بایدها و نبایدهای مدیریت شهری

در سال ۹۶ اما با فراخوان و دعوت جریان اصلاحات به حضور در انتخابات و ارائه لیست نامزدهای شورای اسلامی شهر تهران، قاطبه مردم تهران با شوق و امید زیاد به آن لیست رای دادند.

 این اعضا که خیلی از آنها سابقه و تجربه‌ای نداشتند، با رای بالای مردم پیروز شدند و با هدف تحول، در صندلی‌های خیابان بهشت جلوس کردند و سرمست از این پیروزی شعار شفافیت، مبارزه با فساد، فن‌سالاری، مردمی بودن و اقسام شعارهای قشنگ را سر دادند. 

انتظارات از آنها بالا رفت، ولی آنها نتوانستند این خواسته‌ها را برآورده کنند. سر آخر نتیجه چیزی بود که آقای هاشمی، رئیس شورای شهر تهران به آن اشاره کرد: «در طول سه سال اخیر حتی یک کیلومتر مترو در پایتخت ساخته نشده و یک اتوبوس به ناوگان حمل‌ونقل اضافه نشده است.» یا رضایت 11 درصدی شهروندان از عملکرد شهرداری بود (نقل از معاون اجتماعی شهردار تهران). بنابراین نه‌تنها تحول مثبت و تغییر محسوسی در شهر رخ نداد و مشکلات و معضلات شهری پایتخت به قوت خود باقی ماند، بلکه ضربه بزرگی به طرفداران این جریان وارد شد. این ضربه ناامیدی بود.

 اگرچه این امر از ناتوانی در عملکرد آنها نشأت می‌گرفت، ولی این بی‌عملی و رفتارهای نمایشی، امید را در شهروندان خشکاند. البته قصد نگارنده چرایی و عارضه‌یابی این مساله نیست و هدف معطوف به آینده خواهد بود و این سوال که حالا چه باید کرد؟ 

این‌ روزها شهروندان تهرانی پس از چهارسال، در آستانه انتخابات دیگری قرار گرفته‌‌اند، سوال این است که مردم شهر تهران چه افرادی را انتخاب کنند تا حداقل خواسته‌هایشان در شهر برآورده شود و اعضای آینده شورای شهر چه کنند تا بخشی از اعتماد به بخش حکمروایی برگردد و شهروندان بیش از این آسیب نبینند.

به‌این منظور با نیم نگاهی به کارکردهای شوراها و عملکرد پیشین شهرداری تهران، پیشنهادهایی در مدیریت کلان شهری مطرح می‌شود.

الف: بایدهای مدیریت شهری: 

مجموعه مدیریت شهری(اعضای شورای شهر و شهردار تهران) بهتر است چه ویژگی‌هایی داشته باشند و چه کارهایی انجام دهند؟

1- داشتن گفتمان مناسب و سازنده با دستگاه‌ها، هماهنگی با همه نهادهای دولتی و غیردولتی برای پیشبرد موثر اقدامات و فعالیت‌های شهرداری در بستری شفاف.

2- آگاهی از مناسبات درون‌سازمانی و بیرون شهرداری و سازوکارهای تصمیم‌گیری و فرآیندهای امور اجرایی، برای مدیریت کلان‌شهر تهران به‌دور از شعار و کارهای نمایشی: با توجه به‌وجود کارهای بی‌شمار و ظرفیت‌های زیادی که در عرصه‌های مختلف توسعه شهری وجود دارد، مدیریت شهری باید در حوزه‌های فعالیتی خود وقت کافی و مفید صرف کنند.

3- ارتباط با سایر شهرداری‌های کشورها و استفاده از تجربه‌های موفق در حوزه‌های مختلف شهری: درحال‌حاضر دو اولویت اصلی شهرداری تهران، تقویت اقتصاد شهر و محله‌ها و ارتقای زیست‌پذیری در شهر تهران است. بنابراین می‌توان از مشاوره نخبگان کشور و تجربه‌های سایر کشورها در این خصوص بهره برد.

4- حضور میدانی در محله‌ها برای شناخت ظرفیت‌ها: داشتن روحیه اجرایی و کارنامه قوی دراین بخش‌، تجربه حل مسائل درسایه همدلی و به‌دور از فساد، به مجموعه مدیریت شهری کمک می‌کند تا با مساله‌های شهر آشنا شوند. از این‌رو داشتن روحیه همکاری و هماهنگی، ارتباطات موثر، تعامل با نیروی انسانی، انتخاب افراد از روی لیاقت و نه ارادت و پرهیز از هرگونه درگیری و ایجاد حاشیه مسیر کار را آسان‌تر خواهد کرد. 

5- انتصاب افراد باتجربه و لایق برای پست‌های حساس همچون معاونت‌های شهرسازی به‌منظور برنامه‌ریزی و تدوین ضوابط و مقررات شفاف شهرسازی و معماری برای توسعه متوازن شهر، معاونت مالی و اقتصادی برای تامین مالی پایدار شهرداری تهران، معاونت اجتماعی و فرهنگی برای تقویت و توسعه اجتماعی مناطق شهری و کاهش آسیب‌های اجتماعی در شهر و در آخر معاونت‌های خدمات شهری و فنی‌وعمرانی در راستای نگهداشت بهینه شهر و توسعه ‌خدمات زیربنایی و روبنایی شهر. 

6- بررسی و تایید و تصویب بودجه‌های شفاف به دور از لابی‌گری و رفیق‌بازی در این سند مهم: در سال‌های اخیر شاهد متورم شدن بودجه‌های سازمان‌هایی در شهرداری تهران بوده‌ایم که صرفا به‌دلیل رفاقت چند برابر شده است و فارغ از بررسی عملکرد و ظرفیت‌های فعالیتی، ردیف‌های اعتباری ایجاد شده است.

7- وجود برنامه‌های واقعی و مشخص به‌دور از رویاپردازی و پرداختن به اولویت‌های شهر تهران همچون ترافیک و آلودگی، موضوعات اجتماعی و انسان‌محور و توجه به همه اقشار اعم از معلولان، زنان، کودکان و سالمندان در شهر، تقویت حمل‌ونقل عمومی، تقویت اقتصاد شهر و درآمدهای پایدار شهر، شفافیت در ضوابط شهرسازی و کاهش زمان صدور پروانه‌ها، نوسازی بافت‌های فرسوده و بهره‌گیری از هوش مصنوعی در شهر: نبود برنامه مدون و مشخص برای رفع چالش‌های شهر در دوره مدیریت شهری اخیر مشهود بود. شورای ششم باید توجه ویژه و برنامه عملیاتی برای کاهش آلودگی و سلامت شهروندان داشته باشد. موضوعی که در دوره پنجم در اولویت قرار نگرفت.

ب: نبایدهای مدیریت شهری:

1-  پرهیز از شهر‌فروشی: اگرچه مدیریت شهری در دوره پنجم مدعی کاهش شهرفروشی در شهر تهران است، ولی باید گفت طبق آمار، ساخت‌وسازها با همان میزان تراکم و طبقات سابق بوده است و کاهش شهرفروشی ناشی از کاهش آمار پروانه‌های ساختمانی در شهر است که دلیل آن هم نزولی بودن شیب ساخت‌وساز مسکن در کشور بوده است. در این بین اصلی که فراموش شده این ‌است که بخش زیادی از درآمدهای شهرداری تهران از محل همین مجوزهای ساختمانی است و جایگزین یا درآمد خاص دیگری در این سطح ندارد. 

کما اینکه رفتار مدیریت شهری در جلوگیری از فساد و تخلفات این‌چنینی، بیشتر به روحیات و سلیقه‌های افراد بستگی دارد؛ چنان که در قضیه‌ «ملک جماران»، واکنش ویژه‌ای از شهرداری تهران مشاهده نشد. یا اینکه به مجوز ندادن به برج باغ‌ها اشاره می‌شود که کار پسندیده‌ای بود، ولی از طرفی شهرداری تهران در مناطقی در ازای قطع درختان، مبالغی را در قالب جریمه دریافت و اجازه ساخت‌وساز صادر کرد (نمونه‌اش دریافت جریمه بابت قطع 50 درخت در کوی دانشگاه و احداث ساختمان در همان محل).

2-اجتناب از سیاسی‌کاری و استفاده از همه ظرفیت‌ها: مدیریت شهری در این دوره نباید فرصت را از دست بدهد و با انتخاب فرد کاردان و مورد اطمینان کار را از نیمه دوم سال آغاز کند؛ در دوره پنجم، بخش زیادی از زمان مجموعه مدیریت شهری صرف انتصابات مدیران ارشد و میانی و حتی کارشناسی شد. شورای شهر سه شهردار انتخاب کرد که هرکدام از اینها، افراد خود را منصوب کردند و به تبع آن، مدیران‌کل، معاونان و مدیران مدام تغییر می‌کرد. این امر موجب کاهش توان و کارآیی مجموعه شد و خروجی کارها بسیار کاهش یافت. 

بنابراین دوره جدید باید در ابتدای امر، شهردار تهران، معاونان و شهرداران مناطق را از افراد توانمند و کاردان انتخاب کند و تا جای ممکن از جابه‌جایی‌های مدیران پرهیز کند.

3-  اجتناب از به‌کارگیری مدیران کم‌توان و حذف کارشناسان خبره و با تجربه صرفا به‌دلیل داشتن زاویه فکری یا سیاسی متفاوت و کینه‌توزی، کار را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند. متاسفانه در اغلب سازمان‌ها و نهادها، عامل مهمی که مانع پیشرفت و پیشبرد کارها می‌شود، کدورت و گاهی لجبازی میان مدیران بین بخشی است.

4- عدم اجرای پروژه‌های ناکارآ: شهرداری تهران صرفا برای جذب بودجه در طول سال نباید کارهای بی‌خاصیت و ناکارآ انجام دهد. با نگاه به برخی پروژه‌های شهری در دوره‌های قبل درمی‌یابیم که این پروژه‌ها صرفا برای اقدام تبلیغاتی و بدون در نظر گرفتن ارزیابی‌های اجتماعی و زیست‌محیطی انجام شده است. پروژه‌های بلااستفاده زیرگذر امیرکبیر و شارباغ در مناطق جنوبی شهر تهران را می‌توان از این دست برشمرد و سوال این است که اساسا پروژه این‌چنینی با هزینه‌های بسیار زیاد، به چه میزان با نیازهای ساکنان آن محله‌ها تناسب دارد؟

و در پایان اینکه هرچند اهداف تشکیل شوراهای شهر، ارتقای رویکرد دولت‌های محلی، افزایش مشارکت مردمی در تصمیم‌گیری‌ها و تمرکززدایی در حکمروایی شهری است، ولی هنوز ارزیابی جامعی از این نهاد مدیریت شهری صورت نگرفته است. 

شورای شهر تهران درحال‌حاضر دو وظیفه کلیدی دارد؛ یکی انتخاب شهردار و دیگری تصویب و نظارت بر بودجه شهرداری تهران. 

اگر از انتخاب شهردار بگذریم، سال‌هاست شورای شهر، عملکرد مطلوبی در تایید و تصویب بودجه نداشته است و ظرف چند روز چانه‌زنی و رایزنی، مهم‌ترین سند دخل و خرج پایتخت، تصویب و ابلاغ می‌شود. با ادامه این روند شوراها کارکرد خود را در آینده از دست خواهند داد و پرسش این ‌است که آیا صرفا به‌خاطر انتخاب شهردار شهر، این همه مخارج و دیوانسالاری شلوغ و پرهزینه لازم است؟ آیا شورای شهر به سمت نهادی سیاست‌زده و تشریفاتی  پیش می‌رود؟