اما و اگرهای همراهی ترکیه
افزون بر این در روزهای بعد از برگزاری همهپرسی و به ویژه متعاقب سفر رجب طیب اردوغان رئیسجمهوری کشور ترکیه به تهران در ۱۲ مهر ماه و دیدار او با مقامات سیاسی کشورمان، موضوع همراهی و همکاری میان تهران و آنکارا برای مقابله با همهپرسی اقلیم کردستان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. زمانی این مساله بیشتر قوت گرفت که اردوغان و رسانههای ترکیهای از ترسیم نقشهراه برای مقابله با همهپرسی اقلیم کردستان با همکاری و اتحاد با ایران و عراق خبر دادند. با تمام این اوصاف اکنون این مساله مطرح میشود که همراهی ایران و ترکیه در تقابل با همهپرسی اقلیم کردستان در چه سطحی میتواند باشد و آیا اساسا این همراهی میتواند شکل فراگیری به خود بگیرد یا خیر؟ در پاسخ به این پرسش استدلال نوشتار این است که همکاریهای میان ترکیه و ایران در تقابل با اربیل، امکان طرح و اجرایی شدن دارد؛ اما خواستههای غیرمعقول و عدم اعتماد به مواضع آنکارا میتواند مانعی بزرگ در مسیر همراهی دو کشور باشد. برای پرداختن به این موضوع در دو سطح همکاریهای میان دو کشور مورد تحلیل قرار میگیرد و در این دو سطح احتمالات سلبی و ایجابی در همراهی تهران و آنکارا بررسی میشود.
محاصره اقتصادی با شرط تضمین نیازهای اقتصادی ترکیه
اولین خواست و اراده ترکیه برای تقابل با اقلیم کردستان در قالب اقدامات اقتصادی و بستن مرزها با اربیل قابل بازتعریف است؛ اما در این سطح ترکیه بهطور کامل به همکاری ایران توجه دارد. به آن معنی که خواهان اقدام هماهنگ و منسجم تهران و آنکارا با یکدیگر است. تا کنون بخش ابتدایی این سطح یعنی بستن مرزهای هوایی اجرایی شده و در آینده نزدیک به نظر میرسد مرزهای زمینی نیز بسته خواهد شد. درصورت اجرایی شدن این مرحله ترکیه مرز مهم خود با اقلیم کردستان یعنی بازارچه مرزی «ابراهیم خلیل» و مرز خاپور را روی اقلیم کردستان خواهد بست و همزمان از ایران این در خواست را دارد که مرزهای «پرویزخان»، «باشماق» و «تمرچین» را روی اقلیم ببندد.
بعد از این مرحله، ترکیه خواهان جبران میزان نیازهای انرژی خود است که تاکنون از سوی اقلیم کردستان تامین میشد. در این زمینه، آنکارا انتظار دارد که ایران این نیازمندی را تامین کند و دولت عراق خسارت مالی آن را جبران کند. در تحلیل کلی میتوان اظهار کرد: بستن مرزهای هوایی و زمینی با همکاری و هماهنگی با ایران را تا حدود زیادی منطقی و قابل اجرا ارزیابی کرد؛ اما طرح جبران خسارتهای مالی از صادرات انرژی اقلیم کردستان از سوی بغداد و تامین نیازهای نفتی از سوی تهران، تا حدود زیادی امتیاز مازادی است که میتواند اندکی با پیچیدگی و دشواری همراه باشد. به این معنی که ترکیه در این سطح منتفع اصلی خواهد بود و به نوعی این درخواست را میتوان زیادهخواهی آنکارا محسوب کرد. واقعیت این است این خواسته آنکارا میتواند عاملی سلبی برای همراهی تهران با خواستهای ترکیه باشد و در روند همکاریها مانع ایجاد کند.
مقابله نظامی و امنیتی با اقلیم کردستان
سطح دومی که در ارتباط با همکاریهای ترکیه و ایران برای مقابله با همهپرسی اقلیم کردستان محتمل است، در ارتباط با اعمال فشار امنیتی و نظامی بر اقلیم کردستان است. در این سطح تهران و آنکارا، در حالت ابتدایی از ارتش عراق برای بازپسگیری مناطق مورد منازعه حمایت نظامی و مستشاری خواهند کرد. در این حالت دو سناریو پیشرو قرار دارد. در سناریوی اول، در صورتی که آمریکا و نیروهای موسوم به ائتلاف ضد داعش دخالت نکنند، ارتش عراق میتواند در بازه زمانی تقریبا چند ماه، کنترل نظامی مناطق مورد منازعه را که از خانقین شروع شده و تا شمال غربی استان موصل امتداد دارد، در اختیارخود در بیاورد؛ اما در این حالت باید نسبت به انگیزههای پنهان ترکیه با دید تردید نگریست. به این معنا که آنکارا طی چندین دهه همواره خواستار الحاق مناطق نفتخیز استان کرکوک و موصل به سرزمین خود بوده است. از این رو اردوغان در صورت وقوع این سناریو، امکان دارد که خواهان کنترل کرکوک و سپردن اداره آن به ترکمنها باشد. همین موضوع نیز میتواند عاملی بازدارنده برای همراهی کامل ایران با ترکیه در موضوع همکاری مشترک نظامی باشد. سناریوی دوم و محتملتر این است که در صورت حمله نظامی ارتش عراق به سمت اقلیم کردستان، آمریکا مداخله کند و از وقوع درگیری نظامی فراگیر ممانعت کند. در این حالت وضعیت بسیار پیچیده خواهد شد و احتمال دارد که مذاکرات برای بازگشت به وضعیت اداره مناطق مورد منازعه در سالهای قبل از ظهور داعش در سال ۲۰۱۴ مجددا در دستور کار قرار گیرد.
ارسال نظر