طراحی نظام انگیزشی
اصلیترین مانع رفتاری در دریافت واکسن، عدم تمایل به واکسیناسیون است. برخی آمارهای رسمی و شنیدههای غیررسمی حاکی از این واقعیت است که گروههایی، حتی بعضی از پرستاران و پزشکان، تمایلی به دریافت واکسن ندارند. تورشهای رفتاری مختلفی در شکلگیری چنین تمایلی موثر است. سوگیری تاییدی یکی از این خطاهای رفتاری است که بر اثر آن شخص تمایل زیادی به پذیرش اطلاعاتی دارد که منطبق با باورهایش است و از دیگر سو اطلاعاتی که با باورهای قبلیش در تضاد باشد را نادیده میگیرد. واکسن کووید-۱۹ پدیدهای جدید و ناآشنا برای عموم جامعه است که در مدت زمانی کوتاه تایید و تولید شده است. خطای شناختی دیگر ناشی از نحوه وزندهی احتمالات در ذهن ما است که به صورت غیرخطی است. تمایل ما دستکم گرفتن احتمالات نزدیک به یقین و دست بالا گرفتن احتمالات بسیار کم در تصمیم دریافت واکسن اثرگذار است. با وجود آنکه شواهد موجود دلالت بر احتمال بسیار پایین بروز اثرات جانبی خطرناک ناشی از تزریق واکسنهای معتبر دارند. اما بهدلیل وزندهی بیش از حد ذهنی، این احتمال در ذهن ما بزرگنمایی شده و بر تردید ما میافزاید. روی دیگر سکه آنجاست که ما احتمال بالای موفقیت واکسن در پیشگیری را طی فرآیند شناخت وزندهی تعدیل میکنیم و در نتیجه اثربخشی آن را کمتر از حد واقعی تخمین میزنیم. حاصل این خطای محاسباتی نیز کاهش تمایل به دریافت واکسن است. گره رفتاری دیگر، سوگیری منفی و بدبینی بخشی از بدنه جامعه نسبت به پدیدههای جدید و ناشناس است. تورش منفی (Negativity bias) علاوه بر اثر منفی نسبتا قوی، دارای چسبندگی است؛ بر خلاف نگرش مثبت که فرار است. ترکیب سوگیری منفی و بزرگنمایی اثرات جانبی منفی احتمالی مقاومت مصرفکننده در مقابل واکسینه شدن را دو چندان میکند. قانع کردن اشخاصی که دچار این سوگیری هستند بهدلیل چسبندگی عقاید کار آسانی نیست. اما در این میان مولفههای بیرونی نیز وجود دارند که با محدودیتهای شناختی ما گره خورده و نرخ واکسیناسیون را تقلیل میدهند. این عوامل عموما همان موانع موقعیتی (Situational barriers) هستند که در فرآیند تصمیمگیری خلل ایجاد میکنند. عدم اطلاع از شرایط یا محل دریافت واکسن، دوری مسیر یا بدمسیری مکانهای توزیع و تزریق واکسن و حتی صفهای طولانی همگی فرآیند دریافت واکسن را دشوارتر میکنند. افراد معمولا طی روز با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند و منابع شناختی از قبیل صبر، توجه، و قدرت ارادهشان صرف تصمیمات جاری میشود. زمانی که افراد انرژی شناختی خود را تحلیلرفته میبینند، غلبه به همه موانع موقعیتی دریافت واکسن برایشان دشوارتر خواهد بود. پس حتی اگر تصمیم به دریافت داشته باشند، ممکن است اقدامی برای تزریق واکسن انجام ندهند. اقتصاد رفتاری و علوم شناختی راهکارهای بدیع و کاربردی جهت افزایش مشارکت عمومی در رفتارهای سودمند سلامت در دوران همهگیری ارائه میکند. هسته اصلی این نسخهها توجه به مکانیزم انگیزههای فردی و اجتماعی است. انگیزههایی که سیاستگذاران و تصمیمگیران حوزه سلامت و مسوولان مقابله با همهگیری کشورمان چه در حوزه پیشگیری و چه در حوزه ایمنسازی چندان توجهی به ساختار آنها نداشتهاند. بهطور کلی این انگیزهها و محرکها به سه نوع اقتصادی (جریمه یا پاداش)، اجتماعی (شرمساری و مسوولیت اجتماعی)، و اخلاقی (اعتقادات و باورها) تقسیمبندی میشوند. ادبیات اقتصاد رفتاری در حوزه سلامت تاکید دارد که سیاستگذاران در فرآیند برنامهریزی باید اثرگذاری متقابل و رابطه تنگاتنگ این انگیزهها را در نظر گیرند. برای مثال در زمینه تصمیمات سلامت عمومی استفاده از جریمه به عنوان یک محرک و انگیزاننده میتواند بیاثر باشد و انگیزههای اجتماعی و اخلاقی را کمرنگ کند. اجرای طرح اعمال جریمه برای خودروهای غیربومی در مبادی شهرهای قرمز نمونهای از این خنثیسازی است. این طرح آنجا بیاثر میشود که فرد به راحتی با پرداخت اندک جریمهای از زیر بار مسوولیت اجتماعی و اخلاقی خود شانه خالی میکند. بهمنظور بالا بردن مشارکت هرچه بیشتر افراد در طرح واکسیناسیون ملی میتوان به سراغ راهکارهای رفتاری رفت که چارچوب انگیزشی تصمیم را دقیقتر لحاظ میکنند. استفاده از انگیزهها و پاداشهای اجتماعی یکی از این ترفندهاست. برای مثال حضور در فعالیتهای اجتماعی، مانند ورزشگاهها یا رویدادهای مشابه مشروط به انجام واکسیناسیون باشد. اتکا به انگیزانندههای اقتصادی نیز میتواند مشکلگشا باشد. مجانی بودن واکسن خود یک محرک اقتصادی قوی است اما در کنار آن میتوان از تخصیص جایزه از طریق قرعهکشی برای دریافتکنندگان نیز بهرهجست. در بسیاری از مناطق ایالاتمتحده بهمنظور تشویق افراد مردد به شرکت در طرحهای واکیسناسیون از چنین مشوقهایی استفاده میشود. اما باید در طراحی آنها دقت کرد. برای مثال میزان جایزه اهمیت دارد یا اینکه گروههای جمعیتی که کمتر تمایل به دریافت واکسن دارند بهتر است شانس موفقیت بیشتری در قرعهکشی داشتهباشند. همانطور که بیان شد اعمال جریمه نقدی برای افرادی که در طرح مشارکت نمیکنند، ممکن است اثر معکوس داشته باشد، اما اعمال جریمههای غیرنقدی موقعیتی میتواند تمایل افراد برای مشارکت را بالا ببرد. به عنوان مثال حضور در برخی اماکن یا محیطها میتواند مشروط به ارائه دو آزمایش مثبت پادتن و منفی کووید باشد. ناراحتی و زحمت انجام مکرر چنین تستهایی میتواند بهطور عملی نرخ مشارکت را بالا ببرد. علاوه بر ابزارهای فوق مسوولان بهداشت و درمان باید مکانیزم واکسیناسیون فراگیر را بهخصوص در مراکز پرجمعیت بهبود ببخشند. بهمنظور حداکثرسازی مشارکت در طرح ایمنسازی ملی، دولت محترم آینده باید اقدامات مقتضی در جهت رفع موانع موقعیتی، تسهیل توزیع و دسترسی به مراکز تزریق واکسن را نیز در دستور کار قرار دهد.