شش ابهام بزرگ
۱- اصلاح قیمت توسط ناظران بازارهای کاغذی به دلیل احتمال کاهش نفت ایران و ونزوئلا و به تبع آن پیروی بازار فیزیکی
۲- نگرانی از کاهش رشد اقتصاد جهانی به خصوص کشور چین به دلیل جنگ تجاری بین آمریکا و چین
۳- افزایش تولید عربستان و روسیه به منظور پر کردن بازار و جبران کاهش تولید ایران و ونزوئلا
۴- افزایش تولید نفت ایالات متحده و استفاده از ذخایر خود برای کاهش مصنوعی قیمت نفت
۵- اخذ معافیت هشت مشتری نفت ایران از واشنگتن برای خرید محدود نفت این کشور
۶- تضعیف جایگاه اوپک و افزایش نگرانی بابت خروج عربستان از این سازمان
تولید آمریکا، عربستان و روسیه روی هم در هفتههای اخیر به بیش از ۳۳ میلیون بشکه در روز رسید که حدود یک سوم تقاضای جهانی بود. عربستان که تولید خود را از مرز ۱۱ میلیون بشکه در روز گذرانده، در هفتههای اخیر اعلام کرده است که تا ماه آینده حدود نیم میلیون بشکه از تولید خود خواهد کاست، خبری که قیمت نفت را ۲ دلار بهبود داد و وارد کانال ۶۷ دلاری کرد. روسیه نیز اعلام کرده فعلا نیازی به کاهش تولید نیست و نباید با عجله تصمیم به کاهش تولید گرفت. همچنین قابل ذکر است روسیه بر اساس سرمایهگذاریهای انجام داده در توسعه میادین خود، سالانه حدود ۱۰۰ هزار بشکه افزایش تولید خواهد داشت. اعضای اوپک و غیر اوپک نیز قصد دارند در جلسه آتی برای سال ۲۰۱۹ موضوع کاهش تولید ۴/ ۱ میلیون بشکهای را مطرح کنند. آیا وضعیت پیش آمده به نفع ایران است؟ آیا اثرگذاری تحریمها کاهش خواهند یافت؟ صنعت نفت کشور دستخوش چه تغییراتی خواهد شد؟ اینها سوالاتی هستند که در ادامه به آنها پاسخ خواهیم داد.
ترامپ با هدف بهرهبرداری روانی از شعار به صفر رساندن صادرات نفت ایران و همچنین برای تشدید التهابات اقتصادی در این کشور، به طرح و پردازش آن در فضای رسانهای پرداخت، اما در نهایت به دلیل ناامیدی از همپیمانان خود و بیتاثیری توییتهایش و همچنین اصرار کشورهای خریدار مبنی بر ادامه خرید نفت از ایران، مجبور به قبول اعطای معافیت شد. منطق سیاست آمریکا روشن است چرا که خواسته این کشور تضعیف تدریجی ایران، جلوگیری از افزایش منابع مالی ملی، منع سرمایهگذاری خارجی و به تعویق انداختن توسعه ملی و تشدید نا کارآمدیها است. در نتیجه راهبرد فعلی آمریکا نسبت به ایران تسلط بر اعراب و مجبور کردن آنها به برونسپاری امنیت ملی خود و تزریق درآمدهای نفتی خود به آمریکا است.
بهرغم تمام تلاش ایالات متحده روز ۱۳ آبان هم گذشت و لیست نهایی تحریمها اعلام شد. هرچند که موضوع غافلگیرکنندهای برای بازار نفت نداشت، اما قطعا اثرات سوء ناشی از تحریمها در بلندمدت کمکم نمایان خواهند شد. در این ارتباط بد نیست نگاهی به عملکرد تندروهای ایالات متحده داشته باشیم که نشان از چالشهای آنها با وزارت خزانهداری این کشور است. موضوع اصلی در باب تحریم ایران اعتقاد وزارت خزانهداری به مرحلهای بودن تحریمها است اما سیاسیون جمهوریخواه سعی داشتند هر چه سریعتر بدون در نظر گرفتن واکنش بازار نفت، در تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۸ صادرات نفت ایران را صفر کنند. از این رو نباید فراموش کرد نظام تحریمها بسیار پیچیده و چندلایه است و عقبنشینی امروز ایالات متحده، به دلیل بازگشت به تحریمهای مرحلهای است که وزارت خزانهداری آمریکا روی آن تاکید دارد. بر این اساس تصمیمسازان داخلی نباید در معافیت اعطا شده به کشورهای خریدار نفت به خواب فرو بروند، این تازه آغاز راه است و روزهای سختتری در پیش است. البته در کوتاهمدت باید دید که اروپا چه خواهد کرد و مهمترین موضوع که انتقال پول و اجرای سیاستهای ضد تحریمی بهنام سازوکار مالی موسوم به SPV است را چگونه سازماندهی خواهد کرد. بر این اساس ادامه روند تحریمها و معافیتها به عوامل ذیل بستگی داشته و میتوانند نقش حیاتی برای سرنوشت ایران رقم بزنند.
۱- متناسب بودن میزان معافیت آمریکا به خریداران نفت ایران و همخوانی عرضه با تقاضای نفت بازار
۲- ماهیت و روند مناسبات آمریکا با کشورهایی مانند چین، روسیه و حتی عربستان سعودی
۳- سیاستهای اروپا درخصوص کمک به بیاثر شدن تحریمها
۴- تصمیم دموکراتها در قبال مواضع ترامپ در برابر ایران
۵- رشد اقتصادی کشورها به دلیل مصرف انرژی آنها
۶- قیمت جهانی نفت
این عدم قطعیتها همگی با گذشت زمان و بروز نشانههای مختلف شفافتر خواهند شد. در هر صورت شرایط معافیت به خریداران نفت ایران بهطور طبیعی در حوزه صادرات نفت فرصتساز شده است. ایران در شرایط حاضر میتواند ضمن بهرهبرداری از موضوع معافیتهای صادر شده از سوی واشنگتن برای کشورهایی که از ایران نفت وارد میکنند، با اتخاذ سازوکارهای مناسب، زمینه تداوم شرایط معافیت و همچنین افزایش صادرات را دنبال کند. معافیت اعطایی این امکان را به ایران میدهد که بخشی از سهم خود از بازارهای منطقهای و جهانی را حفظ کند. اما مساله اصلی در این موضوع سازوکار دریافت پول نفت است و اینکه پول نفت از چه کانالی تحویل ایران خواهد شد.
در حال حاضر ۸ کشور با معافیت ۶ ماهه برای خرید نفت از ایران آماده میشوند. میتوان گفت تقریبا همه خریداران بزرگ نفت ایران برای دریافت معافیتها، با آمریکا مذاکره و استدلال کرده بودند که توقف خرید نفت از ایران، بر صنایع انرژی آنها تاثیر منفی گذاشته و هزینههای سوخت را افزایش خواهد داد. معافیت این کشورها بر اساس آمار ارائه شده در رسانههای بینالمللی و حداکثر خرید آنها از نفت ایران شامل چین (حداکثر ۳۶۰ هزار بشکه در روز)، هند (حداکثر ۳۰۰ هزار بشکه در روز)، کره جنوبی (حداکثر ۱۳۰ هزار بشکه در روز میعانات)، ژاپن (احتمالا حدود ۱۳۰ هزار بشکه)، تایوان (احتمالا ۲۵ هزار بشکه)، ترکیه (به نظر میرسد حدود ۲۰۰ هزار بشکه)، یونان (احتمالا ۶۰ هزار بشکه) و ایتالیا (احتمالا ۱۰۰ هزار بشکه) است. بر اساس شروط وزارت خزانهداری آمریکا هیچ ارزی به ایران پرداخت نخواهد شد و برخی کشورها در قبال پرداخت بخشی از پول نفت، کالای بشردوستانه همانند مواد غذایی، دارویی و سایر کالاهای غیرتحریمی به ایران تحویل خواهند داد.
بر این اساس فروش نفت ایران در این دوره ۱۸۰ روزه به حدود ۳/ ۱ میلیون بشکه خواهد رسید در حالی که طبق اطلاعات پلتس میزان فروش روزانه نفت ایران در ماه گذشته حدود ۷/ ۱ میلیون بشکه بوده است. از طرفی بر اساس گزارش وودمکنزی اعلام شده است در شرایط فعلی در فصل زمستان ریسک بزرگی در بازار نفت بهوجود خواهد آمد چراکه ظرفیت مازاد اوپک که به ۴ میلیون بشکه رسیده بود در حال حاضر حدود ۷۰۰ هزار بشکه است. همچنین در سال ۲۰۱۹ افزایش عرضه نفت حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه و افزایش تقاضا حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز پیشبینی میشود، اما این مازاد رشد عرضه نسبت به تقاضا در شرایطی که پیشبینی میشود تولید نفت ایران و نفت ونزوئلا (به زیر یک میلیون بشکه) کاهش یابد و همچنین وجود ریسکهای ژئوپلیتیک، برای جبران کاهش این کشورها کافی نخواهد بود. مفهوم این موضوع سخت شدن تحریم ایران است. هر چند کشور در کوتاهمدت خواهد توانست طی ماههای آتی سهم خود را در بازار نفت حفظ کند. اما موضوع در ادامه راه پایدار ماندن مشکلات مهم قبلی همچون عدم سرمایهگذاری و فناوری لازم در بلندمدت برای افزایش بازیافت نفت از مخازنی است که در دوره پیری خود به سر میبرند.
با توجه به مطالب بالا به نظر میرسد تحریمهای اعمالی در بلندمدت شرایط را بر کشور سخت خواهند کرد و موضوع توسعهنیافتگی در کشور، حداقل در بخش اقتصادی ادامه خواهد داشت. اما تنها نکتهای که در حال حاضر واجد اهمیت است و باقی ماندن ایران در برجام را ضروری مینماید، عدم اعمال این تحریمها از طرف سازمان ملل است. با توجه به اعمال تحریمهای آمریکا و کاهش صادرات نفت ایران، به نظر میرسد که فعالیتهای نفتی باید صرفا به توسعه میادین اولویتدار شامل میادین مشترک و میادین در حال تولیدی که نیازمند نگهداشت تولید و ازدیاد برداشت ثانویه هستند معطوف شود و عجالتا توسعه میادین مستقل و بکر به تعویق بیفتد.
ارسال نظر