کمبود مراکز اقامتی

مساله دوم شناساندن جاذبه‌های گردشگری هر بخش از این روستا به عموم مردم است. متاسفانه صرفا جاذبه‌های طبیعی آن‌هم از نوع مزارع، دشت و جنگل‌های سرسبز است که مورد توجه ویژه قرار می‌گیرد که  بخش کوچکی از روستاهای ایران را در بر می‌گیرد. اعتقاد بر این است که درصد بیشتری از روستاهای ایران در دایره روستاهای با قابلیت گردشگری قرار می‌گیرند اما میزان سرمایه‌گذاری و توجه بیشتری را می‌طلبند. روستاهای دارای پتانسیل گردشگری طبیعت که به آنها اشاره شد، از دیرباز و با استقبال مردم رونق یافته‌اند. در کنار این بخش از گردشگری باید برنامه‌های ویژه‌ای برای بوم‌گردی و گردشگری نواحی خاص کشور همچون گردشگری عشایری تدوین شود. توسعه این بخش‌ها، نه فقط با دخالت بخش خصوصی و نه با دخالت صرف دولت امکان‌پذیر است. ویژگی‌های خاص این برنامه، تنها با مشارکت هدفمند هر دو بخش امکان‌پذیر است. در زمینه بهسازی روستاها، ایجاد زیرساخت‌ها و امکانات اولیه روستا، اطلاع‌رسانی و شناساندن مناطق روستایی به عموم مردم، نقش دولت، به ویژه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را به‌عنوان متولی این امر ضروری است.

در زمینه عملیاتی ساختن و اجرای طرح‌های مختلف گردشگری نیز هم‌اکنون مجموعه‌های چابک و جوانی در قالب استارت‌آپ‌ها فعالیت می‌کنند و بهترین گزینه‌ها برای این‌کار هستند اما فعالیت آنها باید هدفمند و بر اساس یک نقشه راه جامع باشد که این نقشه باید همزمان با برنامه‌ریزی دولت در زمینه آنچه ذکر شد، طراحی شود. در بین اقسام دیگر گردشگری روستایی توجه به بوم‌گردی کوتاه‌ترین راه در جهت رونق گردشگری روستایی است. به‌طور متوسط سال گذشته 11 هزار میلیارد تومان حجم بازار اقامت، غیرهتلی بوده است که پیداست غالب آن متعلق به نواحی شهری بوده است. در زمینه هتل و رستوران نیز سهم روستا سالانه تنها 1800 میلیارد تومان است که برای جمعیت 20 میلیون روستایی در بیش از 60 هزار روستا رقم ناچیزی محسوب می‌شود. این آمار نشان می‌دهد که حتی در مناطق دارای پتانسیل گردشگری طبیعت نیز آن‌گونه که باید اقامتگاه‌های هتلی ارزش‌افزایی ایجاد نکرده‌اند.

توسعه بوم‌گردی در این زمینه کارگشاست. ورود دولت با ارائه تسهیلات به روستاییان برای ایجاد اقامتگاه‌های بوم‌گردی و ورود بخش خصوصی به‌منظور بازارسازی و آموزش به میزبانان در جهت رونق این بخش موثر است. گردشگری عشایری نیز نیاز به تمرکز دولت و بخش خصوصی در این بخش دارد. نزدیک به 5/ 1 میلیون نفر از جمعیت ایران را عشایر تشکیل می‌دهند. با آداب و رسوم مختلف، اقامتگاه‌های دیدنی و جذاب و پراکندگی مناسب در سطح کشور. متاسفانه حتی کمترین آشنایی با ویژگی‌های این قشر از مردم کشور وجود ندارد و حرکتی جدی در زمینه توسعه گردشگری عشایری انجام نشده است. در نهایت، می‌توان گفت گردشگری روستایی با پتانسیل بالای ارزش‌افزایی در کشور، نیازمند همت بخش دولتی در زمینه تدوین نقشه راه و ایجاد زیرساخت‌های لازم برای هربخش و ورود هدفمند بخش خصوصی و استارت‌آپ‌ها است.