جورج آیش، متیو بلوخ

نیویورک تایمز

امانوئل ماکرون، پیروز رقابت‌های ریاست‌جمهوری فرانسه در مقابل ناسیونالیست جناح راستی، مارین لوپن شد. این پیروزی که در دور دوم به دست آمد، وضعیت اتحادیه اروپا را تقویت کرد.ماکرون در دور دوم ۶۶ درصد و لوپن ۳۴درصد آرا را به دست آوردند. آقای ماکرون در پاریس و حومه‌های پرجمعیت آن پیروز شد، جایی که رای‌دهندگان از سیاست‌های طرفدار اتحادیه اروپای وی و دیدگاه مثبت وی نسبت به هواداری از کسب‌وکارها حمایت‌ می‌کردند.خانم لوپن با دیدگاه‌های ضد‌جهانی‌ شدن خود در مناطقی محبوبیت خود را کسب کرده بود که در آنها صنعت‌زدایی موجب رشد فقر و بیکاری شده بود. علاوه‌بر این، آقای ماکرون در مناطقی همچون بریتانی سهم قابل توجهی از آرا را به دست آورده بود.

در این مناطق رای‌دهندگانی که گرایش‌های سوسیالیستی داشتند، از برنامه‌های معتدل ماکرون حمایت کردند.لوپن در بخش‌هایی از ساحل جنوب‌شرقی فرانسه نیز عملکرد موفقی داشت. این منطقه از نظر تاریخی نسبت به جبهه ملی نظر مساعدی داشته است. در بخش‌های جنوبی فرانسه نیز ماکرون توانست عملکرد خوبی داشته باشد و آرای ملانشو در دور نخست را به دست آورده و در این منطقه نیز پیروز شود.

بررسی‌های دقیق نشان می‌دهد که مارین لوپن قدرتمندترین عملکرد خود را در مناطقی داشته است که بیکاری زیاد و دستمزدها اندک است. وی توانسته بود با وعده‌های توقف مهاجرت و مذاکره مجدد روابط فرانسه با اتحادیه اروپا، آرای خوبی در این بخش‌ها به دست آورد.این در حالی است که آقای ماکرون که بسیار جوان نیز هست، با استفاده از رویکردی که هوادار اتحادیه اروپا بود، توانست حمایت گسترده‌ رای‌دهندگانی را که در دور اول از وی جانبداری نکرده بودند، به دست آورد. این رای‌گیری موجب شد سنت سیاسی فرانسه پیرامون کار کردن احزاب اصلی برای جلوگیری از به قدرت رسیدن کاندیداهای راست افراطی موسوم به جبهه جمهوری‌خواهی ادامه داشته باشد.

تنها نتایج قدرتمندی که لوپن به دست آورد در شمال و جنوب فرانسه بود که در دور نخست قاطعانه در آنها پیروز شده بود. اما آقای ماکرون توانست در تمام گروه‌های جمعیتی اکثریت را به دست آورد: جامعه شهری، جامعه روستایی، مکان‌هایی که نرخ بیکاری آنها بسیار زیاد بود و در نهایت مکان‌هایی که بیکاری آنها پایین اعلام شده بود. همچنین وی توانست تقریبا ۹۰ درصد از آرای پاریس را در اختیار بگیرد. در مجموع از ۷/ ۳۳ میلیون رای، ۹/ ۱۲ میلیون متعلق به نواحی کم جمعیت و پراکنده مانند روستاها و شهرهای کوچک بود و ۸/ ۱۷ میلیون رای نیز از سوی شهرهای بزرگ و مناطق دارای جمعیت متراکم داده شده بود.

ماکرون در میان جمعیت‌های کمتر متراکم (شهرهای کوچک و روستاها) حدود ۶۰ درصد آرا را به دست آورده بود و در شهرهای بزرگ‌تر ۷۰ درصد آرا را در اختیار داشت. این امر حاکی از اختلاف بین آرای متمایل به لوپن و ماکرون در مناطق با جمعیت کمتر و بیشتر است. در مناطق با میزان بیکاری کمتر از ۱۰ درصد، ماکرون توانسته است در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ۷۰ درصد از ۸/ ۱۹ میلیون رای‌دهنده را با خود همراه سازد و این در حالی است که در مناطق با بیش از ۱۰ درصد بیکاری، ماکرون حدود ۵۸ درصد از ۲/ ۱۰ میلیون رای‌ را به دست آورده است.

این امر نشان‌دهنده تفاوت بین جمعیت‌ها و متغیر بیکاری است، هرچند این تفاوت آن قدر نبود تا مانع از شکست لوپن شود. با وجود تمام این حرف‌ها، مشکلاتی که لوپن به وجود آورد از میان نرفته‌اند. او برای دومین مرتبه حمایتی را که پدرش پیش‌تر در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۲ به دست آورده بود، احیا کرد و راست افراطی را در چشم‌انداز سیاسی فرانسه مجددا وارد کرد.بسیاری از رای‌دهندگان فرانسوی از شرکت در انتخابات امتناع کردند که از سال ۱۹۶۹ بدترین میزان مشارکت در انتخابات این کشور محسوب می‌شود. نزدیک به ۴ میلیون نفر از رای‌دهندگان رای سفید دادند که معیاری از نارضایتی است. آقای ماکرون با کار سختی روبه‌رو است تا فرانسه دوقطبی شده را بهبود بخشد و کشور را متقاعد کند که بودن در اتحادیه اروپا را پذیرفته و مجموعه‌ای از تغییرات ساختاری غیرمحبوب را متحمل شوند.

پیروزی اعتدال‏گرایی در فرانسه