برای خروج این کشور از اتحادیه اروپا گذشته است، شاهد هستیم که مسائل حل نشده متعددی وجود دارد؛ بهویژه در خصوص حقوق ماهیگیری کشتیهای فرانسوی و بریتانیایی در آبهای اطراف دو کشور توافقی حاصل نشده است.
جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا همچنین سبب فقدان شفافیت درباره نحوه برخورد با مهاجران و پناهندگانی شده است که از کانال عبور میکنند و از فرانسه به انگلستان میروند. مشخص نیست که مکرون در دوران ریاستجمهوری خود این موضوعها را حل خواهد کرد یا نه. بوریس جانسون، نخستوزیر انگلستان و هر کسی که پس از او در این سمت قرار گیرد، برای همکاری با مکرون با چالشهایی مواجه خواهد شد؛ زیرا همانطور که بیان شد، بسیاری از موضوعهای مربوط به جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا هنوز حل نشده و به مذاکرات طولانی نیاز است.
در نهایت، چهارمین موضوع، هویت، اسلام و سکولاریسم است. در سال ۲۰۱۷ مکرون با ارائه برنامههای رفرمیستی توانست، در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه پیروز شود و موضوعهایی نظیر هویت و سکولاریسم چندان مورد توجه نبود؛ اما در دوره دوم ریاستجمهوری خود به موضوع یکپارچهسازی جامعه فرانسه خواهد پرداخت و این حرکت برای مسلمانان فرانسه خوشایند نیست. لایحهای که مکرون آماده کرده و هدف آن، دادن قدرت به حکومت برای تعطیلکردن سازمانهای مردمنهاد و مساجد است، جنجالبرانگیز بوده و سبب افتراق و چنددستگی در جامعه فرانسه شده است. البته رأیدهندگان طرفدار جناح راست میانه با آن موافق هستند.
به دلیل اهمیت این موضوع، سیستم سیاسی فرانسه باید درک صحیحی از اسلام در این کشور داشته باشد و به این واقعیت توجه کند که نسخههای گوناگون اسلام فرانسوی برای چند دهه در این کشور وجود داشتهاند.
دومین دوره ریاستجمهوری مکرون که آخرین دور نیز خواهد بود، آسان نیست. او نشان داده است که میتواند، با چالشهای بزرگ مقابله کند؛ اما مدیریت رویدادهایی که طی پنجسال آینده، یعنی در دوره دوم ریاستجمهوری او رخ خواهد داد، به تواناییهای بیشتر نیاز دارد.
پرسش مهمی که برای سال ۲۰۲۷ یعنی انتخابات ریاستجمهوری بعدی فرانسه مطرح است، این است که آیا کسی وجود دارد که بتواند جنبش مکرون را رهبری کند یا نه. سوال مهم دیگر این است که با توجه به ضعف شدید چپ میانه و راست میانه در فرانسه، چه نوع احزاب، جنبشها و شخصیتهای سیاسی ظهور خواهند کرد تا بتوانند جنبش مکرون را با چالش جدی مواجه کنند.