اما و اگرهای انتخاب تایم

نشریه تایم، با انتخاب یک شخص به‌عنوان چهره سال، قصد ندارد او را مورد ستایش قرار دهد، بلکه اثرگذار بودن فرد انتخاب‌شده مورد نظر است؛ اما حتی بر مبنای این معیار نیز، انتخاب ایلان ماسک به‌عنوان چهره سال منطقی نیست. ماسک، به‌عنوان یک مدیر برجسته در حوزه فناوری، ثروت عظیمی جمع‌آوری کرده؛ اما عموما نخواسته است، از قدرتی که در اختیار دارد و از پول و جایگاهش، به‌گونه‌ای استفاده کند که جهان به جایی بهتر تبدیل شود. انتخاب‌شدن به‌عنوان چهره سال، افتخار محسوب نمی‌شود. در ۹۴سال اخیر که هر سال، یک نفر به‌عنوان چهره سال، از سوی نشریه تایم برگزیده شده است، افرادی که انتخاب شده‌اند، لزوما از لحاظ شخصیتی و اخلاقی قابل ستایش نبوده‌اند؛ اما فردی که انتخاب می‌شود، در مرکز توجهات قرار می‌گیرد.

بیانیه نشریه تایم برای اعلام انتخاب ایلان ماسک به‌عنوان چهره سال، با توصیف او به‌عنوان ثروتمندترین انسان جهان شروع می‌شود. از این جهت، انتخاب او با فرهنگ آمریکایی که در آن ثروت ستایش می‌شود سازگار است؛ اما باعث تاسف است که تایم، فردی را به‌عنوان چهره سال انتخاب کرده  است که ثروت خود را خوب مدیریت نمی‌‌‌کند و کارهای انسان‌دوستانه‌اش هیچ تناسبی با میزان ثروتش ندارد. آن‌طور که در نیویورک‌تایمز توضیح داده شده، قبل از سال‌جاری طبق یک تخمین، میزان کمک‌های انسان‌دوستانه ایلان ماسک ۱۰۰میلیون دلار بود که برای هر کس رقمی قابل ملاحظه است؛ به جز ایلان ماسک که چنین ثروت عظیمی دارد. موضوع تاسف‌برانگیز دیگر این است که ایلان ماسک، مانند دو میلیاردر دیگر صدر فهرست، یعنی جف بزوس و ریچارد برانسون، در حال سرمایه‌گذاری قابل ملاحظه برای بردن انسان به فضاست؛ در حالی که همین جا روی زمین در حوزه‌‌‌های متعدد به سرمایه‌گذاری نیاز است. برای مثال میلیون‌‌‌ها نفر از مردم افغانستان، همین حالا با گرسنگی شدیدی مواجه هستند. زمستان امسال، جان بیش از نیمی از جمعیت این کشور یعنی ۸/ ۲۲میلیون نفر به دلیل کمبود مواد غذایی در خطر است.

موضوع بدتر این است که ایلان ماسک، دیگر ثروتمندان را از کمک به انسان‌های نیازمند دلسرد کرده است. او اخیرا ارزش کمک‌‌‌هایی را که ثروتمندان می‌توانند به بشریت ارائه کنند، مورد تردید قرار داده است. برای مثال، او اخیرا از برنامه جهانی غذا انتقاد کرده و تاثیر این برنامه را به چالش کشیده است. او از مدیران این برنامه خواسته است تا توضیح دهند که چطور قصد دارند، به گرسنگی در جهان پایان دهند. ماسک حتی پیشنهاد داده که بخشی از سهام خود را خواهد فروخت تا هزینه پایان بخشیدن به گرسنگی در جهان را بپردازد. سازمان ملل در پاسخ به سوال ایلان ماسک، برنامه‌ای مفصل ارائه کرد؛ اما او سکوت کرده است. ماسک همچنین، یک نظرسنجی انجام داد و در آن از مردم پرسید که آیا او باید مالیات پرداخت کند؟ اجازه دهید صریح باشیم. همه ما باید سهم خود را از مالیات پرداخت کنیم تا از منابع مالی حاصل از آن برای امور عمومی نظیر آموزش، امنیت و محیط‌زیست که همه ما از آن استفاده می‌کنیم، بهره گرفته شود.

ماسک، در حوزه همه‌گیری کرونا نیز بدون مسوولیت‌‌‌پذیری رفتار کرد. زمانی که فاصله‌گذاری اجتماعی ضروری بود تا از به خطر افتادن جان انسان‌ها جلوگیری شود، او خواستار بازگشایی اقتصاد شد و این درخواست، رفتار خودخواهانه‌ای است. او همچنین اوایل عرضه واکسن برای کرونا نسبت به ایمنی این واکسن ابراز تردید کرد و گفت، واکسن نخواهد زد. این اقدام، سبب بدبینی نسبت به واکسن کرونا شد. هر فرد مشهوری باید دقیقا عکس این اقدامات را انجام می‌داد و از جایگاه اجتماعی‌اش برای تشویق مردم به واکسن زدن استفاده می‌‌‌کرد.

با آنکه بعدا ایلان ماسک گفت، واکسن زده و از واکسن زدن حمایت کرد؛ اما اظهارنظرهای اولیه او در زمانی بسیار مهم صورت گرفت؛ زمانی که دیدگاه‌‌‌ها درباره واکسن کرونا در حال شکل گرفتن بود. ماسک باید درک بهتری از تاثیرش بر مردم داشته باشد. موضوع دیگر این است که کاملا واضح است، ماسک کسی نیست که به توجه بیشتری نیاز داشته باشد. این کارآفرین، ظاهرا فکر می‌کند چنان انسان جالبی است که یک‌بار برای اطلاع‌‌‌رسانی به مخاطبان خود درباره زمان رفتن به حمام توییتی منتشر کرد. با آنکه به‌راحتی می‌توان درک کرد، چرا او تا این اندازه خودشیفته است و آینده‌‌‌ای با خودروهای خودران و سفر توریستی به فضا مسلما جذاب است؛ اما مشخص نیست، ما به‌عنوان یک فرهنگ، چرا باید به مردی توجه کنیم که ویژگی‌های شخصیتی‌اش شایسته توجه نیست.

تصور کنید اگر نشریه تایم، به جای انتخاب ایلان ماسک، بر دانشمندان، متخصصان و کارکنان سیستم درمان که زمان و انرژی خود را صرف خدمت به دیگران کرده‌اند، تمرکز می‌‌‌کرد، چه پیام متفاوتی به جهان فرستاده می‌شد. همه ما ممکن است به پیشرفت‌‌‌های فناوری علاقه‌‌‌مند باشید؛ بدون آنکه لازم باشد افرادی نظیر ایلان ماسک را که رفتارشان الگو نیست، مورد ستایش قرار دهیم. با آنکه فعالیت‌‌‌های او در حوزه کسب‌وکار و کارآفرینی مسلما شایسته بحث و بررسی است، نیازی نیست از مردی الگو بسازیم که ویژگی‌های شخصیتی‌اش، الگوی ارزشمندی برای پیروی دیگران نیست.