آشوبگران بیرونی یا درونی؟
کاملا مشخص است که آشوبگران بیرونی عنوانی است که به شکل گسترده از آن برای توصیف تعدادی از گروههای مختلف استفاده شده است. کارشناسان معتقدند باید درباره این موضوع یعنی برچسب زدن بسیار مراقب بود. از گذشتههای دور از ادعای اثرگذاری آشوبگران بیرونی برای تضعیف جنبشهای اعتراضی در آمریکا استفاده شده است. در ادامه به پنج دلیلی که بر مبنای آنها کارشناسان نسبت به استفاده از برچسب آشوبگران بیرونی هشدار دادهاند اشاره میشود.
نخستین دلیل این است که از این عبارت برای بیاعتبار کردن تظاهراتها استفاده شده است. استاد جامعهشناسی دانشگاه نورث وسترن میگوید توصیف ناآرامی بهعنوان رویدادی که صرفا حاصل تحریک آشوبگران بیرونی است به این معناست که تظاهراتکنندگان مشارکتکننده در جنبشهای تحول اجتماعی صرفا درحال اجرای برنامه افراد دیگر هستند و موضوع بسیج نیروها بهدلیل نگرانیهای مشروع مطرح نیست.
دومین دلیل این است که تاکید بر تخریب اموال عمومی و خصوصی و نقش عوامل بیرونی در تظاهرات توجهات را از انگیزههای اصلی که سبب شده مردم در خیابانها به تظاهرات بپردازند منحرف میکنند. در تظاهرات اخیر آمریکا با آنکه مردم بهدلیل کشته شدن جورج فلوید به خیابانها آمدهاند اما خشم آنها علل فراگیر و دیرینه دارد. بسیاری از کسانی که به خیابانها میآیند از نژادپرستی سیستماتیک، نابرابری درآمدی و اثرات بسیار بزرگتری که همهگیری ویروس کرونا بر رنگینپوستها داشته است خشمگین هستند. نسبت دادن ناآرامیها به آشوبگران بیرونی به این معناست که بخش اعظم مردم سرکوب شده، از وضعیت کنونی راضی هستند. در جنبش حقوق مدنی دهه ۱۹۶۰ نیز از این شیوه برای بیاعتبار کردن این جنبش استفاده شد. وقتی از این روایت در توضیح تظاهرات استفاده میشود، فرض بر این گذاشته میشود که هیچیک از مردم ساکن منطقه با اقدامات انجام شده موافق نیستند.
سومین دلیل که بر مبنای آن باید مراقب استفاده از برچسب آشوبگران بیرونی بود این است که بر این مبنا این واقعیت که جنبشها به هم مرتبط هستند نادیده گرفته میشود. فعالان جنبشهای مدنی و رهبران این جنبشها اغلب به مناطق مختلف سفر میکنند تا به بیان دیدگاههای خود بپردازند. مظنون بودن به تمامی تظاهراتکنندگان غیرساکن در یک شهر به معنی نادیده گرفتن شیوه عمل جنبشهای اجتماعی است. واقعیت این است که سیاهان هرگز یک جمعیت متمرکز در یک محل و شهر نبودهاند.
تبعیضهایی که علیه سیاهان اعمال شده یک فرآیند سراسری است و کاملا اشتباه است اگر تصور شود سیاهان در جنبشهای اجتماعی که خواهان تغییر در وضعیت کنونی هستند مشارکت نمیکنند. سال 1963 هنگامی که رهبران حقوق مدنی فعالیتهایی را برای معطوف کردن توجهات به تبعیضها به راه انداختند، سفیدپوستان مارتین لوتر کینگ را جزو آشوبگران بیرونی توصیف کردند که هدفشان بر هم زدن نظم ایالت آلاباماست.
چهارمین دلیل این است که از برچسب آشوبگران بیرونی بهعنوان توجیهی برای اعمال خشونت علیه تظاهراتکنندگان استفاده میشود. در تظاهراتهای اخیر، شهردار نیویورک با اشاره به حضور عوامل بیرونی در بین تظاهراتکنندگان از اقدام نیروی پلیس در زیر گرفتن تظاهراتکنندگان دفاع کرد. ترامپ نیز در سخنان چند روز پیش خود گفت: «کشور تحتتاثیر آنارشیستهای حرفهای، غارتگران و جنایتکاران قرار گرفته است و من از فرمانداران خواستهام برای استقرار نظم از نیروهای گارد ملی استفاده کنند.» هدف، غیر مشروع جلوه دادن بیان نارضایتیهاست تا بتوان از این طریق از اعمال خشونت علیه تظاهراتکنندگان دفاع کرد.
و پنجمین دلیل این است که بهرهگیری از این برچسب، از رشد جنبشهای اعتراضی جلوگیری میکند. تمرکز بر تخریب اموال و توصیف تظاهراتکنندگان بهعنوان کسانی که تحتتاثیر عوامل بیرونی قرار گرفتهاند سبب میشود توجه مردم از اهداف مشروع تظاهراتکنندگان منحرف شود. مطرح کردن موضوع آشوبگران بیرونی بارها برای جلوگیری از همدردی مردم با تظاهراتکنندگان استفاده شده و اکنون هم از همین شیوه در آمریکا استفاده میشود. تظاهراتهایی که درحالحاضر در آمریکا انجام میشود ریشههای پیچیدهای دارد.