چالشهای تماس تلفنی
نظرسنجیهای سیاسی نوعی نظرسنجی افکار عمومی است و هنگامی که درست انجام میشود یک علم اجتماعی دقیق است که قواعد ویژه خود را دارد. برای مثال درباره انتخاب رندوم شرکتکنندگان، حاشیههای خطا و اندازه نمونه قواعد مشخص وجود دارد اما واقعیت این است که حتی بهترین نظرسنجیهای افکار عمومی صرفا دیدگاه بخشی از جامعه را برای مدتی مشخص آشکار میکنند. اگر شما پس از یک فاجعه هستهای نظر مردم را درباره انرژی هستهای جویا شوید میزان موافقت آنها با استفاده از این انرژی بسیار کمتر از روز قبل از فاجعه یاد شده است. درباره نظرسنجیهای سیاسی نیز همین گفته صادق است.
نظر رایدهندگان پیوسته درحال تغییر است. نظرسنجیهای سیاسی همیشه بهصورت علمی انجام نشده است. اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم خبرنگارها برای درک دیدگاه مردم درباره سیاستمداران و انتخابات پیش رو، به شکل غیررسمی نظرسنجی میکردند. یک روزنامهنگار که با قطار سفر میکرد ممکن بود همان سوالاتی را از همسفرهای خود بپرسد که از افراد نشسته در اتومبیل خود میپرسید. او سپس روز بعد نتایج را بهعنوان یک واقعیت در روزنامه منتشر میکرد. در دهه ۱۹۳۰ نشریه لیترری دایجست با نامه و تلفن از مشترکان نشریه نظرسنجی میکرد و معتقد بود تعداد زیاد مشترکان به معنای رسیدن به نتایج قابل اتکا و بدون نقص است. آنها به این موضوع توجه نداشتند که اکثر خوانندگان نشریه، ثروتمند و طرفدار حزب جمهوریخواه بودند و این واقعیت سبب نقص در نتایج میشد.
امروزه سازمانهای بزرگ که درحوزه نظرسنجی فعالیت میکنند از روشهای ریاضی و تحلیل رایانهای برای جمع آوری پاسخها از بهترین نمونه قابل تعمیم به کل مردم، استفاده میکنند. با این حال هنوز هم در علم نظرسنجی سیاسی میزانی بالا «هنر» وجود دارد. حتی پاسخهای اتفاقی یا رندوم باید تعدیل شود تا روندهای پنهان در دیدگاه مردم را آشکار کند و بتوان از آن برای پیشبینی برنده نهایی انتخابات استفاده کرد. در ادامه به مهمترین معیار دقت نظرسنجی سیاسی یعنی گروه نمونه که برای نظرسنجی انتخاب میشود اشاره میکنیم.
هدف از نظرسنجی سیاسی دستیابی بهنظر کل مردم با پرسیدن پرسش از یک گروه منتخب از رایدهندگان بالقوه است. برای رسیدن به این هدف، نظرسنجها باید ترتیبی دهند تا گروه یاد شده واقعا نمایندهکل جمعیت باشد. اگر ۵۰ درصد رایدهندگان زن هستند آنگاه باید ۵۰ درصد افراد گروه منتخب زن باشند. همین شرط درباره سن، نژاد و مکان جغرافیایی نیز باید رعایت شود. نظرسنجیهای سیاسی برای تشکیل دقیقترین گروه منتخب، از نظریه احتمال کمک میگیرند. هدف نظریه احتمال، رسیدن به الگوی ریاضی از دادههای به ظاهر رندوم یا اتفاقی است. محققان با ایجاد یک مدل ریاضی برای دادهها میتوانند با دقت، احتمال نتیجه آینده را پیشبینی کنند. در نظرسنجیهای سیاسی سعی میشود مدلهایی ایجاد شود که با استفاده از آن بتوان نتیجه انتخابات را پیشبینی کرد. برای این منظور، نظرسنجها باید یک نمونه منتخب که کاملا به شکل رندوم شکل گرفته را تشکیل دهند و سپس طوری این گروه را تعدیل کنند که ویژگیهای آن با ویژگیهای کل جمعیت سازگار باشد.
پر استفادهترین روش برای رسیدن به نمونه رندوم، تماس تلفنی با شمارههایی است که به شکل رندوم انتخاب میشوند. نظرسنجها کار را با پایگاه داده به روز شده از تمامی شماره تلفنهای کشور آغاز میکنند و ترتیبی میدهند که با استفاده از رایانه، تمامی بلوکهای شمارههای فعال شناسایی شود. سپس رایانه به شکل رندوم با هر تعداد ممکن از بلوکهای فعال تماس میگیرد. برای آنکه نمونه ایجاد شده واقعا رندوم باشد نه تنها باید شمارهها به شکل رندوم انتخاب شود بلکه افرادی که در خانوادهها به تلفن پاسخ میدهند نیز باید به شکل رندوم انتخاب شوند. آمارها نشان میدهد زنان و افراد در سنین بالا بیشتر از دیگران به تلفن پاسخ میدهند. پس از آنکه یک سازمان که درحوزه نظرسنجی سیاسی فعالیت میکند پاسخها را جمعآوری کرد باید آنها را تعدیل کند تا با تازهترین دادههای جمعیتی درباره جنسیت، سن و مکان جغرافیایی سازگار شود.
یک موضوع مهم در نظرسنجی، حاشیه خطاست. وقتی مجری میگوید تازهترین نظرسنجیها نشان میدهد جانسون با ۵۱ درصد از اسمیت با ۴۹ درصد جلوتر است و حاشیه خطا ۳ درصد است این به چه معناست؟ اگر حاشیه خطا ۳ درصد است و جانسون ۲درصد از اسمیت جلوتر است آیا این نظرسنجی بیمعنا نیست؟ آیا امکان ندارد که اسمیت با اختلاف یک درصد پیروز شود؟ حاشیه خطا یکی از مهمترین جنبههای نظرسنجیهای سیاسی است. سردرگمی از همین عبارت حاشیه خطا شروع میشود. نام رسمی حاشیه خطا، حاشیه خطای نمونهگیری MOSE است. حاشیه خطای نمونهگیری، یک عدد از لحاظ آماری اثبات شده بر مبنای اندازه نمونه است و هیچ ربطی به دقت نظرسنجی ندارد. غیرممکن است بتوان حاشیه خطا را در یک نظرسنجی سیاسی اندازهگیری کرد، زیرا تعداد بسیار زیادی از عوامل وجود دارد که میتواند دقت یک نظرسنجی را تغییر دهد، از جمله پرسشهای مبتنی بر سوگیری، تحلیل ضعیف دادهها و اشتباهات ساده ریاضی.
حاشیه خطای نمونهگیری، یک معادله مبتنی بر اندازه گروه نمونه است و در آن فرض شده کل جمعیت نمونه ۱۰ هزار نفر یا بیشتر است. بهعنوان یک قاعده، هر چه اندازه گروه بزرگتر باشد حاشیه خطا کمتر است. برای مثال اگر گروه یاد شده شامل ۱۰۰ نفر باشد رقم حاشیه خطا، مثبت و منفی ۱۰ درصد است که رقمی بزرگ محسوب میشود. اگر تعداد یاد شده هزار نفر باشد حاشیه خطا مثبت و منفی ۳ درصد است و برای رسیدن به حاشیه خطای مثبت و منفی یک درصد باید حداقل ۵ هزار نفر در گروه پاسخدهندگان داشته باشید.
در اکثر نظرسنجیهای سیاسی هزار نفر در نمونه گنجانده میشوند زیرا این تعداد بیشترین نتیجه را با کمترین موارد تماس تلفنی به دست میدهد. یک نکته مهم این است که حاشیه خطا بهطور مستقل برای هر یک از نامزدها در نظر گرفته میشود و این بدان معناست که اگر در مثال بالا جانسون ۵۱ درصد آرا را در اختیار دارد میزان آرای او میتواند بین ۴۸ تا ۵۴ درصد باشد. بهطور مشابه اسمیت که ۴۹ درصد آرا را دارد یعنی آرای او بین ۴۶ درصد تا ۵۲ درصد است بنابراین طبق نظرسنجی یاد شده ممکن است اسمیت با ۵۲ درصد آرا بر جانسون با ۴۸ درصد آرا پیروز شود. درحوزه پرسش و پاسخ نیز نکاتی وجود دارد که بر دقت نظرسنجی میافزاید یا از آن میکاهد. برای مثال ثابت شده ترتیب پرسشهایی که از پاسخ دهنده میشود بر پاسخهای او اثر میگذارد. نکته دیگر این است که هنگام خواندن نتیجه نظرسنجیها باید به این موضوع توجه کنید که این نتیجه مربوط به دیدگاه پاسخدهندگان در آن زمان بوده و ممکن است به هر دلیل نظر آنها عوض شود یا آنها تصمیم بگیرند در رایگیری شرکت نکنند.