ممنوعیت فناوری جدید
اما معاملات الگوریتمی در ایران از ابتدا مهجور بوده و هست، شاید به این دلیل که بازار ما هنوز به اندازهای پیشرفت نکرده است که به این تکنولوژی احساس نیاز شود. ولی از آنجا که علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد، هستند استارتآپها و شرکتهای کوچک و متوسطی که به این امر پرداختهاند، اما بهدلیل سنگاندازیهای متعدد از سوی ناظر بازار، هیچگاه به جایگاه واقعی خود نرسیدهاند. حتما خاطرتان هست که در سالهای گذشته ابتدا سازمان بورس هرگونه فعالیت معاملات الگوریتمی را به کل ممنوع و منوط به تدوین دستورالعمل معاملات الگوریتمی کرد که این دستورالعمل نیز، چند سال بعد ابلاغ شد. سپس با ابلاغ این دستورالعمل و با سختگیریهایی که ذیل این دستورالعمل پدید آمد، رفته رفته از اقبال به این ابزار کاسته شد.
همچنین، در اثنای ریزش شدید بازار در سال گذشته بود که مسوولان مقصر هیجانات بازار را معاملات الگوریتمی اعلام کرده و مجددا ماشینها از معامله در بورس منع شدند. بر فعالان این حوزه و متخصصان فنی پوشیده نیست که حجم معاملات الگوریتمی در بازار ایران حدود یک درصد کل معاملات بوده و عملا توان دخالت در بازار را نداشتهاند. این ادعا بهزعم اکثر فعالان حوزه معاملات الگوریتمی تلاشی بود تا ریزش بازار را به گردن گروهی بیندازند که به قول معروف دیوارشان از همه کوتاهتر است و افراد زیادی را شامل نمیشود.
اکنون که اکثریت بازار به این نتیجه رسیدهاند که قیمتها واقعا در آن دوره بیش از ارزش بودند و سقوط بازار امری طبیعی بوده است، دیگر نیازی به ممنوعیت معاملات الگوریتمی احساس نشد و نهایتا در اردیبهشت 1400 معاملات الگوریتمی رفع ممنوعیت شد. اما نکته قابل بحث اینجاست که چرا نهاد ناظر به صدمهای که به اعتبار معاملات الگوریتمی و اندک شرکتهای فعال در این حوزه وارد شد، فکر نمیکند؟ مگر نه این است که ما خواستار توسعه بازار سرمایه هستیم؟ مگر نه این است که تجربه جهانی، حضور الگوریتم را بهعنوان راهکار حجم بالای فعالان بازار شناسایی و تایید کرده است؟ پس ما با مقصر دانستن معاملات الگوریتمی و عدم توجه به پیامدهای آن، در کنار چند استارتآپ و شرکت کوچک و متوسط، پتانسیل توسعه بازار در آینده را نیز تخریب کردهایم.
رفتار درست درخصوص این ابزار نوظهور آن بود که در زمان رشد بازار که خیل بزرگی از مردم به بازار سرمایه وارد شده بودند و حجم معاملات رکوردهای تاریخی را یک به یک میشکست، مردم را به سمت شرکتهای مدیریت سرمایه و سبدگردانیها سوق میدادیم و با استفاده از معاملات الگوریتمی و سیستمهای سفارشگذاری اتوماتیک به کمک آنها میرفتیم تا به شکلی علمی و حساب شده برای انبوهی از مشتریان تازهوارد خود سرمایهگذاری کنند. این کار هم به توسعه معاملات الگوریتمی در بازار کمک میکرد، هم باعث رونق فعالیت شرکتهای مالی بهعنوان روش درست سرمایهگذاری عمومی میشد و هم آنکه چه بسا دیگر شاهد نوسانات هیجانی در بازار، چه به جهت مثبت و چه به جهت منفی، نمیبودیم.
البته در این میان باید عنوان کرد که گروهی هستند که بدون APIهای طراحیشده برای این کار و با استفاده از نرمافزارهای گوناگون عملا درحال انجام معاملاتشان به شکل الگوریتمی هستند، بیآنکه قابل رهگیری توسط نهاد ناظر و مشمول مقررات سختگیرانه آنها بشوند. سابقه نشان داده است هرگاه ابزاری که مردم به آن نیاز دارند توسط دولتها ممنوع یا صعبالوصول شوند، مردم متعاقبا بهدنبال جایگزینهای غیررسمی آن خواهند رفت. باشد که از گذشته عبرتی بگیریم رهتوشه آینده.