خاک حاصلخیز پوپولیسم
افزایش قدرت این گروه از احزاب یا به قدرت رسیدن آنها یک ریسک بزرگ برای شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هر کشور یا منطقه محسوب میشود زیرا احزاب و گروههای یاد شده پس از به قدرت رسیدن، مسیری را طی میکنند که با مسیر قبلی کشور در تضاد قرار دارد و برای دورانهای طولانی بیثباتیها در حوزههای مختلف بر کشورها حاکم میشود. اگر شیوههای دموکراتیک در کشور مورد نظر دنبال شود، رایدهندگان در فرصتهای بعدی رای دادن اشتباه خود را جبران میکنند و از احزاب یادشده دور میشوند. اما همیشه این امکان وجود ندارد به این معنا که بسیاری از احزاب افراطگرا نهادهای دموکراتیک و رسانهها را سرکوب و مسیرهای دموکراتیک را مسدود میکنند، در نتیجه کشور به بنبست میرسد.
در ماههای اخیر در نظرسنجیها مشخص شده احزاب ضد مهاجرت برای رای دهندگان اروپایی جذابیت بیشتری پیدا کردهاند. در ایتالیا آقای سالوینی جزو گروهی بزرگ از سیاستمدارانی است که با شعار مسدود کردن راه ورود مهاجران به این کشور، آرای مردم را به سمت خود جلب کرد. در آلمان نیز حزب افراطگرای «جایگزین برای آلمان» محبوبیت بیشتری پیدا کرده و همزمان جذابیت ائتلاف محافظهکار به رهبری آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور کمتر شده است.
تحقیق انجام شده از سوی بلومبرگ در سال گذشته نشان داد جذابیت احزاب راستگرای افراطی در اروپا اکنون بیشترین میزان در ۳۰ سال اخیر است و یک عامل اصلی این جذابیت، نگرانی رایدهندگان درباره بحران پناهندگان است. اما افزایش محبوبیت احزاب افراطگرا در حالی رخ داده که تعداد پناهندگان وارد شده به اروپا به سرعت کاهش یافته است. بدین معنا که پناهندگان یک تهدید برای اقتصاد یا هویت فرهنگی اروپا محسوب نمیشوند. با این حال احزاب راستگرای افراطی محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند.
برخی تحلیلگران معتقدند محبوبیت این احزاب صرفا در مخالفت آنها با سیاستهای مهاجرت احزاب حاکم ریشه ندارد. در ۶ ماه نخست امسال تنها ۴۳ هزار پناهنده به اروپا وارد شدهاند در حالی که در شش ماه نخست سال ۲۰۱۶ این تعداد ۲۳۰ هزار نفر بود. همچنین تعداد پناهندگان در مقایسه با جمعیت چند صد میلیونی اروپا بسیار ناچیز است. متیو گودویل، نویسنده کتاب «پوپولیسم ملی» میگوید: «ما میدانیم که افزایش حمایت عمومی از احزاب راست افراطی به تعداد پناهندگانی که وارد اروپا میشوند وابسته نیست. این حمایتها حاصل وعدههای جذاب احزاب یادشده و به ستوه آمدن رایدهندگان از سیاستهای نسبتا بیتاثیر احزاب حاکم است.»
بدون تردید وعدههایی که احزاب راستگرای افراطی مطرح میکنند هیچ تناسبی با واقعیتها ندارد. اما این احزاب با دامن زدن به هراسهایی که در جوامع اروپایی درباره بروز بحران هویت یا کاهش سطح رفاهی و افزایش جرم و جنایت وجود دارد برای خود جاذبه ایجاد میکنند و نکته جالب توجه این است که پوپولیسم ملی در کشورهایی نظیر مجارستان که تعداد پناهندگان بسیار کم است، محبوبیت بیشتری دارد و این امر نشان میدهد اروپا در مجموع برای گرایشهای افراطی خاکی حاصلخیز دارد. شاید بتوان گفت یک عامل این وضعیت، رونق محدود اقتصادی در تعدادی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا در یک دهه اخیر است. از زمان بحران مالی و رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ تاکنون، وضعیت اقتصادی در تعدادی از کشورهای اروپایی به ویژه کشورهای جنوب این قاره نگرانکننده بوده و میزان بدهیهای این کشورها بسیار بالاست. همچنین نرخ رشد اقتصاد منطقه یورو همچنان پایین است و بانک مرکزی اروپا مجبور بوده اجرای سیاستهای حمایتی را ادامه دهد. عدهای از مردم اروپا معتقدند یک دلیل این شرایط بد، الزام رعایت قوانین اتحادیه اروپا از سوی دولتهای عضو این اتحادیه است. اجرای سیاستهای ریاضتی طولانی در سالهای پس از بحران سال ۲۰۰۸ زمینه نارضایتی مردم را فراهم کرده و آنها معتقدند اگر دولت شان مستقل عمل میکرد شرایط بسیار بهتر بود.
پس از چند دهه موجودیت اتحادیه اروپا و منطقه یورو، فواید حاصل از این دو ائتلاف بزرگ چشمگیر نبوده و اکنون احزابی که مخالف عضویت کشورشان در این دو ائتلاف هستند محبوبیت بیشتری پیدا کردهاند اما یک خطر بزرگ که به قدرت رسیدن احزاب افراطگرا در پی دارد غیر واقع بینانه بودن وعدههای آنهاست که در آینده سبب سرخوردگی رأیدهندگان خواهد شد. احزاب راست افراطی، وضعیت اقتصاد و پناهندگان را دلیل ناکارآمدی سیستمهای سیاسی و اقتصادی کنونی معرفی میکنند و این نوعی فرصتطلبی است.
ارسال نظر