خاطرات یک زن خبرنگار
در آن زمان با یکی از فعالان این حوزه آشنا شدم که از مجموعه باشگاه خبرنگاران جوان جدا شده بود و در یک روزنامه اقتصادی مشغول بهکار و حوزه بورس خالی بود. کمی با ترس و تردید پیشنهاد خبرنگار شدن در حوزه بورس را به دبیر سرویس اقتصادی دادم. در کمال ناباوری، قبول کرد. شروع بهکار کردم، اما از کجا! فقط خدا کمکم کرد.
هر روز صبح به تالار بورس میرفتم. دنیایبورس به اندازهای بزرگ و برایم گنگ و ناشناخته بود که تا مدتها فقط به تالار میرفتم و به تابلوی معاملات خیره میشدم. در آن روزها فقط یک کتابفروشی که جلوی در ورودی تالار بساط میکرد، منبع اطلاعات من شده بود. به هر سوال یا اصطلاحی که میرسیدم از روابطعمومی سوال میکردم و کتاب موردنظر را میخریدم و میخواندم. متاسفانه دنیای مجازی به شکل امروز نبود. فقط یک تلکس بود که اطلاعات و اخبار بسیار محدودی داشت، آنهم بسیار ابتدایی. هرجا کم میآوردم به سراغ دبیرم و مدیر اخبارم میرفتم تا اینکه بالاخره هر جور که شده بود راه افتادم.
در این بین موضوع آزاردهندهای وجود داشت که هر روز که به تالار میرفتم مرا بهشدت ناراحت میکرد. از بچههای روابط عمومی به من گوشزد میکردند که در تالار زیاد تردد نکن! با معاملهگران صحبت نکن!! زود وارد اتاق روابطعمومی بشوید!!! و... چرا؟! کاملا واضح است. نظر بر این داشتند در جمع آقایان و معاملهگران حاضر در تالار زن زیاد تردد نمیکند. محترمانه متذکر میشدند، اگر در تالار حاضر نشوی بهتر است. این کاملا با کار من در منافات بود. نظر مدیران مجموعه من این بود که باید بروم در تالار و با حضور در جمع معاملهگران رویدادها را از نزدیک پیگیری کنم، اما افسوس کاری بسیار سخت و همراه با موانع زیادی بود. به هرحال میرفتم و هر وقت من توسط آقایان روابطعمومی رویت میشدم تذکری میگرفتم و با دلشکستگی به دفتر برمیگشتم.
از این موضوع که بگذریم، در آن زمان بحث افزایش تالارهای منطقهای داغ بود. دکتر عبده تبریزی؛ دبیرکل وقت بورس به دنبال فرهنگسازی بورس در تمام نقاط کشور و اقشار جامعه بود که جای شکر دارد این اقدام بسیار مثمرثمر بود اما بازهم جای خالی بانوان در آنجا نیز احساس میشد.
در زمان مرحوم آقای زرگانینژاد که بسیار یاریرسان ما خبرنگاران بود، این موضوع بارها مطرح شده بود که نقش زنان در بازار سرمایه باید بسیار زیاد باشد، اما متاسفانه مردسالاری در حوزه مدیریت، مجالی برای حضور زنان خردمند و حرفهای بازار را نمیدهد. هربار مراسمی میشد فقط مدیر مرد میدیدیم!
سال گذشته در برگزاری مراسم افتتاحیه یازدهمین نمایشگاه بورس و بانک و بیمه بود که بازهم این صحنه را دیدم. در ردیف اول اثری از حضور زنان مدیر نبود. نه اینکه در مجموعه بورس زنی فعال نباشد، نه! متاسفانه جایی برایشان در نظر گرفته نمیشود. به بسیاری از دوستان و همکاران خودم گفتم: «میبینید هنوز تبعیض جنسیتی در ردیف اول بیداد میکند». این موضوع نهتنها برای مدیران بورسی صدق میکند؛ بلکه متاسفانه در مورد خبرنگاران بورسی نیز وجود دارد. برای بسیاری از مدیران بورسی و مطبوعاتی سخت است که جایگاه یک خبرنگار بورسی خانم را درک کنند، چه برسد از ایدههایش که از آن میتوانند استفاده کنند. هنوز زنان همکار من به جایگاهی که واقعا لیاقتش را دارند نرسیدهاند و رسیدن به این جایگاه بسیار دشوار است.
امیدوارم تا زمان بازنشستگی من این آرزوی من به حداقلش رسیده باشد و اعتماد کارفرماها و مدیران بورسی به زنان بیشتر شود تا از قابلیتهای بانوان سرزمین من بیشتر استفاده شود.