یکی از راهکارهایی که برای سامان‌دهی منابع ورودی به این صندوق در دهه ۶۰ تاسیس شد، شرکت سرمایه‌گذاری تامین‌اجتماعی (شستا) بود؛ شرکتی که سهم زیادی از سرمایه‌های صندوق تامین‌اجتماعی را به خود اختصاص می‌دهد. از این جهت، می‌توان شستا را بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شرکت سازمان تامین‌اجتماعی قلمداد کرد که ۸‌هزار میلیارد تومان سرمایه و حدود ۵۸‌هزار میلیارد تومان دارایی دارد. اکنون صندوق تامین‌اجتماعی، به تعبیری به نقطه سر‌به‌سر منابع ورودی و خروجی رسیده است و به تعبیر برخی از کارشناسان، در آستانه بحران قرار دارد. در این بین، برخی صاحب‌نظران، سرمایه‌گذاری در صندوق‌های بازنشستگی کشور را مبهم و غیرشفاف عنوان می‌کنند. در عین حال، نحوه انتصاب‌ها در شرکت‌های سرمایه‌گذاری، بهره‌وری و میزان بازدهی سرمایه‌گذاری‌ها همواره محل بحث بوده است.

به ظن کارشناسان، یکی از ابهامات در این چرخه، رابطه مبهم میان صندوق‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری آنهاست که این عدم‌شفافیت‌ها، تعابیری را طی سال‌های اخیر در ادبیات کارشناسان به وجود آورده که یکی از این تعابیر، این است: «شرکت‌های سرمایه‌گذاری صندوق‌ها به حیاط‌خلوت برخی مدیران سیاسی تبدیل شده‌اند.»

ناکارآمدی یا به تعبیر بهتر، عدم‌بهره‌وری شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذاری تامین‌اجتماعی براساس انتظارات، در گزارش‌های بانک جهانی هم نمود دارد؛ به‌طوری که گفته می‌شود، به استناد گزارش کارشناسان بانک جهانی در سال ۲۰۱۷، نهادهای بزرگ سرمایه‌گذاری سازمان تامین‌اجتماعی، طی پنج‌سال به‌ طور متوسط ۶‌ تا ۱۵‌درصد بازده منفی واقعی داشتند. با این حال، آیا صندوق تامین‌اجتماعی و به طور کلی، صندوق‌های بازنشستگی، چقدر در تامین مالی تعهدات مستمری صندوق موفق بوده‌اند؟

باشگاه اقتصاددانان «دنیای‌اقتصاد»، در این پرونده به بررسی وضعیت صندوق‌های بازنشستگی، از جمله صندوق تامین اجتماعی پرداخته است.