بودجهریزی در نیروهای نظامی
بررسی کردیم و دیدیم که در سال ۱۳۳۹ مجری برنامههای عمرانی سازمان برنامه بوده و خزانه اعتبارات عمرانی در سازمان برنامه قرار داشت و شورای امنیت کشور تصمیم گرفته بود که یک واحد شهربانی برای حفاظت از صندوق خرانه موجود در سازمان برنامه مستقر باشد. از برنامه سوم به بعد دستگاههای اجرایی مجری برنامههای عمرانی بودند و اعتبارات برنامهها نیز در خزانهداری قرار داشت و از سازمان برنامه خارج شده بود، اما همچنان واحد شهربانی در سازمان برنامه تا سالهای میانه دهه ۶۰ مستقر باقی ماند. بعد از بررسیهای صورت گرفته منطق وجود واحد شهربانی به اطلاع رئیس سازمان رسید و با حضور در شورای امنیت کشور استدلال شد که سازمان برنامه به این واحد نیازی ندارد. این موضوع بهانهای شد تا بررسیها در این حوزه به سایر بخشهای کشور نیز گسترش یابد. مرحوم ستاری، فرمانده وقت نیروی هوایی، فرد کاردان و آینده نگری بود که در آن سالها اعلام آمادگی کرد تا با همکاری سازمان برنامه، بخشهایی که دارای نیروی مازاد هستند از میزان نیروها کاسته شود. در گزارشی که خود جناب آقای ستاری به سازمان برنامه ارسال کردند، گفته شده بود در فرودگاه مهرآباد بیش از ۱۰۰ سرباز و نیروی کادری مشغول پست دادن هستند و وقتی علت را جویا شدند، گفته شد که این موضوع از گذشته بوده است. بررسیهای انجام شده نشان داد که بعد از جنگ جهانی دوم انبار مهمات در آن محل قرار داشته و بعد از ساخت و ساز باندهای فرودگاه انبار مهمات جابهجا شده است. از آن سالها تاکنون بیش از ۹۰ سرباز در این محل مشغول کار بودند. محلی که مهمات نیست، ولی پست نظامی برای آن وجود دارد.
بودجه نیروهای مسلح همیشه مشکل داشته و حداقل نیازآنان را نیز تامین نکرده است. افرادی که اگر در جنگ به شهادت میرسیدند اکنون اتوبانها به نامشان میشد، اکنون ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان حقوق میگیرند. بازنشستهها و شاغلان نیروهای مسلح شرایط مالی بسیار بدی دارند و در این میان سربازان حقوق قابل ذکری دریافت نمیکنند و انگیزهای برای کار کردن ندارند. در سالهای پایانی جنگ در سازمان برنامه طرحی تهیه شد که طبق آن طرح نیاز به سربازان با انگیزه و برخوردار از آموزش مناسب گوشزد میشد. از یکسو مشکل منابع اعتباری داریم، از سوی دیگر سربازان فراری زیادی داریم و در زمان جنگ هم داشتیم. تصمیم گرفته شد برنامهریزی صورت بگیرد تا هر فردی میخواهد سربازی نرود و حقوق سرباز معادل خود را پرداخت کند. اگر در حال حاضر حداقل دستمزد را در نظر بگیریم، یک سرباز باید ۲۵ میلیون تومان هزینه نرفتن به سربازی را پرداخت کند. در واقع بهجای آنکه یک فرد بیانگیزه به اجبار وارد دوران سربازی شود، فردی با حداقل حقوق برای دو سال و با قابلیت تمدید در کنار آموزشهای دقیق و اصولی بسته به ارگانی که قرار است در آن خدمت کند، نیروی هوایی، نیروی زمینی یا نیروی دریایی به کار فنی بپردازد. یک زمان برای محافظت از یک منطقه به تعداد پرشماری سرباز نیاز بود، اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی محافظت از همان منطقه را یک دوربین مدار بسته و اتاق کنترل به خوبی انجام میدهد. در همان دوران مخالفتهای جدی ایجاد شد و این طرح تبعیضی بزرگ معرفی شد. اما این طرح تبعیض نبود و در واقع سربازی را از یک قانون اجباری بهشکل افتخاری تبدیل میکرد. بسیاری از جوانان علاقه مندند تا در صورت تامین مالی ولو در سطح حداقل حقوق در نیروهای مسلح و مرزبانیها خدمت کنند. اما در حال حاضر بهجای ورود افراد با انگیزه به خدمت سربازی، افرادی به اجبار و بدون انگیزه و با پرداخت دستمزدهایی بسیار پایین به خدمت گماشته میشوند. البته در حال حاضر قانون به افرادی که ۸ سال غیبت دارند، اجازه پرداخت مبالغی را داده تا در آن صورت بتوانند معافیت خود را دریافت کنند اما این قوانین تشویق به غیبت از سربازی است و نتایج مطلوبی ندارد. در واقع افرادی که غیبت بیشتری دارند باید مبلغ بیشتری پرداخت کنند. با قوانین مناسب و ساماندهی این شرایط میتوانیم افراد متخصص فراوانی تربیت کنیم تا در شرایط خاص بتوانیم از این نیروها بهرهبرداری مناسب و حداکثری داشته باشیم. این طرح بهصورت پژوهشی و علمی در سازمان برنامه طراحی شده است و عملا هم دیدیم که موفقت آمیز بوده است.
متاسفانه در بین نیروهای مسلح تصور بر این است که با ساماندهی و تغییرات مثبت در قانون خدمت نظام وظیفه، نیروهای مسلح کشور تضعیف میشوند، اما با مقایسه ارتش سایر کشورهای جهان به خوبی میتوان به این مهم رسید که با تامین مالی مناسب و آموزشهای حرفهای سربازان، نیروهای مسلح تضعیف نمیشوند، بلکه با افزایش چشمگیر بهرهوری، نیروهای مسلح از آمادگی قابل قبولی نیز برخوردار میشوند. آموزش در سربازی فقط آموزش اسلحه نیست و آموزش نیروهای مسلح بسیار گستردهتر از این موضوع است. نیاز نیروهای مسلح در اوج جنگ تحمیلی سالانه حدود ۲۰۰تا ۲۵۰ هزار سرباز بود، ولی امروزه با چند برابر این تعداد سرباز، نیازها برطرف میشود. از سوی دیگر افراد زیادی سربازان فراری محسوب میشوند که عواقب بسیاری برای جامعه دارد. بنابراین با روشنگری میتوان ارگانهای مسوول را قانع کرد که در مسیر بهبود خدمت سربازی تصمیمات جدی اتخاذ کنند.
ارسال نظر