انتخاب چهار گزینهای سعودیها
با آنکه ذخیره استراتژیک نفت در کشورهای بزرگ مصرفکننده این ماده خام از جمله آمریکا بالاست و خود عربستان نیز ذخایر بزرگ نفت برای ارائه به بازار و حفظ ثبات در بازار نفت دارد؛ اما سناریوهای مختلف درباره آنچه در روزهای آینده ازسوی این کشور و آمریکا انجام خواهد شد، مطرح است که نگرانیهایی پدید آورده و مدتها ریسکهای گوناگون بازار نفت و امنیت خاورمیانه را تهدید خواهد کرد.
آمریکا بدون ارائه مدارک لازم به احتمال دخالت ایران در حملات یاد شده اشاره کرد و ایران این ادعا را رد کرده است. همچنین حوثیهای یمن که تحت حمایت ایران هستند و در چهار سال اخیر مورد حمله ائتلاف به رهبری عربستان قرار دارند مسوولیت حملات را بر عهده گرفتهاند. روز دوشنبه در آغاز معاملات هفته در بازارهای جهان، قیمت نفت برنت تا حدود ۲۰ درصد رشد کرد و به محدوده ۷۰ دلار رسید، اما در ساعت بعد رشد قیمتها کمتر شد. ترامپ در چند توییت درباره این حملات اظهارنظر کرد و گفت دستور استفاده از ذخایر استراتژیک نفت در صورت لزوم را صادر کرده است. بازارها تا اندازهای آرام شدهاند، اما پرسش اصلی این است که گزینههای پیشروی عربستان در واکنش به وضعیت بهوجود آمده چیست. قبل از بررسی این گزینهها باید به این نکته مهم اشاره کنیم که ارتش یمن اعلام کرده هر لحظه ممکن است بار دیگر به تاسیسات نفتی عربستان حمله کند و این به آن معناست که حملات ابتدای هفته یک اتفاق نبوده، بلکه اکنون جنگ چهار ساله بین یمن و ائتلاف به رهبری عربستان وارد فاز جدیدی شده است.
نخستین گزینه پیشروی عربستان، افزایش گستره حملات نظامی به یمن است. عربستان هیچ کشوری را عامل حملات پهپادی ندانسته، اما چند ساعت پس از این حملات، جنگندههای سعودی مواضع حوثیها را در شمال یمن بمباران کردند. عربستان از سال ۲۰۱۵ جنگ با یمن را آغاز کرده، اما حملات عموما به صورت هوایی بوده و در روی زمین، درگیری قابلملاحظهای بین دو طرف صورت نگرفته است و به همین دلیل اثر حملات چندان بزرگ نبوده به این معنا که سرزمینی به تصرف در نیامده است. تحلیلگر موسسه تحقیقاتی استراتفور انترپرایز میگوید: «از این پس عربستان تحت فشار بیشتری قرار میگیرد تا بر توان خود از هر جهت بیفزاید و عملیاتهای گستردهتر علیه یمن انجام دهد و این در حالی است که در حال حاضر عربستان دقیقا عکس این موضوع را میخواهد. از سوی دیگر اگر عربستان به این نتیجه برسد که تاسیسات نفتی از عراق و با موشکهای کروز هدف قرار گرفته است باید فشار بر عراق را افزایش دهد تا از چنین اقداماتی ازسوی نیروهای مخالف عربستان مستقر در عراق جلوگیری کند.»
دومین گزینه، حملات سایبری و عملیاتهای محرمانه است. این محتملترین واکنش عربستان در کوتاهمدت خواهد بود؛ اما تاثیر این نوع اقدامات بزرگ نیست. زیرا تواناییهای ارتش سایبری عربستان بسیار محدود است. برای مدتی طولانی آمریکا و عربستان تلاش کردهاند به برنامههای امنیتی، اطلاعاتی و موشکی ایران لطمه وارد کنند، اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد این تلاشها در کاهش توان ایران موفق بوده است. به احتمال زیاد عربستان سیستمهای اسرائیلی ضدپهپاد، نظیر گنبد ضدپهپاد رافائل را در تاسیسات نفتی خود مستقر خواهد کرد. رژیم اسرائیل و عربستان به ظاهر دشمن هستند، اما پشت درهای بسته و در مواجهه با ایران، همکاریهایی دارند.
سومین گزینه مذاکرات است. مذاکره صلح با حوثیهای یمن بهترین گزینه برای عربستان در بلندمدت است. عربستان به اهداف خود از جنگ یمن دست نیافته و اکنون منابع حیاتی این کشور مورد تهدید جدی از سوی مبارزان یمنی قرار دارد. در ماههای اخیر حوثیها بر تواناییهای نظامی خود افزودهاند و هر روز که میگذرد دستیابی ائتلاف به رهبری عربستان به اهداف خود در جنگ با یمن بعیدتر میشود. کارشناسان معتقدند مذاکره بین عربستان و حوثیها بین حوثیها و ایران جدایی میاندازد. حوثیها کاملا مطیع ایران نیستند و اهداف خاص خود را دنبال میکنند. بدون تردید ایران بر آنها نفوذ دارد، اما تحولات یمن صرفا تحتتاثیر ایران نیست. حوثیها و ایران در حال فعالیت برای دستیابی به اهداف خاص خود هستند. مقامات آمریکا در حال مذاکره با حوثیها برای پایان بخشیدن به جنگ هستند. آمریکا همچنین بر عربستان فشار وارد کرده تا با رهبران حوثی مذاکره کند. انعقاد یک قرارداد صلح که مورد توافق تمامی بازیگران منطقهای باشد، زمینه را برای خروج عربستان از جنگ فراهم میکند. امارات از پیش اعلام کرده، از میزان همکاری با عربستان در جنگ با یمن خواهد کاست. البته دستیابی به پیمان صلح به طوری که تمامی طرفها با آن موافق باشند چندان آسان نیست؛ زیرا هر یک از بازیگران اهداف و منافع خاص خود را دنبال میکنند، اما قدم اول میتواند آتشبس و لغو محاصره یمن باشد.
چهارمین گزینه، جنگ بین ایران و عربستان است. با آنکه احتمال چنین گزینهای بسیار کم است، اما نمیتوان این احتمال را رد کرد. این جنگ کل منطقه را درگیر خواهد کرد، زیرا ایران در عراق، یمن، لبنان و سوریه گروههای مسلح هوادار خود را دارد در نتیجه جنگ به دو کشور ایران و عربستان محدود نخواهد ماند. اگر چنین جنگی رخ دهد ممکن است آمریکا نیز در آن درگیر شود. سناتور لیندسی گراهام از ترامپ خواسته در صورت اقدامات تهاجمی از سوی ایران، آمریکا به تاسیسات نفتی این کشور حمله کند. اما ترامپ تمایلی به چنین کاری ندارد. او مایل است از هرگونه منازعه در منطقه خاورمیانه اجتناب کند و بهویژه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، افزایش تنشها بین ایران و آمریکا شانس ترامپ را برای پیروزی در آن انتخابات بسیار کم میکند.
از سوی دیگر نه عربستان و نه امارات که همپیمانهای منطقه هستند، تمایلی به درگیر شدن با ایران ندارند و ترجیح میدهند به روشهای دیگر امنیت خود را حفظ کنند. چهار سال جنگ بین عربستان و هم پیمانهای این کشور با یمن نهتنها به نتیجه مورد نظر ریاض منجر نشده، بلکه بهنظر میرسد وضعیت جنگ به زیان عربستان تغییر کرده است. عربستان نمیتواند دست روی دست بگذارد، زیرا توان تهاجمی حوثیها به شدت افزایش یافته و هرگونه ناامنی در تاسیسات نفتی عربستان زیانهای بزرگ مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد کشور وارد میکند. بهنظر میرسد فعلا هدف اصلی عربستان افزایش توان دفاعی خود و اثبات امن بودن این کشور و تاسیسات نفتی آن در مقابل حملات حوثیهاست. در هفتهها و ماههای آینده روند تحولات در یمن سرعت بیشتری پیدا خواهد کرد، اما احتمال پایان کامل جنگ و انعقاد پیمان صلح کم است.
ارسال نظر