15 اولویت در سیاست‌گذاری جدید

مجید فراهانی
عضو منتخب شورای شهر تهران

این روزها که ترکیب شورای شهر تهران به‌صورت کامل تغییر یافته و جمعی اصلاح‌طلب بر اساس رأی قاطع مردم انتخاب شده‌اند، بحث و نظر درخصوص مختصات و ویژگی‌های شهردار بعدی تهران در سطح رسانه‌ها و نخبگان به‌صورت جدی در جریان است.نگارنده به‌عنوان عضو منتخب شورای شهر تهران، ضمن استقبال از شکل‌گیری گفت‌وگوی جدی در میان مردم و نخبگان قائل به آن هستم که علاوه بر بهره‌گیری از تجارب سایر کشورهای دنیا و حتی سایر شهرهای بزرگ ایران، باید مختصات و ویژگی‌های شهردار ابرشهر تهران ناظر بر شرایط محیطی و مسائل و مشکلات و اولویت‌های این شهر باشد.یکی از جدی ترین مؤلفه‌های محیطی شهرداری و شورای تهران، جایگاه آن در ساختار اداره و تصمیم‌گیری شهر تهران است. این جایگاه قابل مقایسه با جایگاه مدیریت شهری و شهرداری‌ها در کشورهای توسعه یافته جهان نیست.

با این مقدمه در حد فهم خود از مسائل و اولویت‌های شهر تهران می‌کوشم ویژگی‌های شهردار تهران را برشمارم.

1- تهران در سه دهه گذشته با غلبه نگرش توسعه فیزیکی و کالبدی اداره شده است. این نوع نگاه به شهر تهران سبب شده است که امروزه با تهرانی با تجمع و تراکم بالای انسانی در کنار دریایی از آهن و سیمان و زیرساخت‌های فیزیکی به همراه انواع آسیب‌ها و چالش‌هایی در حوزه محیط‌زیست، آلودگی هوا و ... مواجه باشیم. این نوع نگاه با نتایج و محصولاتی که به بار آورده، عملا به بن‌بست رسیده است.

از این رو، اولی‌ترین و ضروری‌ترین مساله امروز تهران تغییر «نوع نگاه» به اداره شهر تهران است. این تغییر نگاه و رویکرد، شهرداری متناسب با این نگاه می‌خواهد.

بدیل و جایگزین این نوع نگاه، نگاه اجتماعی و مینیاتوری به شهر تهران است. واقعیت این است که مفهوم «محله» در شهر تهران به‌طور کامل از بین رفته است. بسیاری از محلات تهران در بن‌بست کامل قرارگرفته و در برخی از آنها معابری وجود دارد که بیش از دو دهه است که اصلاح نشده است. برخی سرانه‌های 7 گانه خدماتی در بسیاری از این محلات در حد صفر است. به عبارت گویاتر «کیفیت زندگی» در محلات تهران اساسا قابل قبول نیست. این تغییر رخ نخواهد داد مگر به واسطه قرار گرفتن فردی در سکان شهرداری تهران با نگاه اجتماعی و اصلاحات درون‌گرایانه و محلی شهر تهران.

2- تهران 354 محله دارد. آمارهای رسمی شهرداری نشان می‌دهد که 54 محله محروم در شهر تهران وجود دارد. بررسی کمیت و کیفیت زندگی شهری در این محلات حکایت از وضعیت غیرقابل قبول دارد. البته برخی بر این باورند که تعداد این محلات تا 100 محله نیز می‌رسد.

عمق عقب ماندگی این محلات در حدی جدی است که باید یک تغییر رویکرد اساسی در حوزه تخصصی منابع و امکانات و خدمات رخ دهد به نحوی که در یک دوره زمانی قابل قبول سطح کمی و کیفی متغیرهای زیست شهری در این محلات به میانگین محلات تهران برسد. از این رو شهردار آتی تهران باید به مسأله عدالت و توزیع منابع اعتقاد و باور جدی داشته باشد.

3- مدیریت شهری (شورا و شهرداری) بخش کوچک و محدودی از ساختار قدرت است. لازمه موفقیت مدیریت شهری درک درست از این موقعیت و تعامل دینامیکی و متعادل با سایر اجزای قدرت موثر در اداره شهر است. این تعامل شامل دو بخش است:

بخش اول آن تعامل و همسویی با دولت است. دولت مشخصا در چند وجه نقش موثری در شهر تهران دارد. اختصاص سهم شهر تهران در ساخت مترو، تخصیص سهم تهران از اتوبوس و تاکسی، سهم شهر تهران از ارزش افزوده و بسترسازی لازم برای سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، واگذاری اختیارات برخی دستگاه‌های اجرایی در قالب مدیریت واحد شهری و همسویی کلان در اداره شهر تهران.

بخش دوم این تعامل، تعامل با حاکمیت، قوه قضائیه و سایر اجزای آن است. اگر آن بخش از حاکمیت نیز در تعامل موثر با مدیریت شهری باشد، خروجی آن به نفع شهر تهران خواهد بود. یکی از مصادیق این همکاری در پرونده‌های قضایی است که مصالح و منافع شهر تهران در آن دخیل است. از این رو، شهردار آتی باید قائل و عامل به تعامل موثر و پایدار با حاکمیت و دولت باشد.

4- واقعیت این است که در بیش از دو دهه گذشته شهرداری تهران یا بخشی از هزینه و تامین مالی انتخابات ریاست جمهوری را پرداخته یا اساسا پلکانی برای رسیدن به ریاست جمهوری بوده است.

از این رو شهرداری تهران کارکرد سیاسی پیدا کرده است. این کارکرد، آفت‌ها و چالش‌های فراوانی را بر گرده شهر تهران تحمیل کرده است. این رویه و کارکرد باید در نقطه‌ای منقطع شود. به نظر می‌رسد اکنون زمان مناسبی برای اعمال این رویکرد است. از این رو شهردار آتی شهر تهران نباید داعیه ریاست جمهوری یا حداقل شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را داشته باشد. این وضعیت باعث می‌شود که معیارهای تکنیکی و فنی ارجحیت بالاتری پیدا کند. در همین راستا می‌توان دوباره به این مسأله فکر کرد که شهردار غیرسیاسی تهران می‌تواند دوباره در جلسات هیات دولت حضور یابد.

5- تجربه کار شورایی در ایران با وجود 4 دوره تمرین در قالب شورای شهر، هنوز در ابتدای راه خود است. واقعیت این است که به همین دلیل معمولا گروه‌بندی و اختلاف نظر در یک جمع 23 نفره اتفاق خواهد افتاد. نحوه تعامل و حرکت شهردار آتی تهران از حیث تعامل و همکاری با شورا بسیار مهم است. به عبارت دیگر شهردار آتی باید قائل به هژمونی و نظارت شورای شهر تهران باشد و کار شورایی را نیز باور داشته باشد و از حرکت در میان اختلافات طبیعی میان اعضای شورا و یا فضاسازی در میان آن پرهیز کند.

6- دو مقوله رانت و فساد از چالش‌ها و آسیب‌های کنونی مدیریت شهری است. شهردار آتی تهران باید ضمن فهم دقیق و درست از مقوله رانت بالقوه در بخش‌های مختلف شهرداری و داشتن برنامه برای اصلاح ساختاری در این بخش، اداره و برنامه دقیق و شفاف و کارآمدی در تخفیف و کاهش فساد در شهرداری تهران داشته باشد. از این رو درک درست و دقیق این مساله به همراه کارنامه کاری و سوابق روشن در حوزه پاک دستی و مبارزه با فساد و رانت‌خواری یکی از مولفه‌های مهم و به عبارتی پیش‌نیاز اصلی شهردار آتی تهران باید باشد.

7- بررسی دقیق و محتوایی طرح جامع و طرح تفصیلی شهر تهران نشان می‌دهد که طرح تفصیلی از روح حاکم بر طرح جامع تهران، عملا فاصله بسیاری گرفته است. این مساله و انحرافات در طرح تفصیلی نتایج جبران‌ناپذیری از حیث بارگذاری و جمعیت مترتب بر آن در شهر تهران ایجاد کرده است. به نظر می‌رسد یکی از جدی‌ترین و ضروری‌ترین سرفصل‌های آتی شورا و شهرداری تهران باید بازخوانی این طرح باشد.

8- دو برنامه توسعه 5 ساله برای شهرداری تهران نوشته شده است. به اقرار مدیران شهرداری برنامه اول توسعه صرفا کیفی و روی کاغذ بوده است. برنامه دوم توسعه نیز در نیمه راه خود قرار دارد. واقعیت این است که به دلیل غیر واقعی بودن درآمدها در این برنامه عملا منابع مورد نظر در برنامه تامین نشده است. از طرفی میزان تحقق عملی برنامه در بهترین حالت 30درصد بوده است. شهردار آتی تهران باید یک بازبینی اساسی در منابع و هزینه‌های برنامه دوم توسعه شهر تهران انجام داده و با به روز کردن آن قائل به اداره شهر تهران بر اساس برنامه 5 ساله باشد.

9- یکی از چالش‌های فوری و اساسی شهرداری تهران مسأله تامین مالی است. آمارها و ارقام موجود نشان می‌دهد شهرداری تهران حجم بسیار بالایی بدهی و تعهد دارد و از طرفی با هزینه بسیار بالایی(گران) اداره می‌شود. وابستگی بیش از حد بودجه شهرداری به درآمدهای ناپایدار و فروش زمین و آسمان شهر تهران ریشه این مسأله است. از این رو شهردار آتی تهران در کوتاه‌مدت باید توان تامین مالی شهرداری حجیم و پرهزینه شهر تهران و در میان‌مدت توان و فهم یافتن منابع و امکانات مالی پایدار را داشته باشد.

10- اداره و نظارت بر شهرداری تهران با 21 عضو شورای تهران امکان‌پذیر نیست. تجارب ارزنده در حوزه اداره‌‌‌ شهر و تجربه شورای شهر تهران در چند دوره اخیر به خوبی نشان می‌دهد که مدل کارآمد و کم‌هزینه‌تر اداره شهر مشارکت اجتماعی شهروندان در سطوح مختلف است. ساختار شورایاری‌ها و تشکیل آن در 354 محله شهر تهران پتانسیل مناسبی برای مشارکت سازمان‌یافته و نهادمند شهروندان است. متاسفانه در دوره اخیر به دلیل اضافه کردن یک جمع انتصابی به شورایاران منتخب مردم، عملا محتوا و درون این ساختار تهی شده است. شهردار آتی شهر تهران باید روش اداره شهر تهران را مشارکت اجتماعی همه شهروندان به ویژه با چارچوب اصلاح شده شورایاری‌ها بداند و مساله نظارت سازمان‌یافته مردم در محلات در قالب شورایاری‌ها را یک اصل مسلم و ضروری بداند. در کنار این ساختار باید به مسأله فربه کردن سازمان‌های مردم‌نهاد و سایر تشکل‌های نخبگان جامعه توجه شود.

11- شفافیت و پاسخگویی به افکار عمومی لازمه موفقیت و پویایی سیستم مدیریتی است. شهردار آتی تهران باید لوازم و الزامات شهرداری شفاف را به رسمیت شناخته و خود را قائل به اصلاحات ساختاری در این راستا کند. یکی از وجوه این شفافیت و پاسخگویی، تنظیم رابطه اصولی، پایدار و دوطرفه با رسانه‌ها به‌عنوان نمایندگان افکار عمومی و دیده‌بان‌های موثر شهری بداند.

12- شهرداری تهران بدنه کارشناسی قوی و قابل‌اعتنایی دارد. متاسفانه در یک دهه اخیر به دلیل روحیات و رویکرد حاکم بر مدیریت شهری، مدیران شهرداری از بیرون انتخاب و به سیستم تحمیل شده‌اند. تبعات و عواقب جبران‌ناپذیر این رویکرد امروز هویدا شده است. شهردار آتی تهران باید خود را مقید به شروط زیر نماید:

12-1: شهرداری را تبدیل به شرکت سهامی نکند و ملاک و معیار صرفا شایسته سالاری در مسوولیت‌ها باشد.

12-2: تا حد ممکن از ورود مدیران خارج از مجموعه به شهرداری خودداری کند.

12-3: درخصوص بهینه‌سازی نیروی انسانی متورم در درون شهرداری باتوجه به میزان بهره‌وری آنها برنامه ساختاری مشخصی ارائه و عملیاتی کند.

13- درست یا نادرست یکی از اتفاقاتی که بعد از استقرار شهردار بعدی نزد افکار عمومی رخ خواهد داد مقایسه عملکرد شهردار کنونی تهران با عملکرد وی است.

شهردار کنونی تهران با روش‌های مختلف توانسته برخی پروژه‌های بزرگ شهری(مانند مترو و...) را به نتیجه برساند. شهردار بعدی تهران باید از آن حد از توانایی، جسارت، قدرت تصمیم‌گیری و تلاش بهره‌مند باشد که خلأیی در افکار عمومی ناشی از افت فعالیت‌های شهرداری ایجاد نشود. گرچه منابع و امکانات و زمان بسیار طولانی در اختیار شهردار کنونی تهران بوده و با بدهی‌های بسیاری شهر را تحویل می‌دهد، اما در قدم اول باید شهردار بعدی شفاف‌سازی دقیقی در حوزه‌های مختلف از حیث آنچه که تحویل وی شده است ارائه کرده و در قدم بعدی برنامه کوتاه‌مدت موثری جهت جلوگیری از ایجاد خلأ و ناامیدی در مردمی که به شورای کنونی رأی داده‌اند، عملیاتی و انجام دهد.

14- سرعت تحولات شهرنشینی در جهان و ایران ضرورت همگانی و همسویی و درک این تحولات را برای اداره ابر شهر تهران ضروری ساخته است. واقعیت این است که شهر تهران از حیث شاخص‌های مختلف در مقایسه با کلان‌شهرهای دنیا دارای یک عقب افتادگی جدی است. شهردار آتی تهران ضمن فهم و پذیرش مختصات محیطی شهر تهران باید درک دقیق و نوینی از تحولات جهانی نیز داشته باشد و نتواند در یک فاصله زمانی شهر تهران را به معیارها و استانداردهای جهانی نزدیک سازد که در این راه دیپلماسی شهری جهانی یک ضرورت انکارناپذیر است.

15- همه آنچه به‌عنوان مختصات و ویژگی‌های شهردار تهران برشمرده شد، نیازمند این است که شهردار تهران هم شهر تهران را به خوبی بشناسد، هم شهرداری تهران را به خوبی بشناسد و هم دانش و تجربه کافی برای اداره آن داشته باشد.مسائل بزرگ و کلان‌ تهران شهردار قدبلندی را می‌خواهد. بنده به‌عنوان یک عضو از شورای شهر تهران تلاش می‌کنم در انتخاب شهردار آتی تهران بر اساس معیارهای فوق عمل کرده و در حد توان در بسط این اندیشه کوشا باشم.