تاسیس بازار ثانویه
حال که تحریمها صادرات نفت ایران و درآمدهای آن را هدف قرار داده است، این ضرورت دوچندان خواهد شد. زیرا در شرایط تحریم، بخش غیردولتی مزیتهایی نسبت به بخش دولتی دارد. شرکتهای غیردولتی از شبکه روابط غیررسمی برخوردارند؛ این شرکتها منافع و تعاملاتی با شرکتهای خارجی دارند و بالاخره حسابهای مالی این شرکتها خردتر و متکثرتر است. استفاده از ظرفیت بخش غیردولتی به دو روش ممکن است. روش اول فروش طی مذاکره مستقیم شرکت ملی نفت با این شرکتها است. در روش اول همه چیز از جمله قیمت محمولهها و تضامین لازم به مذاکره و توافق حضوری دو طرف بستگی دارد. ممکن است شرکت ملی نفت شرایط سخت یا قیمت بالایی را پیشنهاد بدهد یا در فرآیند ارزیابی صلاحیت خریدار او را رد کند و معاملهای رخ ندهد. ممکن هم هست در شرایطی که کشور با کاهش فروش نفت مواجه شده است، شرکت ملی نفت مجبور باشد نفت را ارزانتر و بدون اخذ تضامین لازم به خریدار تحویل بدهد. هر دو این اتفاقات در گذشته رخ داده است. تا قبل از تحریمهای سال ۹۱ هیچ شرکتی موفق به خرید نفت از شرکت نفت نشد و بعد از آن هم فروش نفت در اتاق تاریک منجر به بروز مفاسد و عدم بازگشت پول به دلیل نگرفتن تضامین لازم شد. اما روش دوم که عرضه نفت خام در بورس است، اشکالات فوق را ندارد. نفت خام در بورس در معرض عموم قرار میگیرد و شرکتها میتوانند نسبت به خرید آن اقدام کنند. تحویل نفت خام تنها وقتی رخ میدهد که شرکتها وجه نقد لازم را پرداخته و تضامین بانکی مورد قبول را ارائه کرده باشند. در اینصورت حتی اگر موفق به فروش محموله و پرداخت وجه آن در زمان مقرر نشوند، دارایی آنها ضبط و درآمد مورد نظر از فروش نفت حاصل میشود. این سازوکار همچنین شرایطی برای ارزیابی خریداران ندارد و هرکس بتواند ۱۰ درصد ارزش محموله را پیش از گشایش بازار بپردازد، میتواند وارد بازار شود. در نتیجه شرکتهای خصوصی با سختگیریهای شرکت ملی نفت نیز مواجه نخواهند شد. علاوه بر این، در سازوکار بورس عرضهکننده منحصرا شرکت ملی نفت ایران است و خریداران باید بر سر خرید محمولههای عرضه شده رقابت کنند. این انحصار عرضهکننده در شرایطی که بازار به حالت پایداری رسیده باشد و مشتریان متعدد به این بازار اعتماد کرده باشند منجر به ایجاد رقابت بین خریداران و فروش نفت ایران به بالاترین قیمت ممکن خواهد شد. به این ترتیب در شرایط تحریم، هزینههایی که بر صادرات نفت کشور تحمیل شده است واقعی میشود و کاهش قیمت ناشی از این هزینهها به کمترین حد خود میرسد. بنابراین عرضه نفت خام در بورس بهترین و شفافترین سازوکار استفاده از ظرفیت بخش غیردولتی برای فروش نفت- هم در شرایط عادی و هم در شرایط تحریم-است و در حالت پایدار نفت ایران را به بالاترین قیمت ممکن به فروش میرساند. تاکنون حدودا یک میلیون بشکه نفت خام در بورس انرژی عرضه و معامله شده است. شرایط طراحی شده برای این عرضه ویژگیهای مثبت زیادی دارد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• کاهش حجم محمولههای قابلتحویل
• اضافه شدن امکان تسویه بخشی از محموله بهصورت ریالی
• امکان تسویه اعتباری (با ارائه ضمانتنامه بانکی)
• تسهیل ورود به بازار (شرط پرداخت ۱۰ درصد بهعنوان تنها شرط ورود)
• برداشت سقف و کف قیمت
• آزاد بودن مقصد
• ارائه نفت خام مرغوب و شناخته شده
• امکان پرداخت سود به سپردههای خریداران نزد شرکت سپردهگذاری
• معافیت از مالیات و عوارض
اما برای ارتقای عملکرد فرآیند عرضه نفت خام در بورس و گسترش آن پیشنهاد میشود چند راهبرد مهم اتخاذ شود:
۱. تضمین تداوم عرضه: بخش غیردولتی برای سرمایهگذاری در این بازار و ایجاد شبکه روابط و مشتریان خود لازم است از عرضه مداوم نفت در این بازار مطمئن باشد. بنابراین ضروری است وزارت نفت اعلام کند عرضه نفت خام با حجم و بسامد مشخص، حداقل به مدت ۵ سال- مستقل از اینکه خریداری برای نفت خام وجود داشته باشد یا نه- ادامه خواهد داشت.
۲. تنوع در حاملهای عرضه شده: با توجه به ظرفیتهای موجود در سایر حاملها و اثر متنوع بودن محصولات عرضه شده در افزایش تعداد شرکتهای علاقهمند به حضور در بورس، پیشنهاد میشود به ترتیب اولویت محمولههای میعانات گازی صادراتی و نفت خام سنگین صادراتی نیز در بورس انرژی عرضه شود.
۳. افزوده شدن امکان تسویه کل ارزش محمولهها به ریال: مشکلات احتمالی در فرآیند تسویه ارزی به دلیل تحریمها ممکن است مانع از حضور حداکثری فعالان اقتصادی در بورس شود. امکان تسویه ریالی کل ارزش محموله باعث میشود شرکتهای بیشتری انگیزه حضور داشته باشند.
۴. تسهیل در عملیات اجرایی و مالی: برخی فرآیندهای عملیاتی فروش نفت در بورس در تعامل شرکت ملی نفت با خریدار انجام میشود. از جمله معرفی و تایید کشتی، تایید حجم و کیفیت محموله و اعلام و واریز وجه معامله به حسابهای موردنظر. این موارد گلوگاههایی هستند که ممکن است با وجود همه شرایط خوب پیشبینی شده در «سطح طراحی» عرضه نفت در بورس، مانع از موفقیت کامل آن در «سطح عملیات و اجرا» شوند. نظارت مستمر بر عملکرد شرکت ملی نفت در این گلوگاهها و رفع چالشهای احتمالی ضرورت دیگر موفقیت و توسعه سازوکار عرضه نفت در بورس است.
۵. کاهش حجم پایه و ایجاد بازار ثانویه: با وجود کاهش حجم محمولههای تحویلی، باز هم یک محموله ۳۵هزار بشکهای بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومان ارزش دارد و عده زیادی توانایی حضور در چنین بازاری را ندارند. میتوان حجم هر حواله فروش را کاهش داد و به ۱۰۰۰ بشکه رساند. در این صورت اگر امکان انتقال به غیر یا بازار ثانویهای برای معامله این حوالهها وجود داشته باشد، میتوان اجازه داد افراد با معامله با یکدیگر حجم حوالههای در اختیار خود را به کمترین حجم قابل تحویل برسانند و نفت را تحویل بگیرند. این راهکار افراد بیشتری را به این بازار جذب میکند و امکان شناسایی خریداران نفت خام را کاهش میدهد.
۶. تبیین عمومی شرایط عرضه نفت خام در بورس: علاوه بر اینکه ضروری است بهترین شرایط برای جذب مشتریان به این بازار وجود داشته باشد، پیشنهاد میشود این مشتریان به خوبی از این شرایط مطلع شوند. فضای عمومی، رویدادها و رسانهها بستری برای آگاهیبخشی به فعالان، سرمایهگذاران و شرکتهای غیردولتی برای حضور در این بازار است.
ارسال نظر