موج صورتی در آمریکای لاتین

بزرگ‌ترین وجه اشتراک آنها این است که همه در دوره بحران همه‌گیری کرونا قدرت را در دست گرفته‌اند؛ بحرانی که بیشترین لطمه اقتصادی را در جهان به این منطقه وارد کرده و سبب رشد فقر در کشورهای این منطقه شده است. احساس فزاینده نابرابری، رشد فساد مالی دولت و ناکارآمدی طبقه‌های سیاسی سنتی، عواملی هستند که از محبوبیت احزاب راست‌گرای حاکم کاسته‌ و به نیروهای چپ فرصت داده‌‌‌اند تا وارد صحنه سیاسی شوند. چپ‌گراهای جدید که در کشورهای آمریکای لاتین به قدرت رسیده‌اند، بیش از آنکه به دنبال گسترش سوسیالیسم در جهان باشند، بر ایجاد تغییر در داخل تمرکز دارند. برخلاف سوسیالیست‌‌‌های پیشین نظیر رافائل کورئا که حقوق همجنسگرایان را به رسمیت نمی‌‌‌شناختند و با سقط جنین مخالف بودند، برخی از تازه‌واردهای چپ‌گرا به صحنه سیاسی در آمریکای لاتین، تا اندازه‌‌‌ای از لحاظ اجتماعی چپ‌گرا  هستند و تقویت دموکراسی را به اندازه تغییرات در حوزه اقتصاد ضروری می‌دانند.

فعلا رهبران جدید از شیطان توصیف کردن آمریکا یا مقابله با منافع کسب‌وکارها به شیوه هوگو چاوز، اجتناب کرده‌اند. در شیلی، گابریل بوریک، رئیس‌جمهور جدید که ۳۵ساله است و جزو دانشجویان فعال سیاسی بوده، قصد دارد رویاهای نسل جدید را تحقق بخشد. او از واژه «رفیق» استفاده می‌کند و خود را در کنار حزب کمونیست قرار داده است. همچنین قول داده است، شیلی را که موفق‌ترین اقتصاد کاپیتالیستی منطقه آمریکای لاتین است، به گورستان نئولیبرالیسم تبدیل کند. بوریک متدهای قدیمی را رد کرده و به حکمران‌های مستبد چپ‌گرا  در ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا با دید انتقادی نگاه می‌کند. موضع‌گیری‌‌‌های رئیس‌جمهور منتخب،  وی را در مسیر تبدیل شدن به نخستین رئیس‌جمهور ضد بی‌عدالتی قرار داده است. او می‌‌‌خواهد دولت رفاه جدیدی به وجود آورد که در آن عدالت حکمفرماست.

بوریک در تضاد با سنت جناح چپ، قول داده به حقوق دگرباشان جنسی احترام بگذارد، برای برابری جنسیتی تلاش کند و همزمان، با تغییرات آب‌وهوایی مبارزه و از محیط‌زیست حمایت کند. او برنامه‌‌‌هایی برای افزایش مالیات شرکت‌ها و ثروتمندان ارائه کرده است، اما قصد ندارد دارایی‌‌‌های آنها را مصادره کند. او همچنین مدافع مسوولیت‌پذیری مالی است. یکی از تحلیلگران می‌گوید: «به نظر من، بوریک در آمریکای لاتین مثل و مانند ندارد. او واقعا یک رهبر پست‌مدرن است که هم به برنامه اجتماعی توجه دارد و هم به برابری حقوق شهروندان و عدالت. دیدگاه‌های او بازتابی از تغییرات عمیقی است که در نسل جدید نسبت به نسل چند دهه پیش به وجود آمده است.»

پیروزی بوریک در انتخابات ریاست‌جمهوری شیلی، یک تغییر بزرگ در صحنه سیاسی این کشور نسبت به ساختاری است که در دوره حاکمیت آگوستو پینوشه وجود داشت. با آنکه پینوشه در دوران حکومت خود در شیلی، کاملا مستبدانه رفتار کرد، اما طرفداران او، از جمله رقیب بوریک در انتخابات اخیر، همواره تاکید کرده‌اند که باید از پینوشه به خاطر ایجاد بنیان‌های مدل اقتصادی بازارمحور در کشور قدردانی کرد. بوریک برای حفظ این دستاوردها باید جنبه‌هایی از مدل اقتصادی بازارمحور را که کارآیی دارد، حفظ کند. اما روز یکشنبه، طرفداران جوان او با میراثی که در کنار رونق اقتصادی، زمینه پیشرفت اقتصادی غیرمتوازن را برای نخبگان جناح راست فراهم کرده است، مخالفت کردند. این سیستم همچنین راه صعود اجتماعی طبقه کارگر را که اکنون صرفا به داشتن نان بر سر سفره خود قانع نیستند، سد کرد. بوریک در سخنان خود پس از پیروزی در انتخابات قول داد که جامعه‌ای عدالت‌محور برای همه مردم ایجاد کند. ماه گذشته، رای‌دهندگان در هندوراس، شیومارا کاسترو را که یک سوسیالیست دموکرات و نخستین رئیس‌‌‌جمهور زن این کشور است، انتخاب کردند و به ۱۲سال حکومت حزب ملی محافظه‌کار پایان دادند. شیومارا کاسترو، جانشین خوان اورلاندو هرناندز شد؛ کسی که در دوران حکمرانی او، حقوق بشر زیر پا گذاشته شد، فساد مالی حاکم بود، فقر گسترش یافت و قاچاق مواد مخدر به شکل سازمان‌یافته انجام می‌‌‌شد. کاسترو، همسر مانوئل زلایا، رئیس‌جمهور اسبق هندوراس است که با کودتای سال ۲۰۰۹ از قدرت برکنار شد. کودتا پس از آن رخ داد که زلایا در مسیر برقراری روابط نزدیک با ونزوئلا حرکت کرد.

شیومارا کاسترو قول داده است که از طریق تغییر قانون اساسی و گنجاندن بندهایی در آن، برای گسترش آزادی و عدالت اجتماعی، «تغییر» به وجود آورد. البته کارشناسان معتقدند، رسیدن به این هدف برای او آسان نیست. کاسترو خواستار آن شده است که یک کمیسیون از سازمان ملل به وی برای ریشه‌‌‌کن کردن فساد مالی و توسعه دموکراسی کمک کند. او همچنین نسبت به سال ۲۰۱۳ که در انتخابات نامزد شد و شکست خورد، لحن ملایم‌تری دارد و خواهان همکاری با جامعه تجار و فعالان اقتصادی و احزاب میانه‌رو شده است. اما من به عنوان یک خبرنگار که تحولات سیاسی آمریکای لاتین را در سه‌دهه اخیر پوشش داده‌ام، می‌توانم بگویم، در این منطقه امید به «تغییر پایدار» همواره به یأس تبدیل شده است و به‌رغم انتظارهای زیادی که از رهبران جدید کشورهای آمریکای لاتین وجود دارد، این بار هم فرقی با گذشته ندارد؛ همان‌طور که تجربه پرو به ما آموخته است. ماه ژوئن در پرو، رای‌دهندگان زمینه به قدرت رسیدن یک معلم مدرسه و مارکسیست‌های طرفدار او را فراهم کردند. آنها از لحاظ اجتماعی، محافظه‌کارترین جناح چپ‌گرای جدید در کل منطقه آمریکای لاتین هستند. همزمان با انتشار ادعاهای فساد مالی و بی‌لیاقتی دولت جدید پدرو کاستیلو، میزان محبوبیت او به‌شدت کاهش یافته است و قانون‌گذاران پرو تلاش کردند، او را استیضاح کنند.

نکته دیگر این است که نسل جدید چپ‌‌گراها در آمریکای لاتین، برخلاف رهبران دو دهه پیش این منطقه، قصد ندارند تغییرات بنیادی در کلوپ سوسیالیست‌ها ایجاد کنند. یکی از تحلیلگران می‌گوید: «به عقیده من، چنین تحول عمیقی رخ نخواهد داد؛ زیرا رهبری که دارای ویژگی‌های کافی برای ایجاد چنین تغییری باشد، وجود ندارد. همچنین منابع مالی که دو دهه پیش در اختیار رهبران این منطقه بود، اکنون وجود ندارد.» اگر سال آینده لولا داسیلوا، رهبر سالخورده چپ‌گرا  در آمریکای لاتین در انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل بتواند به پیروزی برسد، ممکن است وضعیت تغییر کند. نظرسنجی‌های اولیه از احتمال پیروزی او در انتخابات حکایت دارد. سال آینده، همچنین ممکن است، چپ‌ها در کلمبیا قدرت را در اختیار بگیرند. در این کشور جناح راست مدتی طولانی حاکم بوده است.

در هر حال، رهبران چپ کنونی نسبت به رهبران دو دهه پیش، با چالش‌های عمیق‌تری مواجه هستند و نباید اشتباهات آنها را تکرار کنند. در آن زمان، آمریکای لاتین تحت‌تاثیر رونق بازار مواد خام وضعیت بسیار خوبی داشت و رهبران آن دوره توانستند از منابع مالی برای اجرای سیاست‌‌‌های اجتماعی و کاهش فقر استفاده کنند. حال به دلیل همه‌گیری کرونا وضعیت مالی دولت‌ها خوب نیست. از سوی دیگر، رهبران دو دهه پیش در بسیاری از حوزه‌‌‌ها عملکرد منفی داشتند. برای مثال، در ونزوئلا شاهد شکل‌گیری دیکتاتوری بوده‌ایم و در آرژانتین و اکوادور، فساد مالی و مشکلات اقتصادی گسترش یافته است. باید دید، رهبران جدید آمریکای لاتین از جمله بوریک، می‌توانند به وعده‌های خود، یعنی ایجاد رونق اقتصادی و حاکم کردن عدالت عمل کنند و از اشتباهات رهبران دو دهه پیش اجتناب ورزند یا خیر.