مراجع جدید اقتدار
بسیاری از مراجع اقتدار به این دلیل اقتدار پیدا کردهاند که در دستیابی به اطلاعات انحصار داشتهاند. حتی نهاد دانشگاه در عصر مدرن نیز به دلیل اینکه تنها مرجعی بوده است که به گونه خاصی از دانش، دانشی که به تعبیر خودشان مشکلگشا است دسترسی داشته و انحصار و اقتدار را در حوزه دانش در دست گرفته است. در واقع ما وارد عصری شدهایم که نه فقط منبع اقتدار، بلکه شیوه اقتدار در جوامع مختلف بشری دگرگون شده است. امروزه تمام انسانها با سادهترین وسایل، دسترسی گستردهای به اطلاعات دارند و این مرجعیتهای اقتدار به تدریج دگرگون میشود. بر این مبنا شیوه اقتدار دگرگون میشود؛ همانطور که شیوه اندیشهورزی و دانشورزی دگرگون شده است. در عصر جدید دولتها هر قدر هم که تلاش کنند، نمیتوانند تنها مرجع اطلاعات مشروع در جامعه خود باشند.
این دوران تکمرجعیت سپری شده است و ما گونههای مختلفی از تلاش را برای بازیابی این اطلاعات در جوامع مختلف دیدهایم که نتوانسته انجام شود. همانطور که دانش و مبنای آن تغییر کرده است، در دولت و نهادهای اجتماعی نیز این دگرگونی به غایت دیده میشود. در واقع ما امکان زیستی را که در عصر مدرن شکل گرفته بوده است، در عصر جدید نداریم و نمیتوانیم اطلاعات را کانالیزه کنیم و نمیتوانیم فقط گونهای از دانش را که میخواهیم به دیگران دهیم. نمیتوانیم مهر مشروع تنها به اطلاعاتی که میخواهیم بزنیم؛ زیرا در یک زیست بوم جدید قرار گرفتهایم، زیست جهانی که هم مخاطرات شدید و هم فرضهای زیبایی پیشرویمان قرار میدهد. اگر ما به درستی درک کنیم که در یک زیستبوم جدید زندگی میکنیم، آنگاه باید به بازاندیشی و ساختار نهادهای آموزشی خود بپردازیم و در این بازاندیشی باید به نحوه سازماندادن و نحوه دسترسی مردم به اطلاعات و چگونگی ساختارمندی رسانههای گروهی، نقش جدید مطبوعات و شیوه جدید اشتغال بیندیشیم.
ارسال نظر