پنجره جمعیتی از نگاه استنفورد
۱. این گزارش که توسط فرزانه رودی سرپرست سابق بخش خاورمیانه موسسه پی. آر. بی. و پویا آزادی و محسن بهشتیان مسگران از دانشگاه استنفورد نگارش شده است به تبیین روند عوامل تغییرات جمعیتی (باروری، مرگ و میر و مهاجرت) پرداخته و در ادامه ضمن مرور تغییرات سطح باروری و سیاستهای جمعیتی ایران در دهههای پیشین به ترسیم چشمانداز آتی جمعیت کشور میپردازد. این مقاله همچنین روند تغییرات باروری ایران را با طیف وسیعی از کشورها در دیگر نقاط جهان و با ثروت سرانه متفاوت مورد قیاس قرار میدهد و در انتها با صورتبندی شرایط کنونی ایران در زمینههای توزیع سنی جمعیت، اشتغال و آموزش، فرصت باقیمانده ایران برای بهرهوری از پنجره جمعیتی را مورد بحث قرار میدهد.
فرزانه رودی
سرپرست سابق بخش خاورمیانه موسسه پی. آر. بی.
جمعیت ایران طی 40 سال گذشته تغییرات دامنهداری را پشت سر گذاشته است. نخست، در دوره 10 ساله منتهی به سرشماری سال ۱۳۶۵، ایران بهطور میانگین شاهد نرخ باروری کل 2/ 6 فرزند و رشد جمعیت سالانه ۹/ ۳ درصد بوده است که منجر به افزایش جمعیت از ۳۴ میلیون در سال ۱۳۵۵ به ۵۰ میلیون در سال ۱۳۶۵ شد. سپس در تحولی شگرف، نتایج سرشماری سال ۱۳۷۵ حاکی از تقلیل نرخ باروری کل به ۵/ ۲ فرزند و متعاقبا کاهش نرخ رشد سالانه جمعیت به سطح ۵/ ۱ درصد بود.
علاوه بر نرخ بیسابقه کاهش باروری، عدم استفاده از سیاستهای الزامآور برای کنترل فرزندآوری (مانند چین) یا قانونی کردن سقط جنین (مانند ترکیه) از دیگر ویژگیهایی است که این تحول جمعیتی را از رویدادهای مشابه جهانی متمایز میکند. طبق برآورد سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت ایران نزدیک به ۸۰ میلیون و نرخ رشد آن به ۲/ ۱ درصد در سال رسیده است که با میانگین نرخ رشد فعلی جمعیت جهان برابری میکند. همچنین، در حال حاضر نرخ باروری کل در ایران حدود ۰/ ۲ تا ۱/ ۲ تخمین زده میشود که بسیار نزدیک به نرخ جایگزینی (حدود ۱/ ۲) و بالاتر از میانگین نرخ باروری کل در کشورهای توسعه یافته است.
در صورت تداوم روند فعلی فرزندآوری، پیشبینی میشود جمعیت ایران تا سال ۱۴۰۰ به ۸۶ میلیون، و تا سال ۱۴۲۰ به ۱۰۰ میلیون افزایش بیابد. تغییرات ذکر شده در زمینه باروری تاثیر گستردهای بر ساختار سنی جمعیت ایران گذاشته و به موجب آن نسبت جمعیت زیر ۱۵ سال و سالمندان بالای ۶۵ سال به جمعیت افراد حاضر در سنین فعالیت (۱۵ تا ۶۵ سال) که از آن بهعنوان نسبت وابستگی سنی یاد میشود، از ۹۵ درصد در سال ۱۳۷۰ به کمتر از ۵۰ درصد در سال ۱۳۸۲ و سالهای پس از آن کاهش یافته است. تحول فوق در ساختار سنی کشور موجب پیدایش فرصت پنجره جمعیتی شده است که ماهیتی گذرا داشته و با افزایش اجتنابناپذیر نسبت وابستگی سنی در میانه دهه ۱۴۲۰ به پایان میرسد. در انتهای دوره پنجره جمعیتی، ساختار سنی جمعیت ایران شباهت بسیار زیادی با ساختار فعلی جمعیت در آمریکا خواهد داشت.
پویا آزادی
محقق دانشگاه استنفورد
طبق ارزیابی این گزارش، با توجه به نزدیکی نرخ باروری ایران به سطح جایگزینی، اتخاذ سیاستهای مشوق فرزندآوری در مقطع کنونی و در صورت عدم برنامهریزی صحیح برای استفاده مناسب از نیروی جوان، میتواند با ایجاد گشتاور جمعیتی در آینده به وخامت چالشهای اساسی کشور مانند معضل بیکاری، بحران آب و امنیت غذایی و کاهش توان صادرات انرژی بینجامد. شایان ذکر است، میزان سرانه آب تجدیدپذیر در کشور از ۴۴۴۰ متر مکعب در سال ۱۳۵۰ به ۱۹۴۰ متر مکعب در سال ۱۳۸۰ و نهایتا با عبور از آستانه تنش در سال ۱۳۹۶ به ۱۶۰۰ مترمکعب تنزل یافته است و حتی با چشمپوشی از تاثیرات احتمالی تغییرات اقلیمی در آینده و حفظ روند باروری کنونی، این رقم در سال ۱۴۲۰ با تداوم سیر نزولی به دلیل افزایش جمعیت به سطح ۱۳۰۰ متر مکعب خواهد رسید. در روندی مشابه، افزایش جمعیت توام با میزان بالای اتلاف انرژی به علت اعمال سیاستهای نادرست در بخش قیمتگذاری موجب کاهش توان صادرات منابع و مشتقات نفت و گاز شده و به تبع آن از درآمدهای ملی کاسته است.
همچنین جمعیت بالای موالید دهه ۶۰ و سالهای ابتدایی دهه ۷۰ منجر به رشد فزاینده متقاضیان کار در سالهای اخیر شده که در کنار تاثیر تحریمها و عدم توانایی اقتصاد کشور در جذب سرمایه به تعمیق بحران بیکاری در کشور انجامیده است. در این زمینه طبق برنامه پنج ساله ششم توسعه و با هدف کاهش نرخ بیکاری از ۶/ ۱۲ به ۶/ ۸ درصد، دولت موظف به ایجاد سالانه ۹۵۰ هزار شغل شده است. این در حالی است که طبق آمار رسمی بهطور میانگین اقتصاد ایران در دهه گذشته سالانه تنها ۱۷۵ هزار فرصت شغلی ایجاد کرده است. در حال حاضر از ۶۷ میلیون نفر جمعیت بالای ۱۰ سال در ایران، ۲۷ میلیون نفر به لحاظ اقتصادی فعال محسوب شده که از این میان حدود ۲۳ میلیون شاغل و ۳ میلیون بیکار هستند. به تقریب، نرخ بیکاری در شهرها دو برابر روستاها، زنان دو برابر مردان و جوانان دو برابر میانگین کل کشور است.
در بحث آموزش و سرمایههای انسانی، طبق برآورد مجمع جهانی اقتصاد در حال حاضر ایران از نظر سرمایه انسانی در میان ۱۳۰ کشور مورد بررسی حائز رتبه کلی ۸۵ است. این در حالی است که در گروههای سنی زیر ۱۵ سال و ۱۵ تا ۲۴ سال، ایران به ترتیب در جایگاه ۴۴ و ۶۹ قرار گرفته است. در کنار کاهش نرخ بیسوادی در بین جوانان، ظرفیت دانشگاهی ایران نیز در سالیان گذشته از گسترش شایانی برخوردار شده به میزانی که تعداد دانشجویان در حال تحصیل از ۳/ ۲ میلیون در سال ۱۳۸۵ به ۳/ ۴ میلیون در سال ۱۳۹۵ افزایش یافته است و زنان تشکیلدهنده نیمی از این تعداد هستند.
محسن بهشتیان مسگران
محقق دانشگاه استنفورد
به این ترتیب پیشبینی میشود تا سال ۱۴۰۵، نزدیک به ۲۰ درصد کل جمعیت کشور و ۵۰درصد گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال دارای تحصیلات کارشناسی و بالاتر خواهند بود. با وجود این، حصول پیشرفت کمّی در حوزه آموزش دانشگاهی نمیتواند به تنهایی تضمینکننده رشد اقتصادی باشد؟ چرا که ایران به دلیل عدم توانایی جذب سرمایه کافی برای ایجاد مشاغل مرتبط امکان استفاده بهینه از این پتانسیل انسانی را نداشته است.
همچنین، افزایش پرشتاب تحصیلات در مقاطع تکمیلی، که ناگزیر با توجه اندک به کیفیت پژوهش همراه بوده است، خود راهکاری از جانب دولت برای کاهش موقت نیاز به تامین شغل و از جانب بسیاری از فارغالتحصیلان تنها به منزله فرصتی برای یافتن شغل بوده و لذا نمیتواند بازتاب مناسبی از نیازهای واقعی اقتصاد ایران باشد.
پروژه «ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد» تلاشی دانشگاهی با هدف ترویج مطالعات کلاننگر اقتصادی و فنی در حوزه توسعه پایدار و بلندمدت ایران است. این پروژه با مدیریت دکتر پویا آزادی به منظور استفاده از ظرفیتهای علمی پژوهشگران برجسته خارج از کشور با هدف مطالعه وضعیت کنونی و دورنمای بخشهای مختلف اقتصاد ایران تشکیل شده است و با رویکردی کمی و واقعیتمحور و به دور از روزمرگیهای سیاسی به پژوهش در حوزههای مختلف اقتصادی مانند انرژی، کشاورزی، خدمات، منابع طبیعی و انسانی و محیط زیست در مقیاس کشوری میپردازد.
ارسال نظر