بحرانهای بانکی
از دید اقتصاددانها، حتی اکنون که یک دهه از بحران مالی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ جهان میگذرد، نظام بانکی آمریکا و اروپا توانایی مقابله با بحرانی جدید را ندارند و به رغم تلاشهایی که برای رفع زمینههای بحران انجام شده هنوز تهدیدهایی وجود دارد. میزان بالای بدهیهای مشکوک الوصول، فساد مالی، انتصابهای مبتنی بر روابط و نه لیاقت، خوشبینی افراطی، سهلانگاری قانونگذاران و مدیران بانکهای بزرگ و نادیده گرفتن ریسکها، برخی از مهمترین عوامل نگرانی هستند. بحران مالی سال ۲۰۰۸ به روشنی نشان داد فعالیتهای پر ریسک بانکی بهطور کلی اقتصاد را تحت تاثیر قرار میدهند و رونق آن را تهدید میکنند. فعالیتهای پرریسک به خروج سپردهها از بانکها منجر میشود و شرایط مالی بانکها تضعیف خواهد شد. هرگز نباید تصور کرد بحران بانکی به نظام بانکی محدود میماند. هرگونه تنش و بحران در نظام بانکی حتی اگر از یک شعبه بانک آغاز شده باشد میتواند به کل اقتصاد یک کشور لطمه وارد کند.در مطالب حاضر به عوامل بروز بحرانهای بانکی، ریسک بالای بروز این بحران در چین، اقداماتی که بانکهای مرکزی و قانونگذاران باید برای جلوگیری از بحران انجام دهند و مورد فساد بانکی در هند اشاره شده است.
احسان آذرینیا
ارسال نظر