تهدیدات در امنیت ملی
تاکنون اکثر بحثها درباره اثرات هوش مصنوعی بر استراتژی امنیت ملی در سطح عملیاتی جنگ متمرکز بوده است یعنی محققان تلاش کردهاند به پرسشهایی درباره اشکال جنگهای آینده، نحوه به کارگیری هوش مصنوعی برای افزایش تواناییهای نظامی، اثر هوش مصنوعی بر تصمیمگیری انسان و میزان استقلال عمل رایانهها پاسخ دهند. اما به سطح استراتژیک امنیت ملی توجه بسیار کمی شده است. در این حوزه پرسشها بسیار پیچیده و زیاد هستند و یافتن پاسخ درست برای این پرسشها بسیار حیاتی است. استراتژی امنیت ملی شامل اهداف، روشها و ابزارهایی است که برای حفظ و ارتقای امنیت ملی ضروری هستند. در یک سطح دیگر، فرمولبندی استراتژی امنیت ملی سه پایه اصلی دارد: تشخیص، تصمیمگیری و ارزیابی. تشخیص بر درک چشم انداز موجود و احتمالهایی که در آینده ممکن است تحقق یابد تمرکز میکند. برای مثال این پرسش مطرح میشود که طی یک دهه اخیر معادله قدرت بین چین و آمریکا چگونه تغییر کرده و در آینده نزدیک چه تغییرات دیگری ممکن است در آن مشاهده شود.
در تصمیمگیری باید به موضوعات بسیار مهم استراتژیک از جمله استفاده از قدرت ملی برای حمایت از منافع ملی پرداخته شود. برای مثال باید به این پرسشها پاسخ داده شود که آمریکا باید با چه کشوری به جنگ بپردازد؟ چرا باید بجنگد؟ بر سر چه مسائلی باید جنگ انجام شود؟ چگونه باید جنگید؟ و شکست و پیروزی به چه معناست؟ برای مثال اگر روسیه به شرق اروپا حمله کند آیا آمریکا باید از نیروی نظامی استفاده کند و اگر بله، در کجا و با چه گسترهای و چطور؟ در ارزیابی، در فواصل زمانی مشخص، تشخیصها و تصمیمگیریهای قبلی مورد بررسی قرار میگیرد تا مشخص شود آیا چشمانداز استراتژیک تغییر کرده است یا نه. برای مثال آیا روابط قدرت بین چین و آمریکا مانند قبل است یا تغییر کرده است. هوش مصنوعی در هر سه حوزه یاد شده بر فرمولبندی استراتژی امنیت ملی اثر میگذارد و میتواند فرصتها و تهدیدهایی به وجود آورد. هوش مصنوعی میتواند بر کسانی که وارد حوزه تصمیمگیری درباره امنیت ملی میشوند اثر بگذارد یعنی بر دیدگاههای افرادی که در مناصب بالای کشور قرار میگیرند. همانطور که بیان شد، تصمیمگیرندگان بر مبنای درکی که از خطرات و نحوه واکنش صحیح به آن دارند تصمیم میگیرند. ممکن است گفته شود میتوان تصمیمگیریهای مهم و حیاتی را به انسان سپرد. اما واقعیت این است که در دنیای هوش مصنوعی، این فناوری بر مدیریت، استقرار و توسعه نیروی نظامی اثر میگذارد و این اثرگذاری فراگیرتر از حدی است که تصور میشود.
با آنکه وزارت دفاع آمریکا تضمین کرده که تصمیمگیری نهایی توسط انسانها انجام میشود اما پرسشهای مختلفی در این حوزه وجود دارد. برای مثال اگر قرار است هوش مصنوعی بتواند سیستمهای تسلیحاتی را فعال و نوع واکنش و سلاح را انتخاب کند شرایط بهطور کامل تحت کنترل انسان نخواهد بود. در واقع هوش مصنوعی بر مبنای دانش و درک خود از جهان، از خود و چارچوب کلی شرایط، بین روشهای مختلف عمل، یکی را انتخاب میکند. اساسا معنای هوش مصنوعی، توانا کردن ماشینها برای آموختن و تصمیمگیری مستقل است. خیلی اوقات انسان نمیتواند به سرعت ماشین تصمیمگیری کند، در نتیجه تصمیمگیری به ماشین سپرده میشود. همچنین اگر به هر دلیل امکان مشورت ماشین با انسان وجود نداشته باشد، ماشین هوشمند بهطور مستقل تصمیمگیری خواهد کرد. برخی کارشناسان معتقدند در حوزه تصمیمگیریهای مهم باید تصمیمگیریهای هوش مصنوعی محدود شود و ماشین هوشمند صرفا بهعنوان مشاور انسان و نه تصمیم گیرنده بتواند اقدام کند. ماشینهای هوشمند نسبت به انسان توانایی بالاتری در پردازش دادهها و اطلاعات و شناسایی الگوها دارند. آنها میتوانند در این حوزهها به انسان کمک کنند و این کمک بسیار ارزشمند خواهد بود.
ارسال نظر