هیجانزدگی در دوران اوج
از دوره ریزش اخیر در بازار سهام بیش از ۹ ماه میگذرد و بستهها و پیشنهادهای حمایتی متعددی از جانب نهادهای مختلف از جمله شورایعالی بورس، مجلس شورای اسلامی و ستاد هماهنگی سران قوا ارائه شده است. اما هیچیک از این راهکارهای حمایتی موفق نبودهاند و فضای بیاعتمادی اهالی بازار را نسبت به حمایتهای کماثر بیشتر کردهاند. چراکه یا در تدوین راهکارهای حمایتی، نقص وجود داشته است یا در اجرای آن ناهماهنگی و ضعف بوده است. معمولا طرحهای حمایتی با دو هدف اساسی در بازارهای مالی ارائه میشوند؛ هدف اول آرام کردن بازارهای تحت فشار و هدف دوم از سرگیری اقتصاد پایدار و با ثبات است که هر دو هدف به بازیابی اعتماد به بازار منجر خواهد شد.
جهت دستیابی به اهداف فوق دولتها و بانکمرکزی (بهشرط استقلال از دولت) اقدام به تزریق نقدینگی به بازار، تسهیل در اعطای اعتبار از طریق بهکارگیری ابزارهای اعتباری، تضمین و استمهال بدهیهای بانکی و همچنین تزریق سرمایه به موسسات مالی میکنند و پس از آن با استفاده از تغییرات نرخ بهره، خرید دارایی و حمایتهای نقدشوندگی بازار، از آثار تورمی یا رکود تورمی احتمالی جلوگیری میکنند.
در این راستا باید عنوان کرد در طرحهای حمایتی که برای بازار مالی ایران ارائه شده است، نهتنها از ابزارهای فوق استفاده نشد و تزریق نقدینگی به مقدار موردنیاز تخصیص داده نشد، بلکه نقدینگی توسط بسیاری از شرکتهای حقوقی وابسته به دولت خارج شد و عملا اغلب طرحهای حمایتی با شکست مواجه شدند. بر این اساس، این عدم موفقیت در تدوین و اجرای طرحهای حمایتی، موجب افزایش وحشت بازار و همچنین ناامیدی نسبت به آینده بازار و اقتصاد شده است.
به هر حال، وضع موجود حاکم بر بازار برآیند دعوت نابهنگام و غیرکارشناسی از جریان نقدینگی، عدم کنترل و اقدام متناسب سازمان متولی بازار در زمان هجوم نقدینگی کم اطلاع، طرحهای حمایتی ناقص و ناکافی در کنار اوضاع سیاسی و اقتصادی مبهم و ساختارهای پر اشکال بازار سرمایه بوده است. لازم است شورایعالی بورس به عنوان ستاد هماهنگی بازار سرمایه و ارکان اقتصادی دولت برنامهای جامع و کامل برای برونرفت از اوضاع نابسامان فعلی تدوین و در بالاترین سطح ضمانت اجرایی، عملیاتی کند.