سیمای اشتغال در سال ۹۹
تکرقمی شدن نرخ بیکاری ایران در زمستان ۹۹ را به هیچوجه نمیتوان امیدوارکننده تلقی کرد؛ به تعبیری تیتر «نرخ بیکاری تکرقمی شد» با در نظر گرفتن نسبت اشتغال و نرخ مشارکت، تظاهر به «بهبود بازار کار» است! اما چرا این متغیرها نوید «کاهش خوب نرخ بیکاری» را نمیدهند؟
نباید نرخ بیکاری به تنهایی آینه تمام نمای قضاوت درباره بازار کار باشد. متغیر مهمی فراتر از نرخ بیکاری وجود دارد که رشد آن حتی اگر با افزایش نرخ بیکاری همراه باشد، نویدبخش بهبود بازار کار است.
این متغیر مهم، «نرخ مشارکت» است. این نرخ نمایانگر جمعیت فعال است، یعنی مجموع افراد شاغل و بیکار در یک جامعه. اگر تعداد جمعیت فعال در یک جامعه افزایش یابد، یا تعداد شاغلان بیشتر شده یا تعداد بیکاران؛ اما رشد نرخ مشارکت فارغ از اینکه تعداد شاغل بیشتر شده یا تعداد بیکار، یک پیام دارد: «بیکاران در جستوجوی شغل هستند و برای ورود به بازار کار امیدوارند.» بنابراین حتی اگر نرخ بیکاری افزایش یابد، اما این رشد، ناشی از بیشتر شدن نرخ مشارکت باشد، نویدبخش پویایی جامعه و در عین حال امید بیکاران برای شاغل شدن است. اما اگر نرخ مشارکت کاهش یابد، طبیعتا یا حاصل کاهش جمعیت بیکار است یا کاهش جمعیت شاغل. در این شرایط کاهش یا تکرقمی شدن نرخ بیکاری سیگنال مثبتی به بازار کار نیست، به این معنا که افراد بیکار لزوما شاغل نشدند و تصمیم دیگری گرفتند و این تصمیم«خروج از بازار کار و به تعبیری ناامید شدن از جستوجوی شغل» است!
اتفاقی که در کاهش نرخ بیکاری ایران در زمستان گذشته رخ داد، دقیقا از همین جنس است. جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران از بازار کار هر چند از کاهش 9/ 0 درصدی نرخ بیکاری و تکرقمی شدن آن حکایت دارد، اما این کاهش ناشی از کم شدن جمعیت فعال(کاهش 5/ 2 درصدی نرخ مشارکت) است.
در زمستان 99 نسبت به زمستان 98 حدود 611 هزار نفر از جعیت فعال کشور (شاغل یا بیکار در جستوجوی شغل) از بازار کار خارج شدند و به درآمدهای غیرکاری یا حتی وابستگی مالی به خانواده روی آوردند که حاصل آن کاهش نرخ مشارکت از 4/ 42 درصد در زمستان 98 به 9/ 40 درصد در زمستان 99 است. در نتیجه کم شدن جمعیت فعال، حدود 310 هزار و 700 نفر از جمعیت بیکار کم شد اما این کاهش جمعیت بیکار، به معنای اضافه شدن به جمعیت شاغل نیست، چراکه جمعیت شاغل کشور هم 300 هزار نفر کاهش یافت. در این پرونده «دنیایاقتصاد» به ابعاد «کاهش نرخ بیکاری» از منظر کارشناسان و صاحبنظران این حوزه پرداختیم.