پایان جنگ تجاری؟
در واقع او باید برای اصلاح سازمان جهانی تجارت، کاهش موانع تجاری و ارتقای آزادیهای فردی تلاش کند. این اقدامات در خارج و داخل آمریکا به اشخاص و شرکتهای این کشور کمک خواهد کرد با کارآیی بالاتر در مسیر ایجاد ثروت و رونق در اقتصاد حرکت کنند. اما واقعیت این است که ما نمیتوانیم رویههای غیرمنصفانه و ناعادلانه تجاری دیگر کشورها را نادیده بگیریم. جو بایدن برای تحقق بخشیدن به اهدافی که در دوران تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری بیان کرده و کمک به رونق اقتصاد باید برخی اقدامات را انجام دهد.
نخستین اقدام، انتخاب گزینههای مناسب برای تصدی پستهای دولتی درحوزه تجارت است. بایدن تاکنون افراد مناسب و با تجربه را برای این شغلها انتخاب کرده است. برای مثال کاترین تای را برای ریاست دفتر نمایندگان تجاری آمریکا برگزیده است. تای نهتنها از پیش در مذاکره با کشورهای دیگر از جمله چین تجربه دارد، بلکه مهارت وی در مذاکره بسیار بالاست و میتواند در آینده در مذاکرات آمریکا و کشورهای دیگر موثر عمل کند.
دومین موضوع مهم، اصلاح سازمان جهانی تجارت است. نهاد دادرسی سازمان جهانی تجارت توانایی عمل به وظایف خود را ندارد، زیرا ترامپ از معرفی نامزدهای جدید برای تصدی جایگاه قضاوت در این نهاد اجتناب کرده است. کشورها درباره نحوه عملکرد این نهاد انتقادهایی دارند و اگر این سازمان را ناکارآمد تلقی کنند به توصیههای آن عمل نخواهند کرد. در نتیجه زمینه برای رفتارهای نامطلوب تجاری فراهم میشود. دولت بایدن باید خیلی سریعتر ترتیبی دهد تا بر سر اصلاحات موثر و معنادار در این نهاد و رویههای آن اتفاق نظر به وجود آید. با تحقق این هدف راه برای انجام اقدامات بعدی و متمرکز کردن سازمان جهانی تجارت بر وظایف خود هموار خواهد شد. این روند همچنین زمینه را برای برقراری ارتباط کاری سازنده بین آمریکا و همپیمانان این کشور فراهم خواهد کرد.موضوع مهم دیگر، پایان دادن به جنگ تجاری است. جنگ تعرفهای که ترامپ آن را آغاز کرده باید هرچه زودتر پایان یابد. لغو تعرفههایی که دولت آمریکا بر ۳۵۰ میلیارد دلار کالاهای صادراتی چین به آمریکا اعمال کرده لطف به چین نیست بلکه کمک به مصرفکنندگان و شرکتهای آمریکایی است که بهدلیل آن تعرفهها باید مالیات بالاتری برای کالاها پرداخت کنند. جنگ تعرفهای ۸۰ میلیارد دلار زیان به آمریکاییها وارد کرده و به اشتغال هم لطمه زده است.
موضوع بعدی لزوم صرف نظر کردن از سیاستهای مبتنی بر حمایتگرایی است. سیاست ترامپ در اعمال تعرفه بر فولاد وارداتی به آمریکا برای حمایت از ۱۴۳ هزار نیروی کار بخش فولادسازی این کشور، به حدود ۷/ ۶میلیون نیروی کار در صنایع مختلف فشار وارد کرده است. همچنین افزایش قیمت فولاد در آمریکا از رقابتپذیری شرکتهای این کشور در صحنه جهانی کاسته است.