جنگ قدرت
مکس فیشر
نیویورک تایمز
بحران در خاورمیانه نه تنها به آمریکا سرایت کرده است، بلکه به نظر میرسد ایران و ترکیه را نیز به تنش موجود وارد کرده باشد. زمانی که شیخ حمد بن خلیفه آلثانی شاهزاده قطری با یک کودتای خونین در سال ۱۹۹۵ به پادشاهی رسید، ملتی را تحویل گرفت که به شدت مستقل بودند و یک هفتم جمعیت کنونی را داشتند. این کشور از سال ۱۹۷۱ که به استقلال رسیده بود عمدتا زیرمجموعه قدرت همسایه خود عربستان بوده است. شیخ حمد بر این باور بود که قطر میتواند امنیت خود را با خروج از زیر سایه عربستان نیز حفظ کند.
مکس فیشر
نیویورک تایمز
بحران در خاورمیانه نه تنها به آمریکا سرایت کرده است، بلکه به نظر میرسد ایران و ترکیه را نیز به تنش موجود وارد کرده باشد. زمانی که شیخ حمد بن خلیفه آلثانی شاهزاده قطری با یک کودتای خونین در سال ۱۹۹۵ به پادشاهی رسید، ملتی را تحویل گرفت که به شدت مستقل بودند و یک هفتم جمعیت کنونی را داشتند. این کشور از سال ۱۹۷۱ که به استقلال رسیده بود عمدتا زیرمجموعه قدرت همسایه خود عربستان بوده است. شیخ حمد بر این باور بود که قطر میتواند امنیت خود را با خروج از زیر سایه عربستان نیز حفظ کند. اما چطور؟ رویکرد او در نهایت به یک جنگ سرد منطقهای انجامید. این رویکرد شبیه به کوبا بود که سعی کرد با قطع نفوذ آمریکا یک شبه به یک ابرقدرت تبدیل شود و با آمریکا در آسیا و اروپا رقابت کند.قطر روابطش را با ایران ترمیم کرد و همچنین به میزبان پایگاه هوایی آمریکا تبدیل شد. این کشور کانال ماهوارهای الجزیره را تاسیس کرد و از آن بهعنوان قدرت نرم خود برای جذب متحدانش و تخریب آلسعود استفاده کرد. آمریکا دیپلماسی قطر را موثر دید حتی اگر بعضا آزاردهنده میشد. این کشور از پایگاه خود در قطر برای مذاکرات صلح در افغانستان استفاده کرد. با تکیه بر این پایگاه در قطر، حملات هوایی در عراق و بعدها در سوریه را نیز سامان داد.
در دهه ۱۹۹۰ تحولات تکنولوژیک و اقتصادی بازار خوبی برای گاز مایع قطر ایجاد کرد و این کشور موفق شد این گاز را از طریق کشتی بدون نیاز به خط لولههایی که از عربستان سعودی عبور میکرد، صادر کند. قطر کنترل منابع گازیاش را در دست گرفت و درآمد این کشور از 1/ 8 میلیارد دلار در سال ۱۹۹۵ به ۲۱۰میلیارد دلار در ۲۰۱۴ رسید. شیخ حمد و وزیر خارجه اش در بین پایتختهای کشورهای عربی بهعنوان میانجی و سخاوتمند در حوزه مالی معروف شدند.در سال ۲۰۰2 عربستان سعودی سفیرش را در قطر فراخواند. دلیل این اقدام انتقادات الجزیره از دولت عربستان بود. به گفته دیوید رابرتز استاد دانشگاه کینگز کالج لندن، این روند تا سال ۲۰۰۸ ادامه داشت و کمکم سعودیها این مساله را که قطر یک کشور مستقل است هضم کردند. سفیر عربستان سال ۲۰۰۸ به قطر بازگشت و دو کشور به یک تعادل نسبی رسیدند.بهار عربی در سال ۲۰۱۱ قطر را با وضعیت جدیدی روبهرو کرد. با وجود افزایش نفوذ قطر اما این کشور نمیتوانست سلطه عربستان در منطقه را به چالش بکشد. حال بلوک عربستان در منطقه با تهدیداتی روبهرو بود و این فرصت خوبی بود.
این کشور با کمک برنامههای الجزیره و گاهی از طریق تامین مالی و تجهیز نظامی در جریان بهار عربی، از همه جنبشهای ضد دولتی اعم از سکولار و اسلامگرا حمایت کرد و امیدوار بود بتواند با دولتهای آتی رابطه خوبی داشته باشد. زمانی که اسلام گرایان رشد کردند قطر از آنها حمایت کرد. عربستان سعودی چه از ابعاد نظم منطقه چه از نظر داخلی با چالشهایی روبه رو شد و این جنبشها برای عربستان نیز تهدید بودند.هر گاه خلأ خاصی به وجود میآمد، این دو کشور خلیج فارس سعی میکردند این خلأ را زودتر از دیگری، پر کنند. به گفته برخی از کارشناسان سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ جنگ نیابتی در سراسر منطقه آغاز شده بود. برای مثال در تونس هر یک از دو کشور از طرفهای مخالف حمایت کردند.در مناطق دیگر رقابت دو کشور جدیتر بود. در لیبی هر کدام از یک جریان حمایت میکرد و جنگ داخلی در این کشور را دامن زدند. در سوریه هر یک از دو کشور عربستان و قطر، یکی از طرفهای مختلف شورای مخالفان را حمایت میکرد که این حمایتها شامل افراط گرایان نیز میشد. در مصر قطر از اخوان حمایت کرد که کاندیدایش در اولین انتخابات واقعی بعد از سال ۲۰۱۲ به پیروزی رسیده بود. سال بعد زمانی که ارتش مصر کودتا کرد سعودیها بسته ۱۲ میلیاردی کمک خود را به نیروی تازه به حاکمیت رسیده هدیه دادند.
این مداخلات به علاوه بهار عربی، ژئوپلیتیک منطقه را تغییر داد. ترکیه به دلایل شخصی به جریانهای نزدیک به قطر پیوست و ائتلافی را با این کشور شکل داد. کشورهای شیخ نشینی مانند امارات از تسری این تحولات به داخل کشورهایشان میترسیدند و به همین دلیل پشت عربستان علیه قطر جمع شدند. رقابتها حتی به واشنگتن نیز کشیده شد، جایی که قطر لابی خوبی داشت. با این حال امارات نیز سعی کرد همین مسیر را رفته و نفوذ قطر را در آمریکا کاهش دهد.در سال ۲۰۱۳ جایگاه قطر کم و بیش از دست رفت. متحدان قطر در بهار عربی دچار چند پارگی شدند. شیخ حمد بیمار شد و پسر ۳۳ ساله اش که تجربه کمی داشت جانشین او شد. دوران قدرت منطقهای قطر به پایان رسیده بود. با این حال قطر استقلالش را داشت و شبکه ارتباطاتش نیز هنوز وجود داشت. عربستان سعودی استقلال قطر را پذیرفت و بر دیگر دشمن منطقهای خود یعنی ایران متمرکز شد. این مساله به نفع آمریکا نیز تمام شد که میخواست هم با عربستان و هم قطر رابطه داشته باشد.در سال ۲۰۱۵ توافق هستهای با ایران با اهداف عربستان در تضاد بود و مسائل پیچیدهتر شده بود. این توافق عربستان را بیش از پیش نگران رابطه ایران و قطر کرد اما علاقهای به فشار آوردن به قطر نداشت چرا که عربستان با واشنگتن بر سر توافق هستهای دچار مشکل مهم تری بود. دو کشور همچنان در یک تعادل متزلزل باقی ماندند.
قمار سعودی
اگرچه قطر عقبنشینی کرده بود اما رویکرد قطر درس مهمی به عربستان داد: قطر میتواند تهدیدی جدی برای عربستان باشد. عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس و مصر در نهایت فرصتی برای پس گرفتن سلطه شان پیدا کردند. این تحولات میتواند تماشاگران را نیز مجبور کند یکی از دو طرف را انتخاب کنند. در شرایطی که عربستان هم از قدرت بیشتری برخوردار است، ریاض همچنان روی ایجاد سلطه بر منطقه در شرایطی که فشار زیادی از سوی ایران وجود دارد، کار میکند.ایران در پی بروز بحران قطر پیشنهاد محموله غذایی به قطر داد و سعی دارد از این تحولات برای توسعه نفوذ خود در منطقه استفاده کند. احتمالا دو کشور کویت و عمان نیز به دنبال ایجاد تعادل میان ایران و عربستان خواهند بود. مراکش در ابتدا موضع بیطرفی داشت اما خیلی زود پیشنهاد کمک غذایی به قطر داد. مهمترین حرکت از سوی ترکیه صورت گرفت که بهطور رسمی از قطر حمایت کرده است. پارلمان ترکیه لایحه اعزام ۳ هزار نیرو به پایگاه این کشور در قطر را تصویب کرد. ایرون استین، تحلیلگر شورای آتلانتیک در واشنگتن، گفته بود ترکیه اخیرا در روابطش با عربستان دچار مشکل شده و به دنبال یک کشور دیگر در خاورمیانه است اما محدودیتهایی در این مسیر برای ترکیه وجود دارد. با وجود اینکه ترکیه یکی از اعضای ناتو است، در سال گذشته گاهی با ایران و روسیه در استراتژیهای منطقهای همراهی کرده است.هنوز مشخص نیست این بحران چطور حل و فصل خواهد شد. به پایان دهه دوم رقابتهای عربستان و قطر نزدیک میشویم. معلوم نیست آیا ادامه این وضعیت بیثباتی و ائتلافهای متعدد، منطقه را به چه سمت و سویی خواهد برد.
ارسال نظر