فناوری در مقابل فناوری!

  دزد و پلیس هر دو پیشرفت می‌کنند...

جدال و رقابت میان دزد و پلیس هر روز پیچیده‌تر و پیشرفته‌تر می‌شود. همان‌طور که در فضای فیزیکی جامعه، سارقان هر روز از شیوه‌ها و ابزارهای جدیدتر، خودروهای سریع‌تر و سلاح‌های پیشرفته‌تر استفاده میکنند، پلیس و نیروهای حافظ امنیت جامعه نیز خود را به روز می‌کنند. این قاعده در فضای مجازی نیز حکمفرماست. اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، توانسته‌اند دور زدن حقوق مالکان آثار را تسهیل کنند، از آن‌سو رگولاتورها و صاحبان آثار نیز از ابزارهای فناورانه بهره می‌جویند تا محافظت مناسب‌تری از حقوق آثار داشته باشند. 

البته نتیجه نهایی تمامی این اقدامات پلیس‌وارانه، ریشه‌کن کردن کامل سرقت مالکیت فکری نخواهد بود، زیرا اشاره کردیم که روش‌های سرقت نیز همگام با روش‌های کشف آنها هر روز پیشرفته‌تر خواهند شد. با این حال آنچه فناوری‌های محافظت از محصولات ادبی، صوتی و تصویری دیجیتال برای ما به همراه می‌آورند، افزایش هزینه‌های کپی، انتشار، یا استفاده غیرمجاز از این آثار است. به عبارت دیگر، این فناوری‌ها می‌کوشند آن‌قدر هزینه‌های مادی یا معنوی سرقت را افزایش دهند که این کار از صرفه اقتصادی خارج شود. در واقع در حوزه مالکیت فکری نیز، همچون سایر مسائل در فضای کسب‌وکار، با یک مصالحه روبه‌رو هستیم و صرفه اقتصادی سخن اول و آخر خواهد بود...

  اینترنت باز هم بازی را برهم می‌زند!

بهره‌گیری از فناوری به منظور صیانت از مالکیت محصولات دیجیتالی امر جدیدی نیست، حتی از زمان فیلم‌های ویدئویی، فناوری‌هایی برای جلوگیری از کپی کردن آنها ارائه شده بود (فناوری Macrovision را جست‌وجو کنید!). تا پیش از ظهور و فراگیر شدن اینترنت، روش‌های مدیریت حقوق دیجیتال (DRM) عمدتا متمرکز بر جلوگیری از کپی کردن نسخه‌های فیزیکیِ منتشر شده بودند. اما اینترنت، از اساس شیوه دسترسی به محتوای دیجیتال را متحول کرده و طبعا راهکارهای سنتی محافظت از آنها را نیز منقرض کرد. با ظهور اینترنت در عصر جدید، کمتر کسی به نسخه‌های فیزیکی محصولات دیجیتال (مانند سی‌دی، DVD و...) اقبال نشان می‌دهد. به‌طور مثال، ۸۰ درصد درآمد صنعت موسیقی جهان، از سرویس‌های استریمینگ (مانند اسپاتیفای) حاصل می‌شود. بنابراین مدل کسب‌وکار استریمینگ ویدئو و موسیقی، برای حفظ پایداری و بقای خود، ناگزیر به حل مساله مالکیت فکری است. 

 فناوری در کدام جایگاه؟

برای جلوگیری از انتشار غیرمجاز یک محصول از چند طریق می‌توان ورود و قانون را اعمال کرد. این جایگاه‌ها عبارتند از:

- حصول اطمینان از خرید یک محصول (ارائه کد یکتای محصول به همراه محصول یا لزوم اتصال دائمی به اینترنت هنگام استفاده از محصول)

- جلوگیری از کپی کردن (ایجاد رمز روی فایل‌ها به منظور جلوگیری از بازشدن با نرم‌افزارهای دیگر. مانند خرید کتاب‌های الکترونیکی از فروشگاه‌های کتاب مجازی یا خرید موسیقی از سرویس‌های استریمینگ)

- جلوگیری از انتشار غیرمجاز (فناوری تشخیص خودکار محتوا در پلت‌فرم‌های اشتراک‌گذاری محتوا (UGC))

- رد‌گیری انتشار (فناوری نهان‌نگاری یا Watermarking)

از چهار دسته مذکور، دو دسته نخست؛ به‌واسطه قدمت زیادی که دارند به خوبی بین مردم شناخته شده هستند. بنابراین در ادامه این نوشتار به بررسی بیشتر دو دسته آخر، یعنی فناوری تشخیص خودکار محتوا و نها‌ن‌نگاری، خواهیم پرداخت. 

  تشخیص خودکار محتوا و نهان‌نگاری، دو  فناوری کمتر شناخته‌شده 

برای آشنایی با این دو فناوری مثال زیر را در نظر بگیرید. فرض کنید شما به طریقی توانسته‌اید فایل یکی از فیلم‌های سینمایی در حال اکران را به‌دست آورید. حال می‌خواهید آن را در یکی از سرویس‌های اشتراک‌گذاری ویدئو مانند یوتیوب آپلود کنید. در صورتی که این پلت‌فرم از فناوری تشخیص خودکار محتوا استفاده کند، محتوایی را که شما می‌خواهید بارگذاری کنید با محتواهای دارای حق کپی‌رایت مقایسه کرده و در صورت مشابهت زیاد، از نمایش آنها جلوگیری می‌کند. حال اگر شما روش دیگری همچون ارسال این فایل به دیگران را انتخاب کنید، باز هم با استفاده از فناوری نهان‌نگاری، قابلیت ردگیری انتقال غیرقانونی فیلم شما وجود خواهد داشت. چرا که با استفاده از این فناوری، مشخصات سینمایی که شما فیلم را از طریق آن به‌دست آورده‌اید، به‌صورت نامحسوس و ناپیدا در ویدئو جای‌گذاری شده است. 

  فناوری تشخیص خودکار محتوا

این فناوری که با عنوان اثرانگشت ویدئو نیز شناخته شده و در واقع همان‌طور که از نامش پیداست، یک اثر انگشت یکتا از بخش‌های مختلف ویدئو تهیه می‌کند. این اثر انگشت در واقع خلاصه چند مشخصه اصلی ویدئو است که توسط نرم‌افزار استخراج شده و بااینکه چیزی به‌جز دنباله‌ای از اعداد نیست، اما نکته‌ اصلی آن همان یکتا بودنش به ازای یک محتوای خاص است. یعنی این اثر انگشت تنها متعلق به همین ویدئو بوده و اگر این ویدئو به‌صورت غیرقانونی در اینترنت بارگذاری شود، به راحتی قابل تشخیص و ردگیری خواهد بود. 

  فناوری نهان‌نگاری

واترمارک یا فناوری نهان‌نگاری، عمدتا به‌صورت یک لوگو که به‌صورت کمرنگ روی تصاویر قرار داده می‌شود، شناخته می‌شود. البته این نوع واترمارک‌ها از نوع «پدیدار» بوده و مقصود از این واژه در نوشتار حاضر، فناوری دیگری است. همان‌طور که می‌دانید محتواهای دیجیتال، به‌صورت دنباله‌ای از صفرها و یک‌ها در رایانه ذخیره می‌شود. برای یک ویدئو، این دنباله‌ها توسط نرم‌افزارهای پخش‌کننده، با ترتیب و الگوریتم‌های خاصی خوانده و به محتوای قابل تشخیص برای انسان تبدیل می‌شوند. در فناوری نهان‌نگاری، اطلاعاتی را در میان صفر و یک‌های یک محتوای دیجیتال جای‌گذاری می‌کنند. این جای‌گذاری طبق الگوریتم‌های خاصی صورت می‌گیرد که قابلیت بازیابی و خواندن آنها وجود داشته و در عین حال، حین کاربری عادی محتوا، مثلا تماشای آن ویدئو، کاربر اصلا متوجه وجود چنین تغییراتی نمی‌شود. 

  مقایسه این دو فناوری

همانند هر نوع فناوری نوظهور دیگر، این دو فناوری نیز معایب و مزایای خاص خود را دارا هستند. به‌عنوان مثال فناوری نهان‌نگاری، در بسیاری موارد قابل کشف یا دستکاری است، حال آنکه فناوری تشخیص خودکار محتوا، با توجه به اینکه به خودی خود تغییری در فایل ایجاد نمی‌کند، قابل دستکاری یا حذف شدن نیست. با این حال فناوری نهان‌نگاری، با توجه به امکان درج اطلاعات مختلف در نسخه‌های متخلف، امکان تشخیص مبدأ و سرچشمه کپی یا انتشار غیرمجاز را فراهم می‌کند که در فرآیند‌های قانونی بسیار کمک‌کننده است.

  کسب‌وکارهای جدیدتر حول فناوری‌های جدید

نکته جالب توجه در مورد فناوری تشخیص خودکار محتوا، آن است که نه‌تنها توسط پلت‌فرم‌های به اشتراک‌گذاری محتوای کاربران (مانند یوتیوب) مورد استفاده قرار می‌گیرد، بلکه کسب‌وکار‌های دیگری نیز بر مبنای آنها شکل گرفته‌اند. این کسب‌وکارها، با تشکیل پایگاه داده از اثر انگشت سازندگان محتوایی که مشتری آنها محسوب می‌شوند، با جست‌وجو در شبکه‌های اجتماعی و پلت‌فرم‌های اشتراک محتوا، موارد نقض حقوق مالکیت فکری را یافته و به صاحبان اثر معرفی می‌کنند تا به این ترتیب بتوانند بیشترین منافع اقتصادی را از محتوای تولیدی خود به‌دست آورند.  فناوری تشخیص خودکار محتوا و نهان‌نگاری که در این مطلب به آنها پرداخته شد، تنها نمونه‌ای از طیف گسترده خدماتی است که فناوری و تکنولوژی برای جامعه بشری به ارمغان آورده است. در صورتی که این فناوری‌ها وجود نداشتند، قابل پیش‌بینی است که انگیزه تولیدکنندگان برای تولید آثار با کیفیت ادبی، هنری و فرهنگی نیز کاهش یابد. با این حال این‌بار فناوری است که در جامه دوست و یاری‌رسان، سعی در محافظت از حقوق معنوی و متعاقب با آن حقوق مادی تولیدکنندگان آثار دارد.