ابزارهای تکمیلی برای کاهش محدودیتها
بررسی بازارهای توسعهیافته دنیا نشان میدهد که هر چه بازارها توسعهیافتهتر هستند، بههمان نسبت از عمق بیشتری نیز برخوردار بوده و در نتیجه محدودیتهای کمتری نیز در معاملات خود دارند. در واقع در بازارهای مالی دنیا محدودیتهایی از جمله حجم مبنا و دامنه نوسان به این شکل که در بازار سرمایه ما وجود دارد، مشاهده نمیشود. تجربه موفق در بازارهای پیشرفته نشان میدهد که هر چه محدودیتهای معاملاتی در آنها کمتر بوده، بههمان نسبت نیز عمق و توسعهیافتگی بازار بیشتر خواهد بود و این امر به ایجاد تعادل در بازار کمک شایانی میکند. بهطوریکه تعادل در این بازارها نه تنها سریعتر رخ میدهد، بلکه نقدشوندگی افزایش یافته و بازار روندی متعادل را تجربه میکند.
در این میان عده زیادی از مسوولان و سیاستگذاران بورسی معتقدند که برداشتن محدودیتها، نوسانات شدیدی را به دنبال خواهد داشت. این در حالی است که زمانی که بازار با محدودیتها مواجه است، تعادل در روند معاملات و همچنین تسویه آن دچار تاخیر شده و در واقع روندی فرسایشی بر کل بازار حاکم میشود. بهتبع درجه نقدشوندگی نیز کاهش یافته و معاملات دچار روندی کسلکننده میشود. این موضوع در سال ۹۲ و همزمان با ریزش بورس تجربه شد. بهطوریکه بازار سرمایه حدود یکسال با روند فرسایشی مواجه بود. به این ترتیب مشاهده میشود که یکی از دلایل طولانی شدن و استمرار روند فرسایشی در بازار، وجود محدودیتها خواهد بود. در واقع چنانچه این محدودیتها در بازار وجود نداشت، بازار با روندی روانتر و دامنه بازتر به فعالیت مشغول بود. در اینصورت زمانهای اصلاح نیز کوتاهتر بوده و بهطور مثال شاید تنها ۲ تا ۳ ماه صرف اصلاح بازار در سال ۹۲ میشد.
به این ترتیب مشاهده میشود که هر چه محدودیتها کاهش پیدا کنند، به همین نسبت جذابیت بازار افزایش یافته و در هر برهه زمانی اعم از بازار نزولی یا صعودی، تعادل با سرعت بیشتری در جریان خواهد بود.
افزون بر این، محدودیتهای کنونی حاکم بر بازار سرمایه از منظر افزایش سفتهبازی نیز قابل بررسی است؛ بهطوریکه در حال حاضر دامنه نوسان محدود و حجم مبنا، ابزاری برای سفتهبازی از طریق تشکیل صفوف خرید و فروش شده است. چنانچه حجم مبنا در بازار نباشد یا دامنه نوسانی سهام بهصورت باز و بدون محدودیت باشد، دیگر صف خرید یا فروشی را مشاهده نخواهیم کرد. در این صورت نه تنها دستکاری قیمتی در بازار از بین میرود، بلکه سفتهبازی نیز برچیده میشود. این موضوع بازار تعادلی را نوید میدهد.
البته برای برداشتن محدودیتهای مزبور، نیاز به ایجاد یکسری زیرساختها داریم. در گام نخست باید قراردادهای اختیار معامله و قراردادهای اختیار فروش استقراضی سهام (Short sell) را در بازار سرمایه راهاندازی کنیم. با وجود این ابزارها بازار قادر خواهد بود تا روند طبیعیتری در معاملات داشته باشد. در اینصورت بازار تحلیلمحور شده و بازاری دوطرفه را شاهد خواهیم بود. به این ترتیب در مجموع باید گفت که به هر میزان محدودیتهای معاملاتی کاهش یابد و در مقابل زیرساختهای مناسب فراهم شود، نه تنها روند معاملاتی واقعیتر، دقیقتر و شفافتر خواهد بود، بلکه امکان دستکاری قیمتی و سفتهبازی به حداقل ممکن خواهد رسید.
ارسال نظر