نرخهای چندگانه ارز
بانک جهانی اعلام کرده لبنان دچار یکی از بدترین فروپاشیهای اقتصادی تاریخ معاصر است. به باور این نهاد بینالمللی، بحران کنونی لبنان بهویژه از آن جهت بسیار خاص بهنظر میرسد که معمولا چنین بحرانهایی در اثر جنگ یا درگیریهای داخلی بهوجود میآید. اما وضعیت وخیم کنونی لبنان یک بحران عمدی است که عامل آن، رهبران سیاسی این کشور هستند. در ۱۸ ماه اخیر ارزش پول ملی لبنان ۹۰ درصد کاهش یافته و این روند همچنان ادامه دارد. در بازار سیاه هر دلار با ۱۷ هزار پوند معاوضه میشود اگرچه نرخ رسمی آن همچنان ۱۵۰۰ پوند است. به این ترتیب قیمت همه چیز از جمله مواد غذایی چنان افزایش یافته که بسیاری از خانوادهها قادر به تامین آن نیستند. طی سال گذشته قیمت موادغذایی در لبنان تقریبا ۴برابر شد. این هفته آژانس کودکان ملل متحد هشدار داد که تقریبا ۸۰ درصد خانوارهای لبنانی غذا یا پول برای خرید موادغذایی در اختیار ندارند. در بین خانوادههای پناهنده سوری این رقم به ۹۹ درصد میرسد.
برای درک میزان بالای فقر در لبنان باید به این واقعیت اشاره کرد که سرانه تعداد پناهندگان در لبنان بالاترین میزان در جهان است. در این کشور ۶ میلیون نفری، ۵/ ۱ میلیون پناهنده سوری زندگی میکنند و دهها هزار پناهنده فلسطینی نیز در این کشور حضور دارند. در ابتدای سالجاری میلادی، برنامه غذای ملل متحد نسبت به قحطی در لبنان و سوریه هشدار داد. سرنوشت این دو کشور بهشدت به هم وابسته است. اما صرفا قیمت موادغذایی سبب ناامیدی نیست. لبنان از کمبود شدید سوخت و برق نیز رنج میبرد. بسیاری از مردم شب تا صبح را در خودروی خود در صف پمپ بنزین سپری میکنند تا اگر شانس بیاورند بتوانند باک اتومبیل خود را پر کنند. در بیروت و دیگر مناطق کشور، خانوادهها در طول روز تنها برای یک ساعت برق دارند. در زمینه دارو و موادغذایی وارداتی نیز کمبود شدید وجود دارد. حتی داروهای معمولی در داروخانهها کمیاب است. بحران اقتصادی کنونی لبنان در چند دهه فساد و سوءمدیریت ریشه دارد و طی ۱۵ ماه اخیر همهگیری کرونا بر شدت آن افزوده است. همهگیری کرونا بهشدت به کسبوکارها لطمه زده و از میزان پولی که لبنانیهای ساکن خارج برای خانوادههای خود ارسال میکردند کاسته است. از سوی دیگر، آگوست سال پیش انفجار عظیم در بندر بیروت به مرگ بیش از ۲۰۰ نفر و از میان رفتن میزان عظیم سرمایه منجر شد. این انفجار بر فشارهایی که بر اقتصاد وجود داشت افزوده است. مقامات سیاسی ارشد از جمله رئیسجمهوری لبنان از خطری که انباشت میزان بالای مواد منفجره میتوانست بهوجود آورد مطلع بودند، اما هیچ اقدامی برای رفع این خطر انجام ندادند. اندکی پس از انفجار، دولت لبنان استعفا داد، اما احزاب سیاسی نتوانستند بر سر کابینه جدید به تفاهم برسند، در نتیجه در یکسال اخیر که اقتصاد درحال سقوط بوده، عملا دولتی در لبنان وجود نداشته است. یکی از پرسشهایی که مطرح است این است که چرا اوضاع وخیم لبنان باید برای جهان اهمیت داشته باشد؟ در پاسخ باید گفت صرفنظر از دلایل کاملا روشن و مهم انسانی، لبنان با آنکه یک کشور کوچک و دچار مشکل درحاشیه مدیترانه است، نقشی بزرگ در ثبات منطقه دارد. طی یک دهه اخیر لبنان بهشت امن پناهجویان سوریه بوده است و اکنون اکثریت این پناهندگان در فقر شدید زندگی میکنند. آنها در آستانه تجربه بحرانی دیگر یعنی قحطی هستند. اقتصاد سوریه و لبنان به شکلی تمامعیار در هم تنیده و وابسته به هم است. لبنان زمانی راه دسترسی سوریه به جهان بود، اما به دلیل بحران دلاری، این دسترسی دیگر ممکن نیست. میلیونها اگر نه میلیاردها دلار سوریه در بانکهای لبنان سپردهگذاری شده، اما اکنون به دلیل محدودیتهای بانکمرکزی لبنان، این پول در این کشور قفل شده است. بانکمرکزی لبنان برای جلوگیری از فرار سرمایه محدودیتهای بسیار سختگیرانه برای نقلوانتقال پول اعمال کرده است. لبنان که طی جنگ داخلی ۱۵ ساله بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ به ویرانه تبدیل شد، اکنون بین گروههای مذهبی که اغلب مسلح هستند، تقسیم شده است. تنشها هنگامی که زندگی سخت میشود، شدت پیدا میکند و نگرانیهایی درباره شروع دوباره جنگ داخلی در این کشور وجود دارد. اما اگر چنین شود منطقه بیش از پیش دچار بیثباتی خواهد شد و این یک نگرانی کامل برای اسرائیل است. اسرائیل یک دوره در سال ۲۰۰۶ با حزبالله لبنان به جنگ پرداخت.
البته خشونت گاه و بیگاه رخ میدهد، چند روز قبل ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی پخش شد که نشان میداد ارتش لبنان از تریپولی یعنی فقیرترین شهر لبنان در شمال این کشور عقبنشینی میکند. در این شهر، ساکنان مسلح به سلاحهای اتوماتیک همزمان با حرکت در مرکز شهر شلیک هوایی میکردند. سربازان در نهایت کنترل شهر را به دست گرفتند، اما خود ارتش لبنان نیز با بحران اقتصادی دست به گریبان است و سربازان غذای کافی برای سیر کردن شکم خود ندارند. سوال اصلی این نیست که ما چرا باید به وضعیت بحرانی لبنان توجه کنیم، بلکه این است که ما باید چه اقدامی انجام دهیم و پاسخ دادن به این سوال آسان نیست، اما جهان نباید لبنان را به فراموشی بسپارد.