افزایش ریسک کسبوکارهای بینالمللی
Ukessays
تاریخ تروریسم عمیقا به پس از دوره جنگ سرد برمیگردد اما این معضل پس ازحملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و هفتم ژوئیه ۲۰۰۵ بیشترین تاثیرگذاری را پیدا کرد. بر اساس گزارشهای وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۲ بیش از ۳ هزار نفر از ملیتهای مختلف در حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر کشته شدند. این حملات مثال آشکاری از تروریسم در سطح بینالمللی بودند.
تروریسم در سراسر جهان بر کسبوکار هم از نظر بلندمدت و هم از نظر کوتاهمدت تاثیر میگذارد. یکی از پژوهشگران در این زمینه معتقد است تروریسم بر جذابیت بلندمدت تمام صنایع اثر خواهد گذاشت که از آن جمله میتوان به توریسم، صنایع خردهفروشی و ساخت و تولید اشاره کرد.
Ukessays
تاریخ تروریسم عمیقا به پس از دوره جنگ سرد برمیگردد اما این معضل پس ازحملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و هفتم ژوئیه ۲۰۰۵ بیشترین تاثیرگذاری را پیدا کرد. بر اساس گزارشهای وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۲ بیش از ۳ هزار نفر از ملیتهای مختلف در حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر کشته شدند. این حملات مثال آشکاری از تروریسم در سطح بینالمللی بودند.
تروریسم در سراسر جهان بر کسبوکار هم از نظر بلندمدت و هم از نظر کوتاهمدت تاثیر میگذارد. یکی از پژوهشگران در این زمینه معتقد است تروریسم بر جذابیت بلندمدت تمام صنایع اثر خواهد گذاشت که از آن جمله میتوان به توریسم، صنایع خردهفروشی و ساخت و تولید اشاره کرد. تعاریف مختلفی از سوی محققان در مورد اینکه تروریسم چیست، صورت گرفته است. عدهای تروریسم را به عنوان «تهدیدی یا استفاده مطلق از زور و اقدامات مشابه برای دستیابی به اهداف سیاسی از طریق القای ترس، تهدید و ارعاب میدانند.»
آغاز قرن بیست و یکم جهان را بهطور شگفتآوری تغییر داد و دلیل عمده آن رویدادهای تروریستی ذکر شده بود. پس از این حملات، جنگهایی در جهان درگرفت. دومین حمله مهم تروریستی در جهان نیز درلندن در سال ۲۰۰۵ انجام شد. این حوادث در آن زمان نیز تاثیرات فراوانی بر کسبوکار بر جای گذاشتند. در ادامه به بررسی اثرات چنین حوادثی که در سالهای اخیر در بریتانیا مکررا اتفاق افتاده است خواهیم پرداخت و بحث را به تغییرات ایجاد شده در بازارها معطوف میکنیم. بهطور کلی میتوان گفت تهدیدات تروریستی فضای ریسک را برای تمام کسبوکارها در بریتانیا بالا میبرد. به این ترتیب، این ریسک به خودی خود بر اقتصاد آن اثر میگذارد.
بر اساس گزارشهایی که کمیسیون اروپا در سال ۲۰۰۳ فراهم آورد، تروریستها در حملات خود، کسبوکارها را بیش از هر هدف دیگری در نظر میگرفتند. تروریسم میتواند هر سازمان یا اقتصادی را بهدلیل ترسی که ناشی از عملیات و ترس در فضای کسبوکار بهدلیل هراس ناشی از تکرارهای بعدی این عملیات است، به زانو درآورد و همین موضوع یکی از دلایلی است که موجب میشود آنها غیرمعمولی و با احتیاط بیشتر عمل کنند. افزایش هزینههای امنیت و بهکارگیری سیستمهای جدید میتواند هزینه قابل ملاحظهای را به کسبوکارهای محتلف وارد کند که نتیجه نهایی آن میتواند ارزش بازار کسبوکارهای مختلف را تحت تاثیر قرار دهد. تروریسم اثرات گستردهای بر اقتصاد بریتانیا و فعالیتهای تجاری در این کشور داشته است. این پدیده به نحوی مخرب بر استراتژیهای کسبوکار و بیشتر شرکتهایی که در حوزه کسبوکار مشغول فعالیت هستند اثر گذاشته است.
کسبوکارهای بینالمللی و محلی نیز به دلایلی از حملات تروریستی آسیب میبینند، زیرا این وقایع زنجیره تامین آنان را با اختلال مواجه میکند و برای فعالیتهای کسبوکار نیز مشکلاتی ایجاد میشود. این موضوع همچنین بر تقاضای مربوط به بخش صنعت نیز علاوهبر تقاضای مصرفی اثرگذار است. کاهش تقاضایی که در پی رویدادهای تروریستی ایجاد میشود، ممکن است نتایج مختلفی داشته باشد که شامل مواردی همچون از دست رفتن برخی قراردادها با مشتریان، از دست دادن اطمینان مشتریان، کاهش سهم بازار و کاهش معنادار و قابل توجه در میزان فروش میشود. همگی این موارد میتوانند موجب آسیبهایی در حوزه کسبوکار شوند. برای مثال برآورد میشود که در پی رویدادهای تروریستی ۲۲ ژوئیه سال ۲۰۰۵، این بمبگذاریها تنها در بخش توریسم بریتانیا هزینهای معادل ۳۰۰ میلیون پوند به اقتصاد این کشور تحمیل کرده بودند.
تروریسم علاوهبر این موارد اثرات مستقیمی بر سازمانهای بریتانیایی و تا حدودی نیز بهطور غیرمستقیم بر میزان تقاضای خرید محصولات داشته است که مواردی همچون اختلال در زنجیره تامین، اختلال در جریان سیاستهای اتخاذ شده، مقررات و نیز عوامل اثرگذار بر اقتصاد کلان یک کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. در این میان، تاثیر تروریسم بر اقتصاد کلان حیاتی است و مشتریان در خود استرس و نوعی ترس مداوم احساس میکنند که قطعا بر الگوی مصرفی آنان تاثیر خواهد گذاشت. بسیاری از این حملات علیه کلانشهرهای اقتصادی که با جهان تجارت میکنند، صورت میگیرد و منظور از این کار این است که اثرات چنین حملاتی قویتر شوند. تروریستها همچنین سازمانهای عمومی و خصوصی را هدف میگیرند، اما هدف جذابتر برای آنان کسبوکارها است که نشانی برای حضور آنان در همه جا باشد و پیامدهای اقدامات آنان برای جامعه و اقتصاد عمیقتر باشد.
اثر مستقیم تروریسم بر کسبوکار
اثرات مستقیم تروریسم شامل پیامدهای آنی و فوری تروریسم هستند. در این مورد به مثالی از تروریسم در چند سال گذشته و وقایع تروریستی سال ۲۰۰۵ اشاره میکنیم. براساس گزارشهای اتاق بازرگانی و صنعت لندن در سال ۲۰۰۵، صندوق بینالمللی پول پیشبینی در مورد رشد اقتصادی بریتانیا را ۶/ ۰ درصد کاهش و مقدار آن را از ۴/ ۲ درصد به ۸/ ۱ درصد تغییر داد. این در حالی است که براساس اطلاعات آمار ملی این کشور، رشد واقعی بریتانیا ۶/ ۱ درصد بود که ضعیفترین میزان رشد اقتصادی برای بیش از یک دهه محسوب میشد. همچنین نگاهی به گزارش «موسسه مدیران» در سال ۲۰۰۲، نشان میدهد پس از حملات تروریستی نیویورک، ۲۰ درصد از سازمانهای خصوصی شرایط امنیتی مربوط به کسبوکار خود را افزایش دادند و ۵۲ درصد از سازمانها نیز مجددا ریسک آسیبپذیری خود برای حملات تروریستی را ارزیابی کردند.
این وقایع در سال ۲۰۰۵ در لندن شدیدتر نیز شد. اطمینان به کسبوکار در لندن به کمترین سطوح از سال ۲۰۰۳ و آغاز جنگ با عراق رسید. در ماه آگوست سال ۲۰۰۵، بانک مرکزی انگلستان نرخ بهره را تا یک چهارم درصد کاهش داد تا شرایط اقتصادی را بهبود بخشد. حملات جدید تروریستی نیز میتوانند همین اثرات را در سطوح مختلف داشته باشند. علاوهبر رشد اقتصادی، بسیاری از سازمانها نیز ادعا کردهاند که در هنگام حملات تروریستی، کارکنان آن شرکتها از سفر با وسایل حملونقل عمومی میترسند و ترجیح میدهند از سفر با خودرو یا تاکسی استفاده کنند که منجر به افزایش هزینههای سفر میشوند. علاوهبر این، اثرات مستقیمی مانند افزایش ناگهانی هزینههای تولید، کاهش میزان تولید شرکتها و از بین رفتن سرمایه انسانی باارزش از جمله آثار دیگر تروریسم بر اقتصاد هستند.
تغییر در تقاضای مصرفی
درحالیکه اثرات غیرمستقیم تروریسم در بریتانیا شامل کاهش چشمگیری در تقاضای خریداران بودهاند، تغییرات برنامهریزی نشده و اختلال در زنجیره تامین نیز از آثار غیرمستقیم دیگر تروریسم بر این کشور محسوب میشوند. این شرایط مقامات را وادار میکند تا سیاستهای جدیدی را اتخاذ کرده و فورا آنها را اجرایی کنند. اثرات غیرمستقیم همچنین شامل ارتباطات خارجی سازمانهای بریتانیایی و دولتهای دیگری که بر تجارت با آنها اثر میگذارد، میشود. بر اساس نظر برخی کارشناسان اثرات غیرمستقیم شامل تقاضای مصرف کنندگانی نیز هست که ممکن است قرارداد خرید یا عرضه آنان با اختلال مواجه شود. مشخص است که صنعت بر اساس تقاضای خریداران عمل میکند. بهطور کلی گسترش ترس از سوی تروریسم منجر به کاهش تقاضای کالاهای صنعتی میشود. مطابق تحقیقاتی که دنیل استیل در سال ۲۰۰۸ انجام داده است، احساسات منفی مانند حالت ترس قطعا بر رفتار مصرفکننده اثر میگذارد حتی پس از اینکه مدتی از رخ دادن چنین اتفاقاتی میگذرد.
برخی از اثرات غیرمستقیم تروریسم به سازمانهای بریتانیایی برمیگردد. این اثر در این سازمانها منجر به عدم انسجام در عرضه برخی کالاها و خدمات و منابع خاص میشود و برخی اوقات نیز تغییرات برنامهریزی نشدهای را در پی دارد. این رویدادها منجر به اثراتی جدی بر عملیات سازمانها میشود. تعلیق زنجیره تامین موجب میشود کارآیی این سازمانها تحت تاثیر قرار گیرد. حملات تروریستی در کوتاهمدت موجب کمبود خدمات، کالاها، نهادهای مواد خام و برخی موارد دیگر میشود و به زمان نیاز است تا این نوع کمبود جبران شود.
تروریسم در صحنه اقتصاد کلان
از نظر اقتصاد کلان، بریتانیا پس از حملات تروریستی شاهد کاهش درآمد سرانه، کاهش یا تغییرات ناگهانی در ارزش بازار سهام و افزایش میزان بیکاری بوده است. چنین روندهایی بر اقتصاد بریتانیا اثر میگذارد و انتظارات مصرفکنندگان را نیز تحتتاثیر قرار میدهد. اثرات بلندمدت آن نیز موجب کاهش صادرات و افت تولید ناخالص داخلی و همچنین کاهش درآمدهای مالیاتی و استاندارد زندگی مردم بوده است.
پیامدهای تروریسم بر قیمتگذاری
قیمتگذاری یکی از عوامل اساسی است که بر اثر تروریسم تحت تاثیر قرار میگیرد. برای مثال در بریتانیا پس از حملات تروریستی، هزینهها و نرخ بیمه مربوط به شرکتها در شهرهای بزرگی همچون لندن و منچستر که با این حملات مواجه شده بودند و شانس بیشتری برای وقوع چنین حملاتی نیز داشتند، در مقایسه با شهرهای کوچک افزایش قابل توجهی یافت. شرکتهای حمل و نقل نیز ممکن است نرخ بالاتری را برای انتقال کالاها از مناطق پرریسک یا انتقال به آنها دریافت کنند. بهطور مشابه، ایجاد محیط نااطمینانی در مورد کسبوکارها موجب میشود سازمانهای مختلف در مورد استراتژی قیمتگذاری خود مجددا به فکر فرو روند.
یکی دیگر از اثرات ناگهانی تروریسم، افزایش قیمت محصولات ضروری همچون بنزین، مواد غذایی و برخی موارد مشابه دیگر است. علت این افزایش نیز کمبود این محصولات است. شرکتهای حملونقل نیز در برخی موارد در این شرایط نرخ خود را بالاتر میبرند که دلیل آن افزایش ریسک نقل و انتقال به آن منطقه است. به همین دلیل باید استراتژیهایی در خصوص وقوع چنین رویدادهایی در نظر گرفته شود تا به نحو مناسبی در زمان وقوع رویدادهای تروریستی به ساماندهی این موضوعات کمک کند. وضعیت بازار کالایی تقریبا متفاوت است و در آن بازار قیمتها ممکن است به سرعت با جریان اطلاعات نوسان کند و پس از مدتی قیمت در آنها کاهش مییابد.
ارسال نظر