تعریف ساختارهای فرابخشی
محمدرضا رستمی
معاون جوانان وزارت ورزش
مناسبات و مشاهدات درونی و بیرونی طی این ۶ سال اینطور میگویند که نتیجه ادغام جوانان در ورزش به حدی اشتباه بود که مسوولان هر دو بخش در میدان عمل، به تنگنا آمده و به ناکارآمدی وزارتی مشترک بارها و در دورههای مختلف اذعان کردند. ورزش درگیر امور اجرایی متنوع و بخشی است و جوانان مسوول امور راهبردی و فرابخشی است. همچون آب و روغن که هرگز قابلیت جذب و یکپارچگی ندارند و هر یک هویت خود را مجزا نگاه میدارد، ورزش و جوانان نیز چنین تجربهای را در دوره ادغام سپری کردهاند.
محمدرضا رستمی
معاون جوانان وزارت ورزش
مناسبات و مشاهدات درونی و بیرونی طی این 6 سال اینطور میگویند که نتیجه ادغام جوانان در ورزش به حدی اشتباه بود که مسوولان هر دو بخش در میدان عمل، به تنگنا آمده و به ناکارآمدی وزارتی مشترک بارها و در دورههای مختلف اذعان کردند. ورزش درگیر امور اجرایی متنوع و بخشی است و جوانان مسوول امور راهبردی و فرابخشی است. همچون آب و روغن که هرگز قابلیت جذب و یکپارچگی ندارند و هر یک هویت خود را مجزا نگاه میدارد، ورزش و جوانان نیز چنین تجربهای را در دوره ادغام سپری کردهاند. تجربه تلخی که ورزش با حواشی و جزئیات و تنوعش، حوزه جوانان را بلعید و مفهوم ادغام را بی معنا ساخت و جایگاه استراتژیک و فرابخشی و نظارتی حوزه جوانان در سایهای بس سنگین مفقود شد.سازمان ملی جوانان جایگاه فرابخشی ذیل بالاترین مقام اجرایی کشور را میطلبد تا امکان عمل به وظایف و مسوولیتهای قانونی خود را بیابد. سازمانی که مسوولیتهای سیاستگذاری، رصد و پایش، برنامهریزی، هماهنگی و ساماندهی، توانمندسازی و نظارت و ارزیابی را در سطح فرابخشی و راهبردی دارد، نیازمند ساختاری قدرتمند با تکالیفی دقیق و اختیاراتی متناسب برای عملی کردن آنها است.
۱-موضوع سیاستگذاری جوانان متوجه حوزههای متنوعی همچون اشتغال، مسکن، تحصیل، ازدواج، فراغت، سلامت و... است که بر اساس مطالعات و رصد مرتب وضعیت جوانان و با مشارکت دستگاههای اجرایی مرتبط باید انجام و در شوراهای عالی یا سایر مراجع قانونی تصویب و لازم الاجرا شود. اما تا زمانی که حوزه جوانان در یک وزارتخانه بهعنوان جزئی از یک بخش در دولت باقی است، چنین جایگاه و وجاهتی برای آن قائل نخواهند شد و امکان سیاستگذاریهای توسعه بخش در حوزه جوانان از دسترس خارج و سیاستهای بخشی عمدتا متقابل یا خنثیکننده یکدیگر دنبال خواهد شد و هر روز باید شاهد آسیبهای بیشتر بر بدنه زخم خورده 21 میلیون نفری جوانان کشور باشیم.
۲-امر رصد و پایش وضعیت جوانان به همراه مطالعات جامع و موضوعی مرتبط، چراغ راهنمای سیاستگذاری و تصمیمگیری و برنامهریزی در حوزه جوانان است که بهدلیل بخشینگری ادغام نافرجام ورزش و جوانان، این رصدخانه و پایش و مطالعات رو به تعطیلی گذاشته و چنین کارکرد روشنگرانهای را نیز از حوزه جوانان دریغ کرده است. حال آنکه تحولات جوانی در عصر حاضر به حدی سریع و شتابان و متنوع و متغیر است که عقبماندگی از این سیر تحولات سبب مواجهه با شرایطی غیرقابل پیشبینی یا بحرانی در جامعه جوان کشور خواهد شد که هزینههای مادی و معنوی جبرانناپذیر را بر کل کشور تحمیل خواهد ساخت. بی تردید باید اعتراف کرد که ادغام جوانان در ورزش سبب شده تا سیاستگذاری در این حوزه به اغما رفته و برنامهریزیها بدون پشتوانه تحقیقاتی و پایشهای ملی و منطقهای دنبال شود و فقدان مطالعات و پایشها و بررسی و تحلیل وضعیتها سبب بهمریختگی و آشفتگی و نابسامانی در مدیریت امور جوانان در بخشهای مختلف کشور شود.
۳-امر برنامهریزی امور جوانان که نیازمند اتخاذ راهبردها و سیاستهای معین و یکپارچه است تا تمامی برنامههای بخشی در حوزه جوانان از اشتغال تا ازدواج، از فرهنگ و هنر تا اقتصاد جوانان برای تحقق راهبردهای مشخص و پیادهسازی سیاستهای یکسان برای دستیابی به اهداف برنامهای مشترک بهکار گرفته شوند، امروز به یک رویا تبدیل شده است. بهطور مثال مساله اشتغال زنان و دختران یکی از عوامل موثر در تاخیر ازدواج و تعجیل طلاق شناخته شده است. چاره جویی و سیاستگذاری مناسب در حوزه اشتغال جوانان دختر و پسر بدون توجه به ماتریس عوامل موثر بر هر یک از موارد میتواند آشفتگی و آنومیهای بیشتری را در آینده بیافریند که فرصت برای اصلاح آنها فراهم نشود. در مثالی دیگر رشد بی رویه دانشآموختگان تحصیلات تکمیلی دانشگاهها بدون توجه به نیازهای بازار کار و همچنین شرایط جغرافیایی سکونت جوانان فارغالتحصیل و... سبب رشد سریع بیکاری، رشد مهاجرتهای درون کشوری یا خارجی، رشد آسیبهای اجتماعی و... میشود که بهدلیل عدم یکپارچگی راهبردها، سیاستها و برنامهریزیها برای امور جوانان چنین وضعیت نافرجامی در حال تشدید و تهدید جوانان و منافع ملی است.
۴-امر هماهنگی و ساماندهی به جایگاهی فرابخشی در دولت محتاج است تا سایر دستگاهها برای فعالیتهای مشترک و به اشتراکگذاری منابع و امکانات در راستای سیاستهای حوزه جوانان از آن تمکین کنند و همچنین هماهنگسازی بخشهای مرتبط در یک ستاد مرکزی بهعنوان سازمان ملی جوانان صورت پذیرد و مانع از هدر رفت فرصتها و منابع شده و از موازی کاری و اتلاف فرصتها پیشگیری شود. متاسفانه این جایگاه نیز در ادغام جوانان با ورزش بهطور کامل مخدوش شد و هیچ بخشی چنین جایگاه و ارزشی را برای وزارت ورزش و جوانان قائل نمیشد. بهطور مثال برای برگزاری اردوهای جوانان یا اقامتگاههای ارزان قیمت گردشگری جوانان، اماکن و اردوگاههای مختلفی در اختیار وزارت آموزش و پرورش، کمیته امداد و... هست که زمانهای قابل توجهی نیز بلااستفاده هستند و از سوی دیگر سمنهای جوانان یا دانشگاهها یا... برای اجرای تورهای ارزان قیمت یا اردوهای گروهی دچار مشکلات اقامتی هستند. تجمیع، هماهنگی، ساماندهی فرصتها و منابع این چنینی موجود و پراکنده در بخشهای مختلف کشور به کارآیی و اثربخشی و بهرهوری مدیریتی کمک شایانی کرده و از سرمایهگذاری موازی و غیرضروری برای احداث یا ایجاد فرصتها و منابع مشابه موجود، پیشگیری میکند.
۵-امر نظارت و ارزیابی حوزه جوانان نیز نیازمند جایگاه قانونی فرابخشی است تا پیاده و عملیاتی شدن راهبردها، سیاستها و برنامههای مصوب در مراجع بالادستی کشور در حوزه جوانان را با اقتدار لازم بررسی، ارزیابی و نظارت کند و با ارائه گزارشهای بهنگام به بخشهای مختلف مدیریتی کشور مانع از هدررفت فرصتها و منابع شود. چنین وجاهتی برای وزارت ورزش و جوانان بهعنوان بخشی همتراز با سایر بخشها فراهم نیست و امکان ارائه گزارشهای مدیریتی موثر در تصمیمات و سیاستهای آتی حوزه جوانان نیز فراهم نشده است.
به این ترتیب میتوان ملاحظه کرد که از کلیه وظایف و تکالیف فرابخشی حوزه جوانان در ادغام غیر کارشناسی با ورزش تنها پوسته و اسمی باقی مانده است و تداوم این وضعیت به مثابه فراهمسازی موقعیتی بحرانی برای نظام اجتماعی-اقتصادی کشور در آیندهای نزدیک خواهد بود.
ارسال نظر