ضرورت ثبات در سیاست‌گذاری

به‌زعم بسیاری از کارشناسان، تک‌نرخی شدن ارز یک پیشرفت قابل‌توجه برای رسیدن به بازاری منسجم و متشکل همانند بورس ارز است و از میزان رانت و فسادی که دلار آزاد یا مبادله‌ای ایجاد کرده بود، می‌کاهد. ادعای سیاست‌گذار پولی این است که نرخ دلار ۴۲۰۰ تومانی، از مابه‌التفاوت نرخ تورم داخلی و نرخ تورم جهانی محاسبه‌شده و مبنای اقتصادی مستحکمی دارد. اما پر واضح است که در قیمت‌گذاری ارزهای خارجی از سوی بانک مرکزی، عاملی به نام «انتظارات» مغفول مانده است. وضعیت نامطلوب نظام مالی و بانکی کشور در کنار ریسک‌های سیاسی فراوانی که پس از لغو احتمالی برجام، کشور و درآمدهای خارجی‌مان را به مخاطره می‌اندازد به‌قدری هست که احساس خطر ایجادشده، تقاضایی از جنس دارایی امن برای ارزهای خارجی ایجاد کند. چه‌بسا این ارزها به ادعای معاون رئیس‌جمهور به‌صورت «قاچاق» و با نرخی بسیار فراتر از نرخ تصویب‌شده بانک مرکزی و در خفا مورد خرید و فروش قرار بگیرند.

طرح اخیر بانک مرکزی، از دو محدودیت عمده برخوردار است؛ اولی، بالا بودن فشار تقاضا به دلیل نااطمینانی‌های مذکور و دومی، عدم پوشش مورد نیاز تمام طیف متقاضیان ارز همچون مسافران خارج از کشور یا شرکت‌کنندگان در نمایشگاه‌های خارجی است. همه این موارد به‌احتمال‌زیاد به بازاری موازی برای ارزهای خارجی منجر خواهد شد و جو امنیتی حاکم بر بازار ارز را امنیتی‌تر خواهد کرد. متقاضیان واقعی ارز از این پس با ثبت سفارش در سامانه ارزی می‌توانند ارز موردنیاز خود را به قیمت مصوب تامین کنند. اما هنوز معلوم نیست که تکلیف سالانه ۱۲ میلیارد دلار جنس قاچاقی که به کشور وارد می‌شود، چه خواهد شد. به نظر می‌آید که هنوز تلاش چشمگیری برای بستن مبادی قاچاق کالا که همزمان به خروج ارز منجر می‌شود، شکل نگرفته است. بنابراین، جنس سومی از تقاضا برای کالای قاچاق شکل می‌گیرد که قابلیت ثبت در سامانه ارزی را ندارد و به‌احتمال بسیار برای تامین نیاز خود به بازار آزاد روی خواهد آورد.

با این همه برای بررسی دقیق‌تر تاثیر ارز تک‌نرخی بر بازار سرمایه، باید وضعیت ایده‌آل را مورد تصور قرار داد. در چنین شرایطی، احتمالاً بانک مرکزی به همه اهداف ارزی خود رسیده و سامانه ثبت سفارش ارزی برای تمام طیف متقاضیان واقعی دلار و با امکان سفارش حجم قابل قبولی از ارزها، فراهم است.

واضح است که بازار سرمایه ایران در بلندمدت از ثبات در نرخ‌های برابری ارزی منتفع خواهد شد. چراکه نوسانات یا رشد هیجانی ارزها به نفع بازار سرمایه نیست و پول ریسک گریز را از آن دور کرده و به‌سوی بازارهای ارزی و طلا می‌برد. در شرایط ارز تک‌نرخی و ثبات بازار، رانت موجود برای برخی شرکت‌ها که از اختلاف میان ارز مبادله‌ای و آزاد سود قابل‌توجهی کسب می‌کردند، از میان می‌رود و شرایط برای همه بنگاه‌های اقتصادی فعال در بازار سرمایه یکسان خواهد شد.

ارز تک‌نرخی، کیفیت تحلیل‌ها را ارتقا می‌بخشد و بازار را پیش‌بینی‌پذیرتر می‌کند. از همه مهم‌تر، زمینه را برای ایجاد بورس ارز و مدیریت ریسک‌های ناشی از نوسانات ارزی فراهم می‌سازد. همه این موارد اخبار خوبی به‌حساب می‌آیند و به رشد اعتماد و اعتلای بازار سرمایه کمک خواهند کرد. البته به شرطی که سیاست‌گذار پولی، شایستگی و توان لازم برای به ثمر رساندن اهداف خود را داشته باشد و به کار ببندد.