منابع آب خوزستان، اسیر طبیعت و انسان

سد کرخه بزرگ‌ترین سد ایران است و در فاصله ۲۱ کیلومتری شمال‌غربی اندیمشک قرار دارد. مهم‌ترین مصارف آب سد کرخه شامل تامین نیاز شرب بخش‌هایی از استان خوزستان (موقتا در قالب بخشی از طرح ناتمام آبرسانی غدیر) و تامین آب برای بیش از ۳۶۰هزار هکتار اراضی کشاورزی در خوزستان و ایلام است. از اهداف دیگر سد می‌توان به کنترل سیلاب و تامین حق‌آبه زیست‌محیطی تالاب بین‌المللی هورالعظیم در پایاب حوضه اشاره کرد. تولید انرژی برق‌آبی سد کرخه به میزان ۹۳۴ گیگاوات ساعت در سال برآورد می‌شود.

 شرایط خشکسالی و ترسالی تاریخی در کرخه

بر اساس گزارش سال ۱۳۹۸ کارگروه هیدرولوژی و منابع آب هیات ویژه گزارش ملی سیلاب‌ها، حوضه کرخه در دوره ۵۰ ساله منتهی به سال آبی۱۳۹۸-۱۳۹۷ با درجات مختلفی از خشکسالی مواجه بوده است. از منظر شاخص خشکسالی هواشناسی، این حوضه در دوره‌های آبی ۱۳۶۴-۱۳۶۱، ۱۳۷۰-۱۳۶۷ و ۱۳۸۵- ۱۳۷۶ تحت‌تاثیر دوره‌های خشکسالی متوسط تا شدید بود. اما طولانی‌ترین و شدیدترین دوره خشک از سال آبی ۱۳۸۶-۱۳۸۵ تا ۱۳۹۴-۱۳۹۳ بر حوضه چیره شد. از طرفی، از سال آبی ۱۳۷۱-۱۳۷۰ تا ۱۳۷۶‌- ۱۳۷۵ یک دوره ترسالی شدید رخ داد. شدیدترین ترسالی هواشناسی حوضه کرخه نیز در سال آبی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ مشاهده شد. همچنین، بر اساس شاخص‌های هیدرولوژیکی در پنج دهه اخیر، شدیدترین خشکسالی آب سطحی در دوره ۱۳۸۶-۱۳۸۵ تا ۱۳۹۷-۱۳۹۶ و شدیدترین ترسالی در سال آبی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ همزمان با رخداد سیلاب‌های عظیم در حوضه کرخه تجربه شد.

 وضعیت منابع آب در سال‌جاری

در سال آبی جاری طبق آمار وزارت نیرو، میزان بارش از ابتدای سال آبی تا پایان تیرماه در این حوضه در مقایسه با دوره درازمدت ۳۱ درصد کاهش یافته در حالی که ورودی سد با کاهش ۴۸ درصدی مواجه شده است. این تفاوت ناشی از تاثیر عمیق‌تر دوره‌های خشک در کاهش منابع آب نسبت به کاهش بارش است که در سال‌های اخیر در اغلب حوضه‌ها ملاحظه می‌شود. در نتیجه‌ بروز خشکسالی جاری با شدت متوسط در حوضه کرخه، حجم آب موجود در مخزن سد که در زمان مشابه دو سال آبی گذشته (سال‌های پربارش) بین حدود ۴۱۰۰ تا ۴۶۰۰ میلیون مترمکعب بود، در سال آبی جاری به کمتر از ۲۲۰۰ میلیون مترمکعب تقلیل یافت. اما با وجود آن که حجم مخزن بسیار کمتر در حدفاصل سال‌های ۹۱ تا ۹۴ در یک دوره طولانی خشکسالی ثبت شد، تنش‌های آبی در این حوضه به مراتب کمتر از سال‌جاری گزارش شده است.

بررسی شاخص خشکسالی هواشناسی (بارش) حوضه نشان می‌دهد که دوره دوساله ترسالی از ۱۳۹۸-۱۳۹۷ که با بارش‌های فرانرمال و سیلاب‌های بهار ۱۳۹۸ همراه شده بود، بار دیگر جای خود را به یک دوره خشکسالی با تداوم نامعلوم داده است. طبق آمار بارش از ابتدای سال آبی جاری (مهر ۱۳۹۹) تا پایان تیرماه ۱۴۰۰، این حوضه در وضعیت خشکسالی شدت متوسط با دوره بازگشت تقریبی ۸ سال قرار دارد.

 آسیب‌شناسی وضع موجود

عوامل متعددی در ایجاد ناپایداری آبی در این حوضه سهیم هستند. بدون تردید باید این واقعیت را پذیرفت که رخداد خشکسالی، موثرترین عامل کم‌آبی در سال‌جاری است که کفه عرضه آب را با کاهش مواجه کرده است. با این وجود، با توجه به اینکه خشکسالی کنونی شدیدترین خشکسالی تاریخی نیست و دوره‌های خشک به مراتب شدیدتر و طولانی‌تر در دو دهه اخیر در این حوضه تجربه شده، یقینا باید عوامل دیگری را  که در کفه تقاضا و مصرف در تغییر شرایط کم‌آبی حوضه و وخامت آن سهیم بوده‌اند، برشمرد. از جمله این عوامل، تغییر در الگوی کشت و افزایش مصرف آب کشاورزی است. گزارش‌ها حاکی است که در استان خوزستان میانگین ۳۶ ساله کشت برنج تا سال آبی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ حدود ۴۵ هزار هکتار بوده، در حالی که در دو سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ کشت برنج به اتکای یک دوره پرآب و برای جبران بخشی از خسارات سیل بهار ۱۳۹۸ به ترتیب به ۲۰۵ و ۱۷۶ هزار هکتار افزایش یافت.  از طرفی، در سال ۱۴۰۰ مساحت کشت برنج در خوزستان و پایاب کرخه به ترتیب حدود ۹۰ و ۱۹ هزارهکتار برآورد شده که با وجود کاهش قابل ملاحظه نسبت به دو سال قبل، از میانگین درازمدت بسیار بیشتر است. این در حالی است که متناسب با عینیت خشکسالی از مهر ۱۳۹۹ تا خرداد ۱۴۰۰ باید کشت برنج در سطح بسیار محدود مدیریت می‌شد. نیاز آبی چنین مساحتی از کشت برنج در پایاب سد کرخه بیش از ۶۰۰ میلیون مترمکعب برآورد می‌شود. به نظر می‌رسد برداشت آب برای برنج پس از بازکردن سد همچنان ادامه دارد و باعث تداوم مشکل تامین آب شرب و حفظ جریان پایه در پایاب شده است. مطابق گفته‌های اخیر مدیران آب خوزستان، در صورتی که رهاسازی به میزان ۱۶۰ مترمکعب بر ثانیه ادامه یابد، حجم مفید مخزن سد تا انتهای تابستان به نزدیک صفر خواهد رسید. پیش‌بینی‌ها هم حاکی از یک پاییز نسبتا خشک است.

آنچه وضعیت سال آبی جاری را متفاوت از دوره‌های خشکسالی گذشته کرده و می‌تواند هشدار جدی برای سال‌های آینده باشد، شیب رشد مصارف است. میانگین مصرف آب سد کرخه در بخش کشاورزی در دوره ۵ ساله ۱۳۹۰-۱۳۸۹ تا ۱۳۹۴-۱۳۹۳ حدود ۸۶۶ میلیون مترمکعب بوده که در دوره ۵ ساله پس از آن (۱۳۹۵-۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹-۱۳۹۸) به حدود ۲۶۵۶‌میلیون مترمکعب افزایش یافت. این رقم تا پایان خرداد ماه امسال حدود ۱۹۰۰ میلیون مترمکعب گزارش شده و پیش‌بینی می‌شود تا پایان تابستان ۲۰۰ میلیون مترمکعب به آن افزوده شود. این میزان مصرف در بخش کشاورزی متناسب با شدت خشکسالی حاکم بر حوضه نیست. به عبارتی، عموما بخش کشاورزی با نوسان بارش از زیاد به کم نمی‌تواند (یا نمی‌خواهد) خود را تطبیق دهد و همچنان الگوی کشت و مصارف را مطابق شرایط ترسالی و نرمال برنامه‌ریزی می‌کند. عدم‌تطابق بین برداشت‌ها و شرایط خشکسالی علاوه بر محدوده تحت پوشش سد کرخه، در حوضه بالادست این سد نیز مشهود است که منجر به کاهش ورودی به سد می‌شود.

به طور کلی بر اساس مصوبات دولت در سال ۱۳۹۷ باید کشت برنج به تدریج به استان‌های شمالی محدود می‌شد، در حالی که گفته می‌شود به جز مازندران و گیلان، در ۱۷ استان دیگر با سرآمدی خوزستان این نوع کشت رایج است! ترجمه ساده این واقعیت در بخش منابع آب این است که بسیاری مناطق کم‌بارش کشور، حتی به قیمت برداشت از ذخایر آب زیرزمینی، به کشت این محصول پرمصرف ادامه می‌دهند. تا وقتی که مکان و زمان کشت برنج متناسب با شرایط اقلیمی و پیش‌بینی آب در دسترس، به‌ویژه در ایام خشکسالی مدیریت نشود، وضعیت کم‌آبی همچنان تشدید خواهد شد. البته در دوره‌های ترسالی باید برای الگوی کشت تابستانه با معیارهای اقلیمی، زیست محیطی و اقتصادی برنامه مدونی در هر حوضه پیش‌بینی شود و با کمک سامانه‌های پایش به دقت بر اجرای آن نظارت شود.

عامل دیگر در بروز و تشدید تعارضات آبی این حوضه، عدم‌تکمیل طرح آبرسانی غدیر با گذشت چند دهه است. گفته شده در حال حاضر آن بخشی از آبرسانی غدیر که بهره‌برداری می‌شود، متکی به برداشت از کرخه است که نهایتا باید عمدتا با آب رودخانه دز جایگزین شود. این واقعیت باعث شده که تامین آب شرب در برخی مناطق هم‌چنان متکی به آبرسانی سیار یا پمپاژ مستقیم از رودخانه باشد. همچنین تامین آب دام سنگین در پایین‌دست به دلیل برداشت‌های بین‌راهی دچار وقفه جدی شده است. از طرفی هورالعظیم هم حق‌آبه زیست‌محیطی کافی دریافت نمی‌کند و شرایط فعالیت‌های اقتصادی متکی به آب پایه در رودخانه و آب در تالاب رو به نابودی یا با وقفه جدی همراه است.

چنانچه شاخص تنش آبی را نسبت برداشت‌های آب به میزان آب تجدیدپذیر منهای حق‌آبه زیست‌محیطی بدانیم، این شاخص در محدوده پایاب سد کرخه در دهه گذشته حدود ۷۵ درصد به دست می‌آید. اگر برداشت آب زیرزمینی در پایاب سد را نیز اضافه و فرض کنیم که همواره جریان زیست محیطی به حجم ۷۳۶ میلیون مترمکعب با رعایت اولویت تامین شود، با افزایش مقدار شاخص به بیش از ۸۰ درصد در پایاب سد کرخه روبه‌رو هستیم. این میزان از شاخص تنش آبی در طبقه شدید قرار می‌گیرد و تنها یک گام تا طبقه «بحرانی» فاصله دارد!

بحران‌های کم‌آبی ناشی از کمبود منابع آب سطحی را می‌توان تا حدودی گذرا تلقی کرد؛ زیرا عمدتا متاثر از کاهش عرضه آب سطحی در دوره‌های خشک هستند. چنانچه دوره خشک ادامه یابد، شرایط مصرف باید خود را با کمبود آب در دسترس تطبیق دهد. با پایان یافتن یک دوره خشک، عرضه آب در شرایط دوره‌های نرمال و ترسالی بهبود می‌یابد به نحوی که روند سریع افزایش مصرف را رقم خواهد زد. اما انتظار می‌رود مدیریت مصرف در کشور یک برنامه مستمر و طولانی‌مدت را دنبال کند که نه تنها تاب‌آوری را در دوره خشک افزایش دهد، بلکه بهره‌برداری از منابع آب بیشتر در دوره‌های ترسالی را بتواند به حداکثر بازده اقتصادی، جبران افت آب‌های زیرزمینی و افزایش رضایت عمومی تبدیل کند. صرف نظر از آب سطحی، متاسفانه شواهد متعددی در کشور نشان می‌دهد که عامل ویرانی خزنده در منابع آب کشور هنوز در حکمرانی آب احساس نشده است: «تهی شدن ذخایر آب‌های زیرزمینی». برخلاف آب سطحی، دیگر به دشواری بتوان منابع آب زیرزمینی کشور را منابع تجدیدپذیر قلمداد کرد!

یادآوری می‌شود که برنامه‌های انتقال آب در حوضه کارون در مجاورت کرخه و مسائل سد گتوند و مانند آنها که در فضای مجازی ناآگاهانه به عنوان ریشه مشکلات آبی جاری در کرخه منتشر می‌شود، ارتباط اندکی با حوضه کرخه دارند و البته در جای خود قابل نقد و بررسی هستند.

 راهکارهای میان‌مدت و بلندمدت

راهکارهای زیر برای حوضه کرخه و سایر حوضه‌های کشور قابل تعمیم است:

- توسعه مدل‌های پیش‌بینی یک ضرورت مدیریت آب است. برنامه‌ریزی متناسب با پیش‌بینی‌های میان‌مدت بارش و جریان می‌تواند زمینه‌ساز مدیریت بهینه و کاهش تعارضات آبی به‌ویژه در مواجهه با خشکسالی باشد.

- مدیریت مصرف آب کشاورزی و تعیین الگوی کشت در قریب به اتفاق حوضه‌های کشور باید اولویت شماره یک قرار گیرد. کشاورزی نیازمند آب است، اما در این بخش اقتصادی، عموما سرمایه کافی برای مدیریت مصرف و ارتقای فناوری و راندمان وجود ندارد. سخاوتمندی در تامین و توزیع آب با قیمت نازل باید تدریجا به مدیریت هوشمند و اقتصادی آب با توجه به‌خصوصیات اقلیمی حوضه‌ها تبدیل شود. تقویت تشکل‌های کشاورزی در توزیع آب کشاورزی می‌تواند به عنوان راهکاری موثر در بهبود مدیریت مصرف در دستورکار قرار گیرد.

- مطابق مصوبه ۱۵/ ۸/ ۱۳۹۷ کشت برنج باید به طور دایم به مناطق شمالی محدود شده و قانون ممنوعیت در سایر استان‌ها با جدیت اعمال شود. نتیجه گشاده‌دستی در صدور مجوزهای موردی و موقتی چیزی جز ایجاد توقع و استمراربخشی مصرف بالای آب به‌دنبال ندارد. تقویت سازمانی شورای حوضه‌های آبریز باید با اولویت پیگیری شود. مدیریت استانی و منطقه‌ای رویکردهای منسوخ شده‌اند. در صورت اعمال رویکرد حوضه‌ای، طرح‌های کارگروه سازگاری با کم‌آبی هم می‌تواند به جای برش استانی با برش حوضه‌ای تطبیق یابد.

- هر گونه بارگذاری جدید روی منابع آب ناشی از طرح‌های در حال مطالعه و اجرا یا ایده‌های جدید باید ضمن ارائه توجیه کارشناسی، نه تنها از سوی تشکل‌های مردمی و کشاورزی مورد قبول واقع شود، بلکه باید از دیدگاه تاثیر بر روی تعهدات جاری نیز با دقت موشکافی شود. بارگذاری آبی در اقلیم عموما خشک و نیمه‌خشک کشور باید با رعایت مبانی سازگاری اقلیمی و در یک چارچوب علمی برنامه‌ریزی شود. متاسفانه تبعات ادامه‌دار برخی برنامه‌های غیراقتصادی و مغایر اصول زیست‌محیطی در بخش‌های کشاورزی و صنعت که در مناطق اقلیمی نامناسب پیاده شده‌اند در حال تبدیل به معضلی غیرقابل کنترل است.  

- با توجه به نقش کمرنگ اقتصاد آب در طراحی سیستم‌های آبی، در عمل رویکرد علمی همبست آب-انرژی-غذا، تبدیل به تولید کشاورزی و برق‌آبی

 به هر قیمت و همراه با یارانه شده است. ضرورت دارد در بازنگری طرح‌های موجود و طرح‌های آتی به رویکرد همبست توجه ویژه مبذول شود، به گونه‌ای که طرح‌ها در کنار تامین آب برای کشاورزی، تولید غذا و تامین انرژی توجیه اقتصادی و زیست محیطی برای جامعه در طول عمر مفید خود داشته باشند.

- پیاده‌سازی سیستم‌های حسابداری آب در کشور به منظور یکپارچه‌سازی سامانه موجودی و مصارف آب در بخش‌های مختلف و تعیین منافع حاصل از تخصیص آب در هر بخش از منظر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی می‌تواند زمینه اعمال مدیریت به‌هم پیوسته منابع آب را فراهم آورد.