الگوی کنش دیپلماتیک ترامپ
در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۶ آژانس بینالمللی انرژی اتمی تایید کرد که ایران ابزارهای مذکور در برجام برای از کار انداختن و پایان دادن به ظرفیتهای هستهای خود را بهکار گرفته است. جان کری وزیر امورخارجه «رسیدن روز اجرا» را تایید کرد.رئیسجمهور اوباما، وزارت امورخارجه و دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری اقداماتی را برای ایفای تعهدات ایالاتمتحده تحت برجام آغاز کردند که شامل لغو برخی از دستورات اجرایی، خارج کردن افراد و نهادها از فهرست افراد ویژه مشخص شده، انتشار مجوزهای عمومی برای ازسرگیری تجارت و اعمال توقف تحریم برای افراد غیرآمریکایی بر اساس قوانین متعدد میشد. اعلامیه ۸ می رئیسجمهور ترامپ نشان میدهد که ایالاتمتحده طی سه تا شش ماه، رژیم تحریمهای ایالات متحده را احیا خواهد کرد.
۱. اهداف دونالد ترامپ در خروج از برجام
سیاست امنیتی آمریکا در سالهای ۱۸-۲۰۱۷ با تغییرات مشهودی نسبت به ایران همراه بوده است. باراک اوباما در صدد بود تا از «سیاست دربرگیری» با ایران استفاده کند. چنین رویکردی به مفهوم همکاریهای مرحلهای برای کسب دستاوردهای راهبردی بیشتر بوده است. دونالد ترامپ در شرایطی به قدرت رسید که ایران به تعهدات ساختاری خود متعهد بوده و باید به نتایج و دستاوردهای اقتصادی بیشتری برای ارتقای موقعیت خود نائل شود.
همکاریهای متقابل ایران با کشورهای گروه ۱+۵ و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را میتوان بخشی از سیاست راهبردی ایران در راستای اعتمادسازی دانست. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در هشتم می ۲۰۱۸ یادداشت یازدهم خود را در مورد امنیت ملی(National Security Presidential Memorandum ۱۱) در مقابله با ایران امضا کرد. چنین رویکردی را میتوان بخشی از سیاست و سازوکارهایی دانست که معطوف به دیپلماسی اجبار بوده و بر اساس آن، به «مشارکت ایالاتمتحده در برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)» پایان داد.
دونالد ترامپ در بیانیه خود از مفاهیم تهدیدآمیز در ارتباط با ایران استفاده کرد. ترامپ به این موضوع اشاره کرد که ایالاتمتحده اقدامات بیشتری را برای «مقابله با نفوذ شیطنتآمیز ایران» بهعمل خواهد آورد تا بر اساس آن تمام مسیرهای ایران به سمت تسلیحات اتمی را مسدود کند. تصمیم دونالد ترامپ برای متوقفسازی همکاریهای خود با برنامه جامع اقدام مشترک، تحریمهای اقتصادی یکجانبه ایالاتمتحده را مجددا بهراه انداخت تا زمینههای لازم برای اعمال تحریمهای ثانویه علیه ایران را بهوجود آورد.
بنابر دستورالعمل دونالد ترامپ، تحریمهای ثانویهای اعمال شد که بر اساس آن، همکاری اقتصادی سایر کشورها با ایران را کاهش میداد. تا قبل از این موقعیت، ایالاتمتحده جامعه بینالملل را به سمت تحمیل تحریمهای اقتصادی علیه ایران هدایت میکرد.
پایان دادن ایالات متحده به مشارکت خود در برجام، حداقل در کوتاهمدت، ایالاتمتحده را از نظر آنچه که بیش از یک دهه رویکردی واحد و چندجانبه به فعالیتهای ایران بود، از همپیمانان و شرکای خود جدا میکند.
این گزارش، مبنای قانونی تحریمهای ایالات متحده علیه ایران و ماهیت مرجع تعلیق یا توقف این محدودیتها را شناسایی میکند. این گزارش شامل چهار جدول است که قوانین و دستورات اجرایی را ارائه میکند که خاص ایران و ادعا در مورد فعالیتهای آن در حوزه تروریسم، حقوق بشر و گسترش تسلیحات اتمی هستند.
۲. تاثیر دیپلماسی نیویورک بر آینده تحریمها
سفر رئیسجمهور ایران به نیویورک، زمینه دیدار ایشان با رهبران سیاسی کشورهای مختلف در حاشیه برگزاری هفتاد و دومین سالگرد مجمع عمومی سازمان ملل را بهوجود آورد. حسن روحانی در تمامی دیدارهای دیپلماتیک خود تلاش داشت تا از حقانیت ایران در روند همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک حمایت به عمل آورد. برگزاری اجلاسیه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل به ریاست دونالد ترامپ را میتوان فرصتی دانست که رهبران کشورهای عضو دائمی شورای امنیت، نسبت به خروج ترامپ از برجام رویکرد انتقادی داشته باشند.
در چنین فرآیندی، زمینه برای دیدار وزرای خارجه کشورهای باقیمانده از گروه ۱+۵ در مورد آینده همکاریهای اقتصادی کشورهای مختلف با ایران فراهم شد. کشورهای اروپایی در صدد برآمدند تا سازوکارهای جدیدی برای حمایت از همکاریهای اقتصادی با ایران ارائه دهند. بهرغم چنین اقداماتی، هیچگونه دورنمای مثبتی برای پایان دادن به تحریمهای یکجانبه آمریکا ایجاد نشده است.
سخنرانی رئیسجمهور اسلامی ایران، ماهیت ایدهآلیستی داشت. ایشان از مفاهیم حقوقی، نهادی و بینالمللی استفاده کرد که دونالد ترامپ هیچگونه توجهی به چنین مفاهیمی ندارد.
کشورهای اروپایی تلاش دارند تا تعهدات ایران را در فضای همکاریهای بینالمللی و در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک حفظ کنند. چنین اقدامات و سازوکارهایی را میتوان بخشی از سیاست امنیتی قدرتهای بزرگ در راستای تداوم همکاریهای ایران با نهادهای بینالمللی دانست. حمایتهای دیپلماتیک اروپا، روسیه و چین از ایران هیچگاه نمیتواند به تنهایی عامل مؤثری برای پایان دادن به تحریمها تلقی شود. تیم سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا در دوران دونالد ترامپ بر اعمال فشارهای اقتصادی برای تغییر در الگوی رفتار سیاست خارجی ایران تاکید
دارند.
رویکرد تیم سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا را باید در اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی بیشتر برای انعطافپذیرسازی الگوهای رفتار منطقهای و راهبردی ایران دانست. واقعیتهای موجود نشان میدهد که ترامپ هیچگونه انگیزهای برای پایان دادن به تحریمها در شرایط عادی نخواهد داشت. ترامپ و تیم سیاست خارجی ایالات متحده از ادبیات و مفاهیم متناقض برای ایجاد ابهام در ذهنیت دیپلماتیک ایران استفاده میکنند. آنان تلاش دارند تا ایران را در وضعیت تغییر الگو در نقش راهبردی خود قرار دهند.
۳. مرجع توقف یا تعلیق تحریمهای اقتصادی
مهمترین دغدغه سیاست خارجی ایران را باید در سازوکارهایی جستوجو کرد تا زمینه پایان دادن به تحریمها فراهم شود. هماکنون روندهای جدیدی از دیپلماسی هستهای ایران شکل گرفته که میتواند بر چگونگی و الگوی تعامل ایران در حوزه بینالمللی تاثیرگذار باشد. درحالیکه ایالات متحده تلاش دارد تا محدودیتهای بیشتری را در ارتباط با ایران اعمال کند توانایی وضع یا رفع تحریمهای اقتصادی با اندک هوشیاری و مسوولیت برای تغییر رویدادها، کلید استفاده اثربخش از این ابزار در راستای پیشبرد اهداف امنیت ملی یا سیاست خارجی است.
رئیسجمهور آمریکا بر اساس قانون ضرورتهای ملی و قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بینالمللی اختیار وضع دامنه گستردهای از تحریمهای اقتصادی را دارد، اختیاری که فرمانهای اجرایی آغاز تحریمها غالبا بر مبنای آن است. با استفاده از این قوانین، رئیسجمهور مدعی میشود که ایران تهدیدی غیرمعمول و فوقالعاده که کل یا بخش اعظمی از منابع آن در خارج از ایالات متحده است، علیه امنیت ملی، سیاست خارجی یا اقتصاد ایالات متحده است. دونالد ترامپ از چنین قواعد حقوقی در ساختار داخلی آمریکا استفاده کرده تا فشارهای امنیتی بیشتری علیه ایران اعمال کند. طبعا در چنین شرایطی، پایان دادن به تحریمها از طریق فرآیندهای کنش دیپلماتیک در قالب برجام کار دشواری به نظر میرسد.
نتیجه
واقعیتهای موجود در سیاست امنیتی و راهبردی آمریکا بیانگر آن است که تحریمهای ایالات متحده نهتنها کاهش پیدا نخواهد کرد، بلکه شکل جدیدی از تحریمهای اقتصادی در آبان ماه ۱۳۹۷ علیه ایران اعمال میشود. اعمال تحریمهای جدید را باید بهعنوان بخشی از سازوکارهای مربوط به دیپلماسی اجبار دانست که در سیاست خارجی و امنیتی آمریکا و در برخورد با ایران اعمال میشود.
واقعیتهای دیپلماسی ایران در نیویورک به گونهای بود که با قواعد حقوق و دیپلماسی جهانی هماهنگی داشت. چنین انگارهای به تنهایی و بدون توجه به سیاست قدرت، نمیتواند مطلوبیت مؤثری برای ایران ایجاد کند. اعمال فشارهای اقتصادی آمریکا در قالب فرآیندی که منجر به خروج ترامپ از برجام شد را باید در چگونگی اعمال تعهدات کشورها در فرآیند برنامه جامع اقدام مشترک تحلیل کرد. هرگاه کشوری تمامی تعهدات خود را پاسخ گوید، طبیعی است که بازیگران دیگر در اعمال تعهدات خود همواره شرایط جدیدی را اعمال میکنند. بهکارگیری چنین الگوهایی از سوی ایالات متحده را میتوان بخشی از سیاست قدرت و دیپلماسی اجبار دانست.
ارسال نظر