رگولاتوری در بازار برق
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نسبت متوسط قیمت فروش برق در بخش خانگی به هزینه تمام شده نهایی بلند مدت در سال ۹۷ برابر ۹درصد بوده است. با احتساب نرخ ارز ۱۱ هزار تومان برای این سال، بر همین اساس مقدار یارانه در بخش خانگی به ۷/ ۴ میلیارد دلار میرسد که سهمی حدود یک درصدی از تولید ناخالص داخلی کشور و سهمی حدود یک سوم از کل یارانه بخش برق دارد. اعطای یارانه به حامل، منجر به بهرهمندی بیشتر خانوارهای با مصرف بیشتر میشود که عمدتا سطوح درآمدی بالاتری دارند. حدود ۲۷درصد مشترکان، نیمی از برق مصرفی بخش خانگی را به خود اختصاص دادهاند و در نتیجه آن خانوارهای با وابستگی معیشتی بیشتر(سهم از سبد هزینه خانوار) بهرهمندی کمتری از یارانه برق دارند. بازنگری در توزیع و میزان یارانه پرداختی جهت تخصیص بهینه این منابع امری ضروری جهت دستیابی به اهداف مذکور است. در وهله اول ضروری است که نظام قیمتگذاری شفاف و کارآیی طراحی شده و سپس مبتنی بر معیارهای توزیعی منابع پرداخت یارانه و نحوه توزیع آن مشخص شود. مطابق با تجربیات جهانی، سازوکار قیمتگذاری مبتنی بر عرضه و تقاضا یکی از مناسبترین گزینههاست. جهت پیادهسازی این موارد، طبق تجربیات جهانی، استقرار یک تنظیمگر مستقل ضروری است. در مورد سیاستهای قیمتی و اصلاح نظام قیمتگذاری بخش برق و تعرفه یکی از مهمترین مباحث بحث اثرات تغییر قیمتی بر مصرف مشترکان و عوامل موثر بر آن است. با توجه به مطالعات موجود در حوزه اصلاح قیمتی یارانه برق بخش خانگی، بهطور متوسط میتوان کشش قیمتی تقاضای این حامل را برابرمنفی ۳۵/ ۰ در نظر گرفت. متغیرهای مهم موثر بر کشش قیمتی، عبارتند از سطوح نسبی قیمت، مصرف و درآمد، منطقه جغرافیایی و آب و هوا و وضعیت دسترسی به سوختهای جایگزین است که باید در طراحی نظام قیمتگذاری و توزیع یارانهها لحاظ شوند. ضمنا کارآیی و اثرگذاری نظامهای قیمتگذاری پویا در مطالعات مختلف به تکرار مشاهده شده است و نظر به اثرات مثبت آن بر مدیریت مصرف، موکدا توصیه شده است. همچنین در نظام قیمتگذاری بلوکی، پاسخ مصرفکنندگان براساس قیمت متوسط برق و نه قیمت نهایی است و بنابراین در برآوردها جهت تعیین سازوکار قیمتگذاری این مورد نیز مهم و موثر است و باید در نظر گرفته شود. بهدلیل کمکشش بودن تقاضای برق خانگی، استفاده از روشهای غیرقیمتی از جمله روشهای مبتنی بر اقتصاد رفتاری در مطالعات بررسی و موثر نشان داده
شده است. تغییر سیستم کنتورهای تکزمانه به چندزمانه یا هوشمند، به جهت بهبود دسترسی به داده و بهرهگیری از مزایای قیمتگذاری پویا، پیادهسازی مکانیزم قیمتگذاری مبتنی بر عرضه و تقاضا به دلیل توزیع مناسب منافع و ریسکها در کنار استقرار یک تنظیمگر مستقل، اختصاص منابع آزاد شده به خانوارهای نیازمند براساس معیارهای توزیعی و همچنین بهبود بهرهوری در سمتهای عرضه و تقاضا را میتوان از اصلیترین توصیههای سیاستی در اصلاح یارانه بخش برق خانگی، براساس نتایج مقالات و گزارشها خلاصه کرد.