تعامل خردگرایانه
۱- خروج کامل ایالاتمتحده از توافقنامه هستهای و وضع تحریمهای سیاسی و اقتصادی یکجانبه و تحت فشار گذاشتن اروپا برای عدم همکاریهای اقتصادی بلندمدت با ایران.
۲- تمدید توافق جاری بهصورت موقت و دستور تعلیق تحریمها تا مدت محدود حداکثر سه ماهه و ادامه آن مشروط به توافق سیاسی ایران و اروپا در مورد مسائل منطقهای و موشکی.
۳- تمدید توافق هستهای و ادامه آن بدون هیچ تغییری در توافق فعلی.
در ایران هم گزینهها و احتمالات مشخص ولی عواقب سیاسی و اقتصادی آن و نقش و جایگاه شهروندان در تصمیمات چندان مشخص نیست. در حقیقت مشکل اعتمادسازی سیاسی و عدم انسجام در سیاستگذاری معضلی است که دولت ایران را نهتنها در مواجهه با کشورهای دیگر و سازمانهای بینالمللی بلکه در تعامل با شهروندان نیز دچار چالش کرده است.
از دیدگاه روابط بینالملل این فقدان اعتماد سیاسی باعث عدم درک درست و دقیق از ماهیت و نیت سیاستهای ایران در تعامل با کشورهای دیگر شده است. اوج این مشکل در منطقه تعامل با عربستانسعودی و در سطح وسیعتر در رابطه بین ایران و آمریکا مشاهد میشود. فساد اقتصادی ناشی از دوران تحریم و کارنابلدی و کژاندیشی سیاسی در دولتهای نهم و دهم باعث ایجاد شکاف عمیق سیاسی بین شهروندان و حاکمیت شده است. ریسک سیاسی و نااطمینانی بالای اقتصادی باعث شده است نهتنها شهروندان از مزایای اقتصادی و سیاسی برجام نفعی نبرند، بلکه نگرانیشان نسبت به ارزش داراییهایشان بیشتر شود. با بررسی سیاست خارجی آمریکا و موضع افراطی عربستانسعودی و همینطور اسرائیل و نفوذ بسیار بالای سیاسی و اقتصادی تندروها در مجموعه تصمیمگیر و اثرگذار دولت آمریکا اتخاذ گزینههای یک و ۲ توسط دولت آمریکا بسیار محتمل است. با فرض پایبندی بقیه دولتها به توافق هستهای گزینههای پیشروی دولت ایران از ۵ حالت خارج نیست:
۱- خروج کامل از توافقنامه هستهای که به معنی نابودی کامل برجام است.
۲- اجرای برخی از بندهای برجام و عدم اجرای بندهای دیگر و احتمالا خروج از معاهده انپیتی و عدم اجازه دسترسی به سایتهای هستهای و نظامی. اقدام متناسب به این صورت که ایران بندهای مربوط به عدم غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصد، توقف توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته و همینطور رآکتور تحقیقاتی خود را اجرا نکند و به بقیه بندها و بازرسیها پایبند بماند. این گزینه به معنای نابودی ناقص برجام است.
۳- ادامه توافق هستهای با همین وضعیت فعلی بدون توجه به تحریمهای آمریکا. این به معنای حفظ برجام بدون آمریکا است.
۴- پذیرفتن بندهای جدید - صرفا هستهای - به توافق فعلی. این به معنای برجام با ماهیت جدید است.
۵- حفظ توافق فعلی و ابتکار عمل شروع مذاکرات گسترده در مورد مسائل دفاعی-موشکی و منطقهای. این به معنای حفظ برجام و رسیدن به توافقات تکمیلی و جدید است.
با بررسی تمام این احتمالات و مناسبات سیاست داخلی و موضعگیریهای ایران اتخاذ گزینههای یک و ۲ بسیار محتمل است و این یعنی نابودی کامل یا ناقص برجام. اما آثارسیاسی و اقتصادی داخلی و منطقهای این گزینهها و نااطمینانی از آینده حتی کوتاهمدت برای ایران بهشدت چالشبرانگیز و مخاطرهآمیز خواهد بود. با بررسی تمام احتمالات و گزینههای پیشرو و با توجه به شرایط اقتصادی سیاسی داخلی و منطقهای برای کاستن از چالشهای ناشی از خروج آمریکا از برجام راهکارهای سیاسی و اقتصادی ذیل با عنوان سیاست تعامل خردگرایانه پیشنهاد میشود:
۱- پرهیز از لجبازی و اتخاذ تصمیمات عجولانه و احساسی و جلوگیری از نابودی کامل برجام با استفاده از اصول دیپلماسی بر پایه عقلانیت و آیندهنگری.
۲- نشان دادن اراده سیاسی و پایبندی ایران به اصول حسننیت و ابتکار پیشنهاد مذاکرات جامع با در نظر گرفتن منافع ملی و بلندمدت کشور.
۳- تلاش در جهت بهبود و ارتقای اعتماد سیاسی و اجتماعی از طریق تعامل سازنده با همه گروههای سیاسی داخلی و رفع حصر و محدودیتها.
۴-ایجاد تحول و ترمیم در ترکیب اقتصادی کابینه، پرهیز از سیاستهای اقتصادی شتابزده و عدم پایین نگهداشتن دستوری و مصنوعی قیمتها در کوتاهمدت، مبارزه با فساد اقتصادی و شفافیت در سیاستها.
ارسال نظر